باب دوم در اينكه مؤمن بنور خدا مينگرد بهر چيز و در اينكه خدايش از نور خود آفريده‏

پ‏1- بصائر: 79 بسندش از سليمان جعفرى كه نزد ابى الحسن عليه السّلام بودم فرمود:

اى سليمان از فراست مؤمن بپرهيز كه او بنور خدا مينگرد، خاموش ماندم تا در تنهائى او را يافتم و گفتم: قربانت شنيدمت ميفرمودى: بپرهيز از فراست مؤمن كه بنور خدا مينگرد، فرمود: آرى اى سليمان راستش خدا مؤمن را از نور خود آفريده و در رحمتش فرو برده و پيمان ولايت ما را از آنها گرفته، مؤمن برادر پدر و مادرى مؤمن است پدرش نور است و مادرش رحمت و همانا بوسيله نورى كه از آن آفريده شده مينگرد.پ بيان: فراست كامله از آن مؤمن‏هاى كامل است كه امامانند و هر كدام از مؤمنان و منافقان را شناسند از چهره آنان چنانچه در كتاب امامت گذشت و مؤمنان ديگر باندازه درجه ايمان خود فراست دارند.

مؤمن از نورش آفريده شده كه روح پاك روشن بنور خدا است يا از سرشت مخزون مناسب با سرشت امامان خود و فرو بردن در رحمت كنايه است از اينكه آنها را آماده مهرهاى مخصوص خود ساخته يا وابسته بروح پاكند كه جايگاه مهربانى است،

 

پدرش نور و مادرش رحمت است، استعاره است و مقصود شدت ارتباط او است با نوار و رحمتهاى خدا تا آنجا كه گويد پدر و مادرش نور و رحمتند يا نور كنايه از سرشت است و رحمت از روح يا بعكس.پ 2- بصائر (ص 80) بسندش از معاوية بن عمار كه بامام ششم عليه السّلام گفتم قربانت اين حديث كه از شما شنيدم چه معنا دارد؟ فرمود: چه باشد؟ گفتم: مؤمن بنور خدا نگرد. فرمود: اى معاويه راستش خدا مؤمن را از نور خود آفريده و برحمتش رنگين كرده (تا آخر روايت شماره 1).

در فضائل الشيعه صدوق (150) بسندش مانندش آمده.پ 3- بصائر: بسندش از امام صادق عليه السّلام كه خدا براى ما شيعه‏اى ساخته از نورش و فرو برده در رحمتش و پيمان ولايت ما را روزى كه خود را بدانها شناسانده از آنها گرفته و او است پذيرا از نيكو كارشان، و گذشت‏كننده از بدكارشان، هر كه نميرد بكيش آنان نپذيرد از او حسنه‏اى و نگذرد از هيچ گناه او.پ 4- بصائر 357: بسندش تا رسول خدا (ص) كه بپرهيزيد از فراست مؤمن زيرا او بنگرد بنور خدا وانگه اين آيه را خواند: راستى در آن نشانه‏ها است براى هوشمندان (75- الحجر).پ 5- بصائر 357: بسندش از امام باقر عليه السّلام در تفسير قول خدا: راستى در آن نشانه‏ها است براى هوشمندان فرمود آنان امامانند، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود:

بپرهيزيد از هوش مؤمنى كه او بنور خدا نگرد كه خدا فرموده: راستى در آن نشانه‏ها است براى هوشمندان.پ 6- محاسن 131: بسندش از سليمان جعفرى از امام رضا عليه السّلام (نزديك بمضمون حديث شماره 1).پ 7- محاسن: بسندش از ثمالى از امام باقر عليه السّلام كه راستى خدا تبارك و تعالى روان كرده در كالبد مؤمن از بوى روح اللَّه و خداست تبارك و تعالى كه فرمايد مهربانند

 

 

بيكديگر (29- الفتح).پ 8- نوادر راوندى: بسندش تا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه بپرهيزيد از هوش مؤمن زيرا مينگرد بنور خداى تعالى.پ 9- عيون اخبار الرضا ج 2 ص 200: بسندى تا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم مؤمن مينگرد بنور خدا.پ 10- نهج البلاغه 219 باب حكم و مواعظ: فرمود: از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بزبانشان روان كرده.پ 11- كافى (ج 2 ص 166): بسندش از جابر جعفى گفت در برابر امام باقر عليه السّلام گرفته شدم و گفتم: قربانت بسا اندوهگين شوم بى‏آسيبى كه بمن رسد يا حادثه‏اى كه رخ دهد بمن تا آنجا كه خاندانم در چهره‏ام بشناسند و هم دوستم؟ فرمود: آرى جابر راستش خدا عز و جل مؤمنان را از سرشت بهشت آفريده و در آنان از بوى روح خود در آورده از اين رو مؤمن برادر پدرى و مادرى مؤمن است چون آسيبى بيكى از اين ارواح در يك شهرى از شهرها رسد و اندوه خورد آنها هم اندوه خورند چون از او باشند.پ بيان: در محاسن بجاى تقبضت تنفست يا تأوهت آمده يعنى آه كشيدم (133) بوى روح همان است كه دميده در پيغمبران و امامان كه فرموده و دميدم در او از روحم (29- الحجر) يا از مهر ذاتى او است كه امام صادق عليه السّلام فرمود: بخدا شيعه ما از نور خدا آفريده شدند و بدو بازگردند يا مقصود عود روح است و آن را مانند باد كرده چون روانست در تن چنانچه نسبت دميدن هم بدان از اين رو است يعنى از روحى كه مانند باد است و آن را برگزيده يا مقصود نسيم رحمت است چنانچه در خبر ديگر است كه روان كرد در آنان از نسيم رحمتش پدر و مادرى ظاهر مانند كردن سرشت است بمادر و روح بپدر و عكس آن هم رواست.