باب نود و هشتم- در باره اذن دخول و سلام آن

قرآن مجيد

پ‏1- النور (آيه 26) آيا كسانى كه گرويديد در نيائيد بخانه‏ها جز خانه خود تا آشنائى دهيد و سلام كنيد بر اهل آن اين شما را بهتر باشد شايد ياد آور شويد 27 و اگر نيابيد در آن كسى را در آن نرويد تا اجازه دهند بشما و اگر بشما گفته شود برگرديد برگرديد آن پاكيزه‏تر است شما را و خدا بدان چه كنيد داناست 28- بر شما گناهى است كه در آئيد در خانه‏هاى غير مسكون كه در آن كالائى داريد و خدا داند هر چه را آشكار كنيد و هر چه را نهان داريد.پ و فرمايد 58- ايا كسانى كه گرويديد بايد اجازه ورود خواهند از شما آنان كه مملوك‏

 

شمايندپ و آنان كه به بلوغ نرسيدند از خود شما سه موقع را كه پيش از نماز بامداد است و هنگام كندن جامه در گرماى ظهر و پس از نماز عشاء كه سه بى‏حفاظى باشند براى شما و بر شما و آنان باكى نباشد از آن اوقات كه گردش كنند ميان يك ديگر چنين بيان كند خدا آياتش را براى شما و خدا دانا و حكيم است.پ 2- الاحزاب (53) ايا كسانى كه گرويديد بخانه‏هاى پيغمبر نرويد جز كه بشما اجازه داده شود.

اخبار باب‏

پ‏1- تفسير قمى: در تفسير آيه 58 النور گويد: خداوند نهى كرد كه كسى در اين سه وقت عورت بر كسى وارد شود نه پدر و نه خواهر و نه مادر و نه خدمتكار جز كه اجازه گيرد. اين سه وقت پس از سپيده‏دم و نيمه روز و پس از نماز عشاء آخر است سپس پس از آنها روا فرموده نيست بر شما و آنها باكى پس از اين سه تا وقت گردش‏كنان باشيد به يك دگر.پ 2- خصال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: اجازه گرفتن سه بار است يكم را بشنوند دوم را آماده شوند و در بار سوم اگر خواهند اجازه دهند و اگر نه ندهند و اجازه خواه برگردد.پ 3- معانى الاخبار: بسندش تا عبد الرحمن كه از امام ششم پرسيدم از قول خدا عز و جل آيه 26 النور كه بخانه‏اى نرويد تا انس گيريد و سلام كنيد بر اهلش فرمود: انس گرفتن به پا كوفتن و سلام كردنست.

 

تفسير قمى: مانندش را آورده.پ و على بن ابراهيم در تفسير آيه 61 النور گفته: سلام بر اهل خانه است و جواب آنها بتو كه در حكم سلام بر خود است سپس رخصت داده كه فرموده: باكى بر شما نيست كه در آئيد در خانه‏اى كه ساكنى ندارد و در آن كالائى داريد امام صادق (ع) فرمود: مقصود حمامها و كاروانسراها و آسياها است كه بى‏اجازه در آئى.پ 4- كنز كراچكى: بسندش تا على (ع) كه وارد شدم بيكى از خانه‏هاى پيغمبر (ص) و اجازه ورود خواستم و اجازه‏ام داد و در آمدم و بمن فرمود: اى على ندانى كه خانه من خانه خود تو است پس چرا از من اجازه خواهى؟ گفتم يا رسول الله خواستم چنين كنم فرمود: اى على خواستى آنچه را خدا خواسته و آداب خوب خدائى را انجام دادى.