باب سوم- در عدس

پ‏1- در «عيون» (2/ 31) بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه عدس را باشيد چون مبارك و مقدس است، دل را نرم كند و اشك را فزايد و البته هفتاد پيغمبر بدان بركت بخشيدند كه پايانشان عيسى بن مريم عليه السّلام بوده.

در «صحيفه رضا» و «مكارم»: مانندش آمده،پ «بيان»: بركت بخشيدند يعنى دعا براى بركتش كردند يا بيان كردند بركت و منافعش را.پ 2- در «محاسن» (502) بسندش كه مردى به پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله شكوه كرد از سختى، فرمود: عدس بخور كه دل را نرم و اشك را بزودى روان سازد.پ 3- و از «همان»: بسندش از امام ششم عليه السّلام كه در اين ميانه كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم بر نمازگاهش نشسته بود مردى بنام عبد اللَّه بن تيهان از انصار نزد از او آمد و گفت: يا رسول اللَّه راستى كه من بسيار در حضور تو نشينم و بسيار سخنت را شنوم و دلم نرم نشود و اشكم بزودى نيايد، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: اى پسر تيهان عدس را باش آن را بخور كه دل را نازك كند و زود اشك آورد، البته 70 پيغمبر بدان بركت دادند.

در «مكارم»: مانندش آمده. (و در حديث ديگر همين مضمون را خطاب به على عليه السّلام از پيغمبر روايت كرده).پ 4- و از «همان» (504) بسندش از فرات بن احنف كه يكى از پيغمبران‏

 

بنى اسرائيل بخدا از قساوت قلبش شكوه كرد و از كمى اشكش و خدا بدو وحى كرد كه عدس بخور و عدس خورد و دلش نرم شد و اشكش فزون.پ 5- و از «همان» (..) بسندش از محمّد بن فيض كه نزد امام ششم عليه السّلام آبگوشت عدس خوردم و گفتم قربانت راستش آنان گويند 80 پيغمبر عدس را تقديس كردند، فرمود: دروغ ميگويند و نه بيست پيغمبر روايت است كه دل را نرم كند و اشك دو چشم را زود برآورد.پ «بيان» نفى تقديس پيغمبران منافات ندارد با بركت دادن آنان زيرا تقديس حكم بپاكى است و اين مخالف بركت و نفع نيست، و بسا مقصود از عدس در اينجا جز عدس در اخبار ديگر است زيرا بيايد كه عدس بر نخود هم اطلاق شود، و اشعارى بدين جمع بيايد و غفلت مكن.پ 6- در «مكارم»: بنقل از «فردوس» كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: يكى از پيغمبران بخدا عزّ و جلّ از قساوت قلب قومش شكوه كرد و خدا عزّ و جلّ باو كه در نمازگاهش بود وحى كرد كه بقومت بگو عدس بخورند زيرا دل را نرم كند و چشم را اشكين سازد تكبر را ببرد و خوراك نيكانست (125).پ 7- در «دعائم»: از رسول خدا است كه فرمود: عدس را باشيد زيرا دل را نرم كند و اشك را فراوان سازد و البته كه هفتاد پيغمبرش تقديس نمودند (2/ 112).پ «بيان»: در بحر الجواهر است كه عدس از دانه‏هاى شناخته است سرد است و خشك است در درجه 2، جالينوس گفته است: آن يا در گرمى و سردى معتدل است يا اندكى گرم است و در منهاج هم بهمين مضمون گفته و افزوده در گرمى و سردى معتدل است و خشك است در درجه 2، و بقولى پوستش گرم است در درجه يكم و پوست كنده‏اش سرد است، در درجه دوم و بقولى در يكم و خشك است در درجه سوم، و خود جرمش خشك كن و قبض آور است و اما آب عدس پخته شكم را باز كند از اين رو كسى كه براى بند آوردن شكم آن را بكار برد و بارش پزد كه همان آب اول پخت را دربار دوم بر آن ريزد، و عدس براى بيمار حصبه‏اى از ماش بهتر است در صورتى كه سر درد نباشد، و عدس براى پى و ديد چشم و براى معده و دشوار شاشيدن‏

 

 

زيان دارد، و باد آورد و خوره ولى با چغندر و گوشت فربه يا روغن بادام و اسفناج اصلاح پذير است.