باب پنجاه و سوم در سوار شدن بر دريا و آداب و دعايش‏

قرآن مجيد

پ‏1- البقره (آيه 164) و كشتى كه در دريا روا نشود بسود مردمان.پ 2- يونس (آيه 22 او است كه ميگرداند شماها را در خشكى و دريا تا چون در ميان كشتى باشيد بادى خوب وزد و بدان شاد شويد يك باد تند طوفانى درگيرد و موج از هر سو بر سر آنها آيد و پندارند دچار غرق شدند خدا را بخوانند با اخلاص باو در ديندارى كه اگر ما را رها سازى البته كه شاكران باشيم 23- و چونشان رها كند بناگاه ستم كنند و زمين بنا روا.پ هود (آيه 41) و گفت سوارش شويد بنام خدا در روانيش و لنگراندازيش راستى پروردگارم آمرزنده و مهربانست.پ ابراهيم (آيه- 42) و مسخر كرد براتان كشتى را تا روان باشد براتان در دريا به فرمانش.پ النحل (آيه- 14) و بينى كه كشتيها در آن شكافته‏اند و براى اينكه از فضل خدا بجوئيد و بسا كه شكر كنيد.پ اسرى (آيه 66- پروردگارتان كه براند براتان كشتى را در دريا تا بجوئيد از فضل او راستى كه او بشما مهربانست 67 و چون بشما سختى رسد در دريا گم است كسى كه بخوانيدش جز همان خدا و چون شما را رها سازد براى خشكى رو برگردانيد و بوده آدمى ناسپاس 68 آيا در امانيد كه شما را در گوشه خشكى بزمين فرو كشد يا بر سر شمار يك سوزان با رد سپس نيابيد براى خود وكيلى 69 يا در امانيد كه شما را بدان دريا برگرداند و بر شما طوفانى از باد بفرستد و شما را غرق كند بسزاى كفران شما سپس نيابيد براى خود در برابر ما پى‏گيرى.پ الحج (آيه 65) و كشتى روانست در دريا بفرمانش.پ المؤمنون (آيه 22) و بر آنها و بر كشتى جابجا شويد 28 و چون استوار شدى تو و و همراهانت بر كشتى بگو سپاس از آن خدائى است كه رها كرد ما را از مردم ستمكارپ 29 و بگو پروردگار منزل ده ما را منزلى با بركت و تو بهتر منزل دهندگانى.پ الروم (آيه 46) و تا روان شود كشتى بفرمانش و بجوئيد از فضلش و شايد كه شكر كنيد. لقمان (آيه 31) آيا نبينى كشتى در دريا روان شود به نعمت خدا تا بنمايد بشما از آياتش راستى در اين نشانه‏ها است براى هر پر صبر و پر شكر 32 و چون فراگيرد آنان را موجى‏

 

سايبان‏وار بخوانند خدا را با اخلاص در دين او و چون رها كند آنها را بخشكى برخيشان سازگار باشند و انكار نكند آيات ما را مگر هر نيرنگ باز پليد و ناسپاس.پ فاطر (آيه- 12) و بينى كشتى را در آن شكافنده و تا بجوئيد از فضلش و شايد شكر كنيد.پ يس (آيه 41) و آيه‏ايست براشان كه برداشتيم فرزندانشان را در كشتى لبالب 42 و آفريديم براشان مانندش را از آنچه بر آن سوار ميشوند 43 و اگر خواستيم غرقشان كرديم و فريادرسى نداشتند و نجات نيافتند 44 مگر برحمت ما و براى زندگى تا زمانى محدود.پ المؤمن (آيه- 80) و بر آنها و بر كشتى حمل شوند.پ حمعسق (آيه- 32) و از آيات او است كشتيهاى روان در دريا چون كوهها 33 و اگر خواهد باد را آرام كند و بمانند راكد و به پشت برگردند راستى در اين آياتى است براى هر پر صبر پر شكر 34 يا هلاكشان كند بجزاى آنچه كردند و بخشد بسيارى را.پ الزخرف (آيه- 12) و ساخت براتان از كشتى و چهارپايان آنچه سوار شويد 13- تا استوار شويد بر پشت آنها سپس ياد كنيد نعمت پروردگار خود را چون استوار شديد بر آن و بگوئيد منزه است آنكه فراهم كرد برامان اين را و نبوديم ما برايش نزديك آورنده 14 و راستى كه ما بسوى پروردگارمان باز گرديم.پ الجاثيه (آيه- 12) خداست كه مسخر كرد بر آنان دريا را تا روان شو و در آن كشتى بفرمانش و تا بجوئيد از فضلش و تا شايد شكر كنيد.پ الذاريات (آيه- 3) پس روانه‏شونده‏ها بآسانى.پ الرحمن (آيه- 26) و از او است كشتيهاى بر آمده در دريا بمانند كوهها.

اخبار باب‏

پ‏1- معانى الاخبار: تا انس كه گفت اصحاب رسول خدا (ص) در دريا تجارت ميكردند، يعنى تجارت در دريا و با سفر دريا بود كه در هيجان نباشد و بد نيست و از دنبال كردن و روزى جستن است كه خدا عز و جل آن را روا فرموده بگفته خود (آيه- 10 سوره جمعه) چون نماز انجام شد پراكنده شويد در روى زمين و بجوئيد از فضل خدا و فرمود: در باره سوار شدن بدريا و نهى از آن حديثى است.پ 2- امالى صدوق: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: راستى خدا بد دارد سوار شدن بر دريا را كه در هيجانست و از آن نهى كرده الخ. خصال: از پدرش مانندش را آورده.

 

پ‏3- خصال: در اربعمائه كه على (ع) فرمود: هر كدام شما از غرق ترسد بخواند،

بسم الله الملك الحق، ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ.

پ‏4- تفسير قمى: تا على بن اسباط كه كالائى بمكه بردم و كساد شد و آمدم مدينه نزد امام رضا (ع) گفتم: قربانت من كالائى بمكه بردم و كساد شده، و خواستم بمصرش برم از دريا روم يا خشكى؟ فرمود: مصر مرگبار است كوتاه‏تر در عمر از ميان مردم بآن رو كنند رسول خدا (ص) فرمود: سرهاتان را با گلش مشوئيد و در كوزه‏هايش آب نخوريد كه خوارى آورد و غيرت برد فرمود: زيانت ندارد كه بمسجد رسول خدا (ص) روى و دو ركعت نماز بخوانى و صد و يك بار از خدا خير بخواهى و چون تصميم گرفتى و سوار خشكى شدى بگو: چون بر مركبت جا گرفتى، سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ  وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ كه كسى بر پشت مركبى و آن را بگويد و از آن بزمين افتد جز كه شكستى باو نرسد و نه سستى و نه افسردگى و اگر بدريا سوار شدى وقت سوار شدن بگو: بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها و چون بر تو موج زد به پهلوى چپت تكيه كن و با دست بموج اشاره كن‏

اسكن بسكينة الله و قر بقرار الله و لا حول و لا قوة الا بالله.

على بن اسباط گفت: سوار دريا شدم و چون موجى برميخاست همان را كه امام فرموده بودم ميگفتم و از آن زيانى بما نميرسيد گفتم: قربانت سكينه چيست؟ فرمود: يك باد بهشتى كه چهره آدمى دارد و بوى خوشى با پيغمبران بود و با مؤمنان باشد.پ گويم: اين خبر در كتاب دعاء بيايد بسندى تا ابن اسباط كه‏

قر بوقار الله و اهدا باذن الله‏

 

، و در آنست كه چون در خشكى بيرون شدى بگو آن را كه خدا فرمود: سُبْحانَ الَّذِي، تا آخر خبر.پ 5- خصال: تا امام ششم (ع) كه فرمود: دريا را پناهنده نباشد، و نه شاه را دوست، و نه عافيت را بها، و بسيار كس كه نعمتى داده شده و نميداند.