باب كمترين حدّ خداشناسى

1- فتح بن يزيد گويد: از ابو الحسن (ع) پرسيدم از كمترين حد خداشناسى، فرمود عبارت است از اقرار به اينكه شايسته پرستشى جز او نيست، مانند و نظيرى ندارد، و به راستى قديم و بر جا است، موجود است و گم نشدنى و محققا به مانندش چيزى نيست. 2- طاهر بن حاتم در حال خوش عقيده‏اى خود (چون خوش عقيده بود و تيرگى در او پديد شد و اظهار عقيده غلو كرد) گفته كه نوشته است به سوى آن مرد (شايد مقصود امام رضا است چون در

 

شمار اصحاب آن حضرت ثبت شده) و پرسيده است چه اندازه از معرفت است كه به كمتر از آن در شناختن خالق اكتفاء نشود، جواب نوشت: عقيده به اينكه هميشه دانا، شنوا، بينا است و فعال ما يريد است.

از امام باقر (ع) پرسش شد از آن اندازه شناختن خالق كه كمتر از آن بس نيست، فرمود: بداند كه به مانندش چيزى نيست و چيزى هم به او نماند و هميشه دانا، شنوا، بينا است. 3- ابراهيم بن عمر گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

 

به راستى همه امر خدا شگفت آور است جز اينكه به اندازه معرفتى كه به شما داده شما را مسئول داند.