باب هفدهم گردو و بادام و در باره خوردن گردو با پنير

پ‏1- در محاسن (450) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه سه چيز نخورده فربهى آرند و سه چيز بخوردن لاغر كنند و آن سه كه خورده شوند و لاغر كنند گل خرما و ته‏مانده روغن آب كرده و گردو باشند و آنها كه ناخورده فربهى آرند موزه و بوى خوش و پوشيدن كتانست.پ 2- و از همان (497) بسندش تا امير المؤمنين عليه السّلام كه خوردن گردو در سختى گرما حرارت درون را برانگيزد و در تن دمل آورد و خوردنش در زمستان قلوه‏ها را گرم كند و سرما را دفع سازد.پ 3- و از همان: (..) بسندش تا امام ششم عليه السّلام كه پنير و گردو با هم هر كدام درمان دارند و اگر جدا شوند از هم هر كدام درد باشند.پ بيان: بسا اين را خاص پنير تازه دانند و بى‏نمك كه در آن سرزمين شايع بوده و آن سرد است و گردو معتدلش سازد كه گرم است.پ 4- در مكارم: از امام صادق عليه السّلام كه چهار چيز ديده را روشن كنند و سود دارند و زيان نيارند، از آنها پرسش شد و فرمود: گياه سعتر بهمراه نمك است و نانخواه بهمراه گردو، گويد: گفتم: اينها با هم براى چه خوبند؟ فرمود نانخواه و گردو بواسير را بسوزانند و باد را برانند و رنگ را باز كنند و معده را آماده هضم نمايند و قلوه‏ها را گرم كنند، سعتر با نمك بادها را از دل برانند و سدّه‏ها را بگشايند و بلغم را بسوزانند و آب تن را روان سازند و بوى دهن را پاكيزه كنند و بادهاى بد دهان را براندازند، و آلت مردى را سخت و استوار نمايند (218).