باب روا كردن حاجت مؤمن

پ‏1- از مفضل، كه امام صادق (ع) به من فرمود:

اى مفضل، آنچه به تو مى‏گويم بشنوم و بدان كه به راستى آن درست است، آن را به كار بند و به بزرگان از برادران خود خبر بده، گفتم:

قربانت، بزرگان از برادرانم كيانند؟ فرمود: آنان كه شوق دارند به برآوردن حوائج برادران خود، گويد: سپس فرمود:

هر كه براى برادر مؤمن خود حاجتى برآورد، خدا عز و جل روز قيامت صد هزار حاجت از او روا كند كه از آن جمله، آغاز همه،

 

بهشت است، و از آن جمله، خويشان و آشنايانش و برادرانش را به بهشت برد بشرط آنكه دشمن ائمه نباشند، و شيوه مفضل بود كه چون حاجتى از هر كدام برادرانش مى‏خواست، به او مى‏گفت: نمى‏خواهى كه از بزرگان برادران باشى؟پ 2- به مفضل فرمود (ع) كه: به راستى خدا عز و جل در آفريده‏هاى خود خلقى آفريده كه آنها را براى روا كردن حوائج فقراء شيعيان ما برگزيده تا در برابر آن بهشت بدانها دهد، اگر بتوانى از آنها باشى از آنها باش، سپس فرمود: براى ما به خداوند پروردگارى است كه او را به پرستيم و چيزى را با او شريك نگيريم.پ 3- امام صادق (ع) فرمود:

برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از آزاد كردن هزار بنده و بهتر است از تقديم هزار اسب در راه خدا.پ 4- امام صادق (ع) فرمود:

بر آوردن حاجت يك مرد مؤمن، دوست‏تر است به درگاه خدا از بيست حج كه در هر حجّى، حاجى صد هزار خرج كند (يعنى صد هزار درهم يا اشرفى طلاى هجده نخودى كه در جز حوائج مؤمنان صرف كند- از مجلسى ره)پ 5- از اسماعيل بن عمار صيرفى، گويد: من به امام‏

 

صادق (ع) گفتم: قربانت، مؤمن براى مؤمن رحمت است؟ فرمود:

آرى، گفتم:

چگونه؟ فرمود: هر مؤمنى نزد برادرش براى حاجتى رود، آن رحمتى است كه خدا به سوى او كشانيده و براى او فراهم كرده و اگر حاجتش را برآورد، با پذيرش آن، رحمت را پذيرفته، و اگر با قدرت حاجت او را ردّ كند، رحمت خدا عز و جل را از خود ردّ كرده است كه بدو كشانده بود و براى او فراهم كرده بود و خدا عز و جل اين رحمت را ذخيره كند تا روز قيامت براى آن كسى كه حاجت او ردّ شده تا در باره آن قضاوت كند، اگر خواهد آن را به خود برگرداند و اگر خواهد به ديگرى رساند، اى اسماعيل، چون روز قيامت شود و او در رحمت خدا حكم گردد كه به او اجازه داده شده به نظر تو آن را به كه برگرداند؟

گفتم: گمان ندارم آن را از خود برگرداند، فرمود: گمان مدار بلكه يقين داشته باش كه آن را هرگز از خود برنگرداند، اى اسماعيل، هر كه برادرش در حاجتى كه دارد به او مراجعه كرد و او ميتواند آن را بر آورد و حاجت او را بر نياورد، خدا بر او در گورش مارى چيره كند كه تا روز رستاخيز انگشت بزرگ او را به دندان خود بگزد و بجود، خواه آمرزيده شود و خواه معذّب گردد.پ 6- امام صادق (ع) فرمود:

هر كه به خانه (خانه كعبه) يك هفته طواف كند، خدا

 

عز و جل براى او شش هزار حسنه بنويسد و از او شش هزار سيّئه محو كند و شش هزار درجه از او بالا برد.

گويد: اسحاق بن عمار اين را هم اضافه كرده كه فرمود:

و شش هزار حاجت او را بر آورده سازد.

گويد: سپس فرمود: و بر آوردن حاجت مؤمن بهتر است از طواف و طواف و تا ده تا شمرد.پ 7- از امام صادق (ع) كه فرمود:

هيچ مسلمانى حاجت مسلمانى را روا نكند جز اينكه خداى تبارك و تعالى او را ندا دهد: بر من است مزد تو و كمتر از بهشت را برايت نپسندم.8- از امام صادق (ع) فرمود:

هر كه به اين خانه (يعنى خانه كعبه) يك طوافى كند، خدا عز و جل براى او شش هزار حسنه بنويسد و از او شش هزار سيّئه محو كند و شش هزار درجه از او بالا برد تا چون نزد ملتزم (يعنى مستجار كه برابر خانه كعبه و در پشت آن ميباشد) رسد، خدا هفت در از بهشت به روى او گشايد، من به او گفت: قربانت، اين فضيلت، همه در طواف است؟ فرمود: آرى و من تو را به بهتر از آن خبر دهم، برآوردن حاجت مسلمانى بهتر است از طواف و طواف تا برسد به ده طواف.پ 9- از ابراهيم خارقى، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

 

هر كه در انجام حاجت برادر مؤمن خود راه برود و مزد خود را از خدا خواهد تا حاجتش بر آيد، خداى عز و جل براى او در برابر آن چون مزد يك حجّ و يك عمره پذيرفته شده را بنويسد و روزه دو ماه از ماههاى حرام و اعتكاف دو ماه در مسجد الحرام، و هر كه با قصد خدا در آن بكوشد و برآورده نشود، خدا در برابرش براى او يك حجّ پذيرفته بنويسد، در كار خير رغبت كنيد.پ 10- امام صادق (ع) فرمود:

در كار خوب با برادران خود رقابت كنيد و اهل آن باشيد، زيرا براى بهشت درى است كه آن را معروف گويند و از آن در نيايد جز كسى كه در جهان خوبى كرده باشد، زيرا بنده‏اى در حاجت برادر مؤمن خود راه مى‏رود و خدا عز و جل دو فرشته به او مى‏گمارد، يكى از طرف راستش و يكى از طرف چپش تا از خدا آمرزش خواهند و براى آوردن حاجتش دعا كنند، سپس فرمود:

به خدا كه رسول خدا (ص) شادتر است به برآوردن حاجت مؤمن وقتى خبرش به آن حضرت رسد از خودِ صاحب حاجت.پ 11- از امام باقر (ع) فرمود:

به خدا اگر من حجّى كنم، دوست‏تر دارم از اينكه بنده‏اى آزاد كنم و بازهم بنده‏اى و بنده‏اى و مانند آن تا برسد به ده برابر آن و برابر آن تا برسد به هفتاد.

و اگر يك خاندان مسلمان را مخارج بدهم، شكم آنها را سير كنم و عورت آنها را بپوشانم و آبروى آنها را از مردم حفظ كنم‏

 

دوست‏تر است به من از اينكه حجّى انجام دهم و بازهم حجّى (و حجّى) و مانند آن و مانند آن تا برسد به ده حجّ و مانند آن و مانند آن تا برسد به هفتاد حجّ.پ 12- از محمد بن قيس، از امام باقر (ع) كه فرمود:

خدا عز و جل به موسى (ع) وحى كرد كه: به راستى برخى از بندگانم با خوش كردارى به من نزديكى جويند تا به جايى كه او را در بهشت مختار نمايم و حاكم سازم.

موسى عرض كرد: بار خدايا اين حسنه چيست؟ در پاسخ گفت: با برادر مؤمنش در بر آوردن حاجت او راه برود چه بر آيد و چه بر نيايد.پ 13- از على بن جعفر، گويد: شنيدم أبو الحسن (ع) مى‏فرمود:

هر كه را به برادر مؤمنش براى اظهار حاجتى آيد همانا كه آن حاجت رحمتى است از طرف خدا تبارك و تعالى كه به سوى او روانه كرده و اگر آن را بپذيرد به ولايت ما پيوسته شده و اگر او را حاجت روا نكرده برگرداند و به برآوردن آن توانا است، خدا بر او مار آتشينى چيره كند كه او را در گورش تا روز رستاخيز بگزد، آمرزيده باشد يا معذّب و اگر حاجتخواه او را معذور دارد بدحالتر باشد.پ 14- از امام باقر (ع) فرمود:

به راستى كه به مؤمن حاجتى از طرف برادرش مراجعه‏

 

 

مى‏شود و نزد او نيست و بدان همّت مى‏گمارد و دل مى‏بندد و خدا تبارك و تعالى به همان همّت و دلبستگى بدان، او را به بهشت مى‏برد.