باب دشنام‏

پ‏1- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

دشنام بر مؤمن چون پرت شدن در هلاك است (چون كار كسى است كه در پرتگاه هلاك است خ ل) (دشنام گوى به مؤمن چون پرت شده در هلاك است خ ل).پ 2- از امام باقر (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

دشنام گوئى به مؤمن (دشنام گوئى مؤمن خ ل) نابكارى‏

 

است (بى‏ايمانى است خ ل) و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشتش (بدگوئى از او در پشت سرش) گناه است و حرمت مال مؤمن چون حرمت خون او است.پ 3- از امام باقر (ع) كه مردى از بنى تميم خدمت پيغمبر (ص) آمد و به او عرض كرد: به من سفارش كن و در ضمن سفارش به او فرمود:

به مردم دشنام مدهيد تا ميان آنها كسب دشمنى كنيد.پ 4- از عبد الرحمن بن حجاج، از ابى الحسن موسى (ع) در باره مردمى كه به هم دشنام دهند، فرمود: آنكه آغاز به دشنام كرده ستمكارتر است و گناه او و گناه طرفش به عهده او است تا وقتى از ستم ديده عذر نخواسته.پ 5- از امام باقر (ع)، فرمود:

هرگز مردى بر مردى گواه به كفر نشود (يعنى به او بگويد:

اى كافر) جز آنكه يكى از دو نفر آنها بدان گرفتارند، اگر گواهى داده است به كفر كافرى كه راست گفته و اگر به كفر مؤمنى گواهى كرده، به خود او برگردد، مبادا به مؤمنان طعن بزنيد.پ 6- از على بن ابى حمزه، از امام باقر يا امام صادق (ع)، گويد:

شنيدم مى‏فرمود:

راستى چون لعنى از كسى صادر شود، در تردّد باشد و اگر

 

مجوزى يابد (به ملعون تعلق گيرد) و گر نه به صاحب و گوينده خود برگردد.پ 7- از ابى حمزه ثمالى، گويد: شنيدم امام باقر (ع) مى‏فرمود:

راستى چون لعنت از دهان صاحب خود بيرون آيد، ميان او و طرف لعن شده مردّد ماند، اگر مجوّزى يابد (بر ملعون بماند) و گر نه به گوينده خود برگردد.پ 8- از ابى حمزه، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

هر گاه مردى به برادر مؤمنش گويد: اف، از پيوستگى با او بيرون آيد، و چون به او گويد: تو دشمن منى، يكى از آنها كافر شود، و خدا از مؤمنى كه بد برادر مؤمن خود را در دل دارد، هيچ كردارى را نپذيرد.پ 9- از امام باقر (ع)، فرمود:

هيچ بشرى چشم در چشم مؤمن به او طعن نزند جز اينكه به بدترين مرگ بميرد و سزاوار باشد كه به خير برنگردد