كتاب حجت‏

باب ناچارى و نيازمندى به امام حجت

باب طبقات انبياء و رسل‏

باب فرق ميان رسول و نبى و محدَّث

باب در اينكه اتمام حجت از طرف خدا بر خلقش ميسّر نباشد جز به وجود امام‏

باب در اينكه زمين بى‏حجت نماند

باب در اينكه اگر روى زمين جز دو مرد نباشند بايد يكى از آنها امام باشد

باب شناسائى امام و مراجعه به امام

باب لزوم طاعت ائمه ع

باب در باره اينكه امامان گواهان خداى عز و جل هستند بر خلق او

باب در اينكه ائمه (ع) همان رهبرانند

باب در اينكه ائمه (ع) از طرف خدا ولى امر و خزانه دار علم او هستند

باب در اينكه ائمه (ع) خلفاء خدايند در زمين و باب توجه به حضرت اويند

باب در اينكه ائمه (ع) نور خدا عز و جل هستند

باب در اينكه ائمه (ع) هم ايشان اركان زمينند

باب نادر جامع در فضل امامت و صفات آن

باب در اينكه ائمه (ع) همان مردم مورد حسدند كه خدا عز و جل در كتاب خود ياد كرده است

باب در اينكه ائمه همان علاماتى هستند كه خداى عز و جل در قرآن ذكر كرده است

باب در اينكه مقصود از آياتى كه خدا در قرآن ذكر كرده ائمه (ع) هستند

باب در آنچه خداى عز و جل و رسولش نسبت به همراهى با ائمه واجب دانسته‏اند

باب مقصود از اهل ذكر در قرآن كه خدا مردم را به پرسش از آنها فرمان داده، ائمه (ع) هستند

باب در اينكه مقصود از عالِم و دانا در قرآن همان ائمه (ع) هستند

باب در اينكه علم به ائمه داده شده و در سينه آنها ثبت است

باب در اينكه برگزيده‏هاى خدا كه قرآن را ارث به آنها داده، ائمه (ع) اند

باب در اينكه قرآن به امام راهنمائى مى‏كند

باب در اينكه نعمتى را كه خدا در قرآن ياد كرده است ائمه (ع) هستند

باب در اينكه مقصود از متوسمين كه خدا در قرآن فرموده است ائمه (ع) هستند و راه حق در آنها پا برجا است

باب عرض اعمال بر پيغمبر ص و ائمه ع

باب در اينكه روشى كه ترغيب شده است بر آن پايدار ماند ولايت على بن أبى طالب (ع) است

باب در اينكه ائمه (ع) معدن علم و شجره نبوت و مختلف ملائكه‏اند

باب در اينكه ائمه (ع) وارثان علم هستند يكى به ديگرى علم را به ارث دهد

باب در اينكه ائمه و ارث پيغمبر و همه انبياء و اوصياء پيشين باشند

باب در اينكه همه كتب نازله از خدا نزد ائمه بوده و با هر زبانى كه بوده آن را مى‏دانستند

باب در اينكه همه قرآن را جز ائمه (ع) جمع نكردند و آنان همه آن را مى‏دانند

باب آنچه از اسم اعظم به ائمه (ع) عطا شده است‏

باب آنچه از آيات پيغمبران نزد ائمه (ع) است

باب آنچه از سلاح رسول خدا (ص) و متاع وى نزد ائمه (ع) است

باب در اينكه سلاح رسول خدا (ص) نمونه تابوت است در بنى اسرائيل

باب كه در آن ذكرى از صحيفه و جفر و جامعه و مصحف فاطمه (ع) است

باب در شأن إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و تفسير آن‏

باب در اينكه ائمه هر شب جمعه افزايش رتبه علمى دارند

باب در اينكه اگر به علمِ ائمه افزوده نشود آنچه دارند به پايان رسد

باب در اينكه ائمه (ع) همه علوم ملائكه و انبياء و رسل (ع) را مى‏دانند

باب نادر در آن ذكرى از غيب است

باب در اينكه ائمه هر گاه مى‏خواستند بدانند مى‏دانستند

باب در اينكه ائمه مى‏دانند كَى مى‏ميرند و نميرند جز به اختيار خود

باب در اين كه ائمه (ع) هر چه بوده و هر چه مى باشد مى‏دانند و آن كه چيزى بر آنها نهان نماند

باب در اينكه خدا عز و جل هيچ علمى به پيغمبرش نداده جز آنكه به وى امر كرده تا آن را به امير المؤمنين بياموزد و وى در علم او شريك است‏

باب جهات علوم ائمه ع

باب اگر راز ائمه حفظ مى‏شد، به هر مردى از همه سود و زيانش خبر مى‏دادند

باب تفويض در امر دين به رسول خدا ص و ائمه ع

باب در اينكه ائمه به كدام از گذشتگان مى‏مانند و بدىِ اطلاق پيغمبرى بر آن‏

باب در اينكه ائمه (از غيب) حديث دريابند و الهام گيرند

باب ذكر نيروهاى معنوى و روحى كه در ائمه بوده است

باب روحى كه خدا بدان، ائمه را حفظ مى‏كند

باب وقتى كه امام همه علوم امام پيش از خود را مى‏داند

باب در اين كه ائمه (ع) در علم و شجاعت و وجوب طاعت برابرند

باب در اين كه امام، امامِ بعد از خود را مى شناسد و قول خدا عز و جل: «به راستى خدا به شما فرمان مى‏دهد كه امانات را به اهلش بپردازيد» در باره آنها است‏

باب در اينكه عهد امامت نسبت به هر يك از ائمه از طرف خدا اعلام شده است

باب در اينكه ائمه (ع) كارى نكرده و نكنند مگر به فرمان از طرف خدا تعالى و دستور او و از آن تجاوز ننمايند

باب امورى كه موجب حجت و دليل بر امامتِ امام مى‏شوند

باب اثبات امامت در اعقاب و سلب آن از برگشت به برادر و عم و خويشان ديگر

باب آنچه نص از خدا عز و جل و رسولش صادر شده بر ائمه يكى بعد از ديگرى

باب اشاره و نص بر امير المؤمنين ع

باب اشاره و نص بر حسن بن على (ع) امام دوم

باب اشاره و نص بر حسين بن على ع

باب اشاره و نص بر على بن الحسين ع

باب اشاره و نص بر ابى جعفر (ع) امام پنجم

باب اشاره و نص بر ابى عبد الله جعفر بن محمد الصادق ع

باب اشاره و نص بر ابى الحسن موسى ع

باب اشاره و نص بر ابى الحسن الرضا ع

باب اشاره و نص بر ابى جعفر دوّم امام محمد تقى ع

باب اشاره و نص بر ابى الحسن سوّم امام على نقى ع

باب اشاره و نص بر أبى محمد امام حسن عسگرى ع

باب اشاره و نص بر صاحب الدار (ع) امام عصر عجّل اللَّه فرجه

باب در نام كسانى كه او را ديده‏اند

باب در نهى از اسم

باب نادرى است در باره غيبت

باب در امر غيبت امام عصر ع

باب در وجه امتياز دعوى حقگو و باطل جو در امر امامت

باب كراهت وقت‏گذارى نسبت به ظهور امام عصر ع

باب بازرسى و آزمايش

باب در اينكه هر كه امامش را شناخت پيش بودن و پس افتادن اين امر به او زيانى ندارد

باب در بيان حال 1- كسى كه به ناحق دعوى امامت كند. 2- كسى كه همه امامان بر حق يا برخى را انكار كند. 3- كسى كه امامت را براى نااهل اثبات كند.

باب در حال كسى كه بى‏امام براى خدا ديندارى كند

باب كسى كه مرده و براى او رهبر و پيشوائى از ائمه هدى نبوده و اين از باب اول محسوب است‏

باب در عارف و منكر امامت ائمه (ع) از سادات و بنى الزهراء

باب وظيفه واجب مردم در صورت در گذشت امام ع

باب در اينكه امام چه وقت مى‏داند كه امامت به او رسيده است

باب حالات ائمه (ع) در سن و سال‏

باب در اينكه امام را جز امام غسل ندهد

باب مواليد ائمه عليهم السلام يعنى وضع آنها در حال تولد

باب خلق بدنهاى ائمه و ارواح ائمه و قلوب آنان ع

باب تسليم و فضيلت تسليم‏شوندگان

باب در اينكه لازم است بر مردم، پس از انجام حج، خدمت امام آيند و از معالم دين بپرسند و ولايت و دوستى خود را به امام اعلام كنند.

باب در اينكه ائمه (ع) مقامى دارند كه فرشته‏ها به خانه آنها در آيند و گام بر فرش آنها نهند و اخبار براى آنها آورند

باب در اينكه جن نزد ائمه (ع) آيند و مسائل دين خود را بپرسند و به كارهاى آنها رسند

باب در اينكه ائمه أطهار (ع) چون بر سر كار آيند به حكم داود و خاندان داود قضاوت كنند و گواه نخواهند

باب در اينكه سر چشمه علم از خاندان آل محمد (ص) است

باب در اينكه چيز حقّى در دست مردم نيست جز آنچه از نزد ائمه (ع) بيرون آمده و هر چه از نزد آنها نباشد، باطل است‏

باب در آنچه وارد است كه حديث آنان سخت است و سختگير

باب آنچه پيغمبر در باره خير انديشى نسبت به ائمه مسلمين و ملازمت جمعيت آنان فرمان داده است

باب در حقوق واجب امام بر رعيت و حق واجب رعيت بر امام ع

باب در اينكه زمين همه از امام (ع) است

باب روش امام در باره خودش و در خوراك و لباسش وقتى متصدى امر باشد

باب نادر

باب در آن گلچينهائى است از قرآن در باره ولايت

باب گلچينها و كلياتى از روايات در باره ولايت

باب در شناسائى ائمه دوستان و پيروان خود را و تفويض به ائمه ع

ابواب تاريخ‏ 1

ابواب تاريخ‏ 2

ابواب تاريخ‏ 3

باب آنچه در باره دوازده امام رسيده و نصّ بر آنها ع

باب در اينكه هر گاه گويند در آن مرد چيزى هست و در خود او نباشد و در فرزند و يا فرزندزاده او باشد، پس همان است كه گفته‏اند در او است‏

باب در اينكه همه ائمه (ع) به دستور خدا تعالى بر سر كارند و به سوى او رهبرند

باب صله و دهش به امام ع

باب در في‏ء و أنفال و تفسير خمس و مقررات آن و آنچه خمس در آن واجب است