باب خصال مؤمن

پ‏1- از امام صادق (ع) فرمود:

سزاوار است براى مؤمن كه در او هشت خصلت باشد، هنگام حوادث لرزاننده با وقار باشد، هنگام گرفتارى شكيبا باشد، هنگام فراوانى نعمت شكرگزار باشد، بدان چه خدايش روزى دهد قناعت ورزد، بر دشمنان ستم روا ندارد و بار خود را بر دوستان نيفكند (به خاطر دوستان ستم نكند، به خاطر دوستان گناه نكند، براى دوستان فوق طاقت تحمل نكند- از مجلسى ره) تنش از او در رنج باشد و مردم از او آسوده باشند، به راستى دانش دوست جانى مؤمن است، بردبارى وزير او است، خرد فرمانده او است، نرمش برادر او است، نيكى كردن پدر او است.پ 2- امير المؤمنين (ع) فرمود:

ايمان را چهار ركن است، توكل بر خدا، واگذاشتن كارها به خدا، خشنودى به قضاى خدا، تسليم شدن به امر خدا عز و جل.پ 3- امام صادق (ع) فرمود: شما خوب نباشيد تا بفهميد و نفهميد تا باور كنيد و باور نكنيد تا چهار باب را دريافت كنيد كه نخستشان درست نشود جز با پايانشان، ياران سه از آنها گمراهند و

 

پ‏بسيار آواره شده‏اند، به راستى خدا تبارك و تعالى نپذيرد جز كار خوب را و خدا را پذيرشى نباشد جز به وسيله پائيدن به قرارها و پيمانها و هر كه به قرارهاى خدا پائيد و آنچه را در پيمان خود شرح داده به كمال رسانيد، برسد بدان چه نزد او است و نويدش به حدّ كمال دريابد، به راستى خدا عز و جل بنده‏ها را به راه راست آگاه ساخته و چراغ حق را براى آنها بر پا داشته و به آنها دستور داده كه چگونه بپيمايند پس فرموده است (82 سوره طه): «به راستى من بسيار آمرزنده‏ام مر كسى را كه باز گردد و بگرود و كار خوب كند و به راه راست آيد» و فرموده است (27 سوره مائده): «همانا خدا بپذيرد از پرهيزكاران» هر كه از خدا عز و جل بپرهيزد نسبت بدان چه فرمان داده، خداى عز و جل را ملاقات كند با ايمان بدان چه پيغمبر آورده است، هيهات هيهات مردمى از دست رفتند و مردند پيش آنكه ره يابند و گمان داشتند كه گرويدند و مشرك شدند از آنجا كه ندانستند، راست مطلب اين است كه هر كه از در وارد خانه‏ها شود به راه راست رود و هر كه جز آن را پويد، راه نابود پيمايد، خدا طاعت از ولى امر خود را به طاعت رسولش پيوسته و طاعت رسولش به طاعت خود، هر كه اطاعت ولى امر را وانهد، نه خدا را اطاعت كرده و نه رسولش را و همان است اقرار بدان چه از نزد خدا نازل شده است، زيور خود را در هر عبادتگاه برگيريد و بجوئيد آن خانه‏هائى كه خدا اجازه داده بر افراشته گردند و نامش در آنها برده شود، زيرا خدا خبر داده كه «آنان به راستى مردانى هستند كه بازرگانى و فروش از ياد خدا عز و جل بازشان ندارد و نه از بر پا داشتن نماز و پرداخت زكاة، بيم دارند از روزى كه دلها و ديده‏ها زير و رو شوند» به راستى خدا رسولان را براى خود ويژه ساخت و سپس براى آنها در ابلاغ بيم‏هايش مصدقها

 

پ‏گماشت و فرمود (24 سوره فاطر): «و نيست امتى جز آنكه بيم دهنده‏اى در آن بوده و در گذشته» هر كه نادانى كرد گم شد و هر كه بينائى و خردمندى كرد راه جست، زيرا خدا عز و جل فرمايد (46 حج): «به راستى كه آنها كور چشم نيستند ولى كوردلند» چگونه راه يابد كسى كه نبيند؟ چگونه بيند كسى كه بيمناك نگردد؟ پيروى كنيد از رسول خدا (ص) و اعتراف كنيد بدان چه از نزد خدا فرود آمده و پيروى كنيد از آثار هدايت، زيرا آنان نشانه‏هاى امانت و تقوايند، و بدان كه اگر كسى عيسى بن مريم را منكر باشد و به ديگر رسولان اقرار كند، مؤمن نباشد، راه را باز جوئيد به جويا شدن چراغ و از پشت پرده‏ها آثار را جستجو كنيد تا امر دينتان را به كمال رسانيد و به خدا پروردگار خود ايمان آريد.پ 4- از امام رضا (ع) جمعى را در يكى از غزوات رسول خدا (ص) نزد آن حضرت بردند، فرمود: اين مردم چه كسانى‏اند؟

در پاسخ گفتند: يك دسته مؤمنان- يا رسول الله-، فرمود:

ايمان شما تا به كجا رسيده؟ در پاسخ گفتند: به صبر هنگام بلا، و شكر هنگام فراوانى نعمت و آسايش و رضا به قضاء.

 

رسول خدا (ص) فرمود: عاقلان و دانشمندانى هستند كه نزديك است از كثرت فهم و دانش، انبياء باشند، اگر چنان باشيد كه خود را بستائيد نسازيد آنچه در آن ننشينيد و فراهم نكنيد آنچه را نمى‏خوريد و بپرهيزيد از خدائى كه به سوى او برمى‏گرديد.