باب در اينكه خدا عز و جل هيچ علمى به پيغمبرش نداده جز آنكه به وى امر كرده تا آن را به امير المؤمنين بياموزد و وى در علم او شريك است‏

پ‏1- حمران بن اعين از امام صادق (ع) فرمود: جبرئيل دو دانه انار براى پيغمبر (ص) آورد، پيغمبر يكى از آنها را خورد و ديگرى را به دو نيم كرد و نيمى از آن را هم خورد و نيمى را به على بن ابى طالب (ع) خورانيد، سپس رسول خدا (ص) فرمود: اى برادرم، ميدانى اين دو دانه انار چه بودند؟ عرض كرد، نه، فرمود:

اوّلى نبوت بود كه تو در آن بهره‏اى ندارى و اما ديگرى: علم و دانش بود كه تو در آن شريك منى، گفتم: أصلحك الله چطور شريكش بود؟

فرمود: هيچ علمى را خدا به محمد نياموخت جز اين كه او را فرمان داد تا به على (ع) آن علم را بياموزد.پ 2- امام باقر (ع) فرمود: جبرئيل براى رسول خدا (ص) دو دانه انار از بهشت آورد و به او داد، يكى را خورد و ديگرى را به دو نيم كرد و نيمى را به على (ع) داد، تا خورد و فرمود: اى على آن انار اول كه من خوردم نبوت بود كه تو از آن چيزى ندارى و اما

 

ديگرى علم بود كه تو در آن با من شريك هستى.پ 3- محمد بن مسلم گويد: از امام باقر (ع) شنيدم، مى‏فرمود:

جبرئيل دو دانه انار از بهشت براى محمد (ص) آورد، على (ع) به آن حضرت برخورد و عرض كرد: اين دو انار چيستند كه در دست دارى؟ فرمود اين يكى نبوت است و تو را در آن بهره‏اى نيست و اما اين علم است و سپس رسول خدا (ص) آن را به دو نيم كرد و نيمى از آن را به على (ع) داد و نيمى را رسول خدا (ص) بر گرفت و فرمود: تو در آن با من شريكى و من با تو شريكم، فرمود:

 

به خدا، رسول خدا (ص) حرفى نمى‏دانست از آنچه خدا عز و جل به او آموخت جز آنكه آن را به على (ع) آموخت سپس آن علم به ما رسيد، پس از آن دست به سينه خود نهاد.