باب شصت و يكم در باره امورى كه مايه قوه حفظ و يا فراموشيند و آنچه ديوانگى آورد

اخبار باب‏

پ‏1- خصال: بسندش تا امام كاظم (ع) فرمود: نه تا فراموشى آرند، خوردن سيب ترش و گشنيز، و پنير، و دم زده موش، و شاشيدن در آب ايستاده، و خواندن نوشته گورها، و راه رفتن ميان دو زن، و دور انداختن شپش (يعنى زنده) و حجامت در پس سر.پ 2- همان: در سفارش پيغمبر (ص) بعلى (ع) مانندش آمده و افزوده كه اى على سه تا حفظ را فزايند و درد را برند كندر و مسواك و خواندن قرآن.پ دعوات راوندى: پيغمبر (ص) فرمود: اى على نه تا فراموشى آورند و مانندش را آورده و گفته: اى على در سه تا بيم ديوانگى است: ريدن ميان گورها، و راه رفتن در يكتا موزه، و خوابيدن در تنهائى.پ 3- گويم: صدوق در من لا يحضره الفقيه ضمن سفارشهاى پيغمبر (ص) آورده كه اى على نه چيز فراموشى آورند (و مضمون شماره 1 را آورده با اندكى جابجائى جمله‏ها).پ 4- مكارم الاخلاق: تا امير مؤمنان (ع) فرمود: سه تا بلغم را برند و حفظ را فزايند مسواك، و روزه، و خواندن قرآن‏پ و محقق طوسى ره در آخر رساله آداب المتعلمين گفته: فصل يازدهم: در آنچه قوه حفظ آورند يا فراموشى، نيرومندتر اسباب حفظ كوشش و مواظبت و كم خورى، و نماز شب با خضوع و خشوع و خواندن قرآن كه بقولى چيزى نباشد كه حفظ را بيش كند چون قرآن خواندن بويژه آيه الكرسى و خواندن قرآن با تدبر بهتر است كه فرموده (ص) بهتر كار امتم خواندن قرآنست با تدبر. و هم بر صلوات فرستادن بر پيغمبر (ص)، و مسواك كردن، و نوشيدن عسل و خوردن كندر با شكر، و خوردن 21 دانه كشمش سرخ در هر روز، و هر چه حفظ آورد و درمان بسيارى از بيماريها و دردها باشد و هر چه بلغم و رطوبتها را كم كند در قوه حفظ فزايد، و هر چه بلغم را فزايد فراموشى آورد.

و اما آنچه فراموشى آورد گناهان باشند كه اثر بسيار دارند، و اندوه و غم براى كارهاى دنيا و درگيرى و علاقه بدانها، و گفتيم كه نشايد خردمند به امور دنيا همت گمارد زيرا زيان دار و سود ندارد، و هم دنيا دل را تيره كند و هم آخرت دل را روشن نمايد، و تحصيل‏

 

 

علوم اندوه و غم را بزدايد،پ و خوردن گشنيز و سيب ترش، و نگاه بدار زده و خواندن سنگ گور، و گذر ميان قطار شتر، و انداختن شپش زنده بر زمين و حجامت پس سر همه فراموشى آرند پايان سخن محقق طوسى ره در رساله نامبرده.پ و ابو الوزير بن احمد ابهرى در رساله طب النبى (ص) روايت كرده از سيد ما رسول خدا (ص) كه فرمود: دو خصلت فراموشى آرند: خوردن پنير و خوردن دمزده موش، و خوردن تخم گشنيز، و حجامت بر پشت سر و راه رفتن ميان دو زن، و نگاه بردار زده، و انداختن شپش، و خواندن نوشته گورستان.پ و فرمود: بر شما باد بخوردن كندر كه غم را از دل پاك كند چنانچه پاك كند عرق را از پيشانى، و پشت را محكم كند و خرد را بيفزايد، و هوش را تيز كند، و چشم را روشن كند و فراموشى را ببرد.پ گويم: از خصلتها يكى افتاده چون نه تا شمرده و شايد افتاده يكى از آنهاست كه پيشتر نام برده شده.