بخش سى‏ام ائمه عليهم السلام نجوم و علامات هستند در اين بخش غرائبى از تفسير در مورد آنها و دشمنانشان ذكر مى‏شود

آيات: سوره نحل آيه 17: وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ.پ تفسير: مرحوم طبرسى مينويسد، يعنى براى شما علاماتى قرار داده نشانه‏هائى كه بوسيله آنها راه را ميشناسيد بعضى گفته‏اند منظور از علامات كوهها است كه در روز بوسيله آنها راه‏يابى مى‏شود: وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ با ستاره راه را پيدا ميكنند در شب منظور ستاره جدى است كه راهنماى به سوى قبله است.

حضرت صادق عليه السّلام فرمود ما علامات هستيم ستاره پيامبر اكرم است پيغمبر اكرم فرمود خداوند ستارگان را امان براى اهل آسمان قرار داده و خانواده مرا امان براى اهل زمين ..

 

پايان گفتار طبرسى توضيح: بنا بر اين تفسير ضمير «هم و فاعل يهتدون» برگشت بعلامات دارد كه ائمه عليهم السّلام هستند.پ تفسير قمى: حسين بن خالد از حضرت رضا عليه السّلام در باره آيات: الرَّحْمنُ  عَلَّمَ الْقُرْآنَ فرمود خداوند به محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم قرآن را آموخت گفتم: خَلَقَ الْإِنْسانَ معنى انسان را آفريد چيست؟ فرمود منظور از انسان امير المؤمنين عليه السّلام گفتم:

عَلَّمَهُ الْبَيانَ فرمود باو آموخت شرح هر چيزى را كه مردم بآن نيازمندند پرسيدم الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ فرمود منظور «اولى و دومى است» كه بعذاب خدا گرفتارند.

عرضكردم: آقا! خورشيد و ماه عذاب مى‏شوند؟ فرمود چيزى پرسيدى درست دقت كن.

خورشيد و ماه دو موجود از آفريده‏هاى خدايند كه بدستور او در گردشند و اطاعت از او ميكنند نور آنها از نور عرش و حرارت آن دو از حرارت جهنم است روز قيامت نور آن دو بعرش بر ميگردد و حرارت آنها بآتش جهنم. ديگر خورشيد و ماهى نخواهد بود.

از اين آيه آن دو ملعون را قصد نموده مگر نشنيده‏اى كه مردم از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم نقل كرده‏اند فرموده است خورشيد و ماه دو نورند در آتش گفتم چرا مگر باز نشنيده‏اى طرفداران آنها مى‏گويند فلان و فلان خورشيد اين امتند و پرتو آن دو؟

در اين صورت آن دو اهل جهنم و سوگند بخدا كه جز اين دو را از آيه قصد نكرده.

گفتم: وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ فرمود نجم پيامبر است كه در چند مورد

 

از آن جناب به نجم تعبير شده يكى در اين آيه: النَّجْمِ إِذا هَوى‏ و اين آيه وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ علامات اوصياء پيامبرند و نجم خود پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم گفتم معنى «يَسْجُدانِ» چيست فرمود يعنى پرستش مى‏كنند و اين آيه: وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ منظور از سماء پيامبر است كه بجانب خود بلندش نموده و ميزان امير المؤمنين است كه براى مردم قرار داده است گفتم معنى: أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ فرمود يعنى مخالفت با امام نكنيد گفتم معنى: وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ فرمود پشتيبانى كنيد از امام عادل، پرسيدم از معنى: وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ فرمود يعنى كوتاهى در حق امام نكنيد و باو ستم روا مداريد اين آيه وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ يعنى زمين را براى مردم قرار داده: فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ خرما در بن شكوفه بزرگ مى‏شود آنگاه از آن جدا ميگردد و معنى آيه: وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ حب گندم و جو و حبوبات است (عصف) گاه است و ريحان مقدارى كه از آنها خورده مى‏شود معنى فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ كدام نعمت خداى خود را تكذيب ميكنيد شما دو نفر در ظاهر خطاب به جن و انس است ولى در باطن خطاب به فلان و فلان است.

توضيح: بيضاوى گفته است: ريحان بوئيدنى و توشه و روزى است ميگويند «خرجت اطلب ريحان اللَّه» خارج شدم در جستجوى روزى خدا و نجم گياهى است كه ميرويد از زمين و ساقه ندارد.پ تفسير قمى: ابو بصير گفت از حضرت صادق عليه السّلام معنى آيه رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ را پرسيدم فرمود مشرقين رسول خدا و امير المؤمنين عليهما السّلام و مغربين امام حسن و امام حسين عليهما السّلام هستند و مانند چنين تعبيرى در بسيارى از آيات هست مانند: فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ كه منظور از آلاء محمّد و علي هستند.پ تفسير قمى: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ نقل كرد كه فرمود منظور از سماء در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام است و طارق‏

 

و مراد آن ملك و فرشته ايست كه از جانب پروردگار نيز و ائمه عليهم السّلام مى‏آيد و حوادث شبانه روز را مى‏آورد و كمك براى آنها است گفتم: و النَّجْمُ الثَّاقِبُ چيست فرمود پيامبر اكرم است.پ تفسير قمى: ابو بصير گفت از حضرت صادق عليه السّلام معنى اين آيه را پرسيدم:

وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها فرمود شمس پيامبر اكرم است كه بوسيله او خدا دينش را آشكار نموده گفتم وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها فرمود امير المؤمنين عليه السّلام است.

گفتم معنى وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها فرمود امام از فرزندان فاطمه عليها السّلام است كه راجع بدين پيامبر كه از آنها سؤال شود آشكار ميكنند و توضيح ميدهند براى سئوال‏كننده گفتم معنى آيه وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها فرمود منظور پيشوايان و جور و ستم است كه مقام ائمه را بخود اختصاص داده‏اند و جايى كه شايسته امام است گرفته‏اند آنها پرده بر روى دين پيامبر كشيده‏اند بظلم و ستم اينست معنى وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها معنى تاريكى شب ميپوشاند روشنائى روز را وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فرمود يعنى آفريد آن را و صورت بخشيد آيه: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها يعنى باو شناساند كار زشت و زيبايش را بعد او را مخير گردانيد تا هر راهى را خواست اختيار كند: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها يعنى رستگار است كسى كه نفس خويش را پاك كند: وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها بدبختى است كسى كه نفس خود را بگمراهى وادارد.پ كنز الفوائد: از سليمان ديلمى همين حديث را نقل ميكند جز اينكه در تفسير: وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها ميفرمايد منظور قائم آل محمّد است.

بيضاوى در معنى دَسَّاها ميگويد يعنى او را ناقص نمود و نفس خود را در پرده جهل و فسق قرار داد.پ تفسير قمى: محمّد بن مسلم گفت از حضرت باقر عليه السّلام پرسيدم معنى:

وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏ فرمود ليل در اين آيه دومى است كه ستم روا داشت بر امير المؤمنين در مقامى كه متعلق باو بود و آن جناب دستور داشت كه صبر

 

كند تا دولت آنها منقضى گردد فرمود: وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى منظور از نهار قائم از ما خانواده است وقتى قيام كند بر دولتهاى باطل پيروز مى‏شود قرآن براى مردم مثال ميزند و خطاب به پيامبر و ما است معنى آن را جز ما نمى‏دانند.پ كنز جامع الفوائد:

فضل بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها منظور از شمس امير المؤمنين است وَ ضُحاها نور بخشى آن قيام قائم است وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها حسن و حسين هستند وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها قيام قائم وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها ابو بكر و عمر است كه پرده بر روى حق كشيدند.

اما آيه: وَ السَّماءِ وَ ما بَناها آسمان محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم است كه مردم از نظر علم بجانب او ميروند و آيه: وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها منظور از ارض شيعه است وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها مؤمنى است كه از جور مخالفين پنهان است اما عقيده‏اش درست است: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها آشنا بحقيقت هست و از باطل تميز ميدهد قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها رستگار است نفسى كه خدا آن را پاك قرار داده وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها بيچاره است كسى كه خدا او را گمراه نموده.

و معنى اين آيه: كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها فرمود ثمود گروهى از شيعه هستند.

خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ ما ثمود را راهنمائى كرديم گمراهى را اختيار كردند بكيفرى دردناك و خواركننده مبتلا شدند.

منظور شمشير است وقتى كه قائم قيام كند، اين آيه: فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ منظور پيامبر اكرم است.

ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها مراد از ناقة اللَّه امام است كه فهم و علم او از خدا است و وَ سُقْياها يعنى در نزد امام چشمه گواراى علم است: فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها منظور در رجعت خواهد بود وَ لا يَخافُ عُقْباها نمى‏ترسد اگر مانند آن تكرار شود.

 

توضيح: اين نوع تأويلها جاى استبعاد نيست از بطن آيات زيرا قصه‏هاى ذكر شده در قرآن براى آن است كه مردم متوجه شوند و تكرار شبيه آن نشود و يا مردم را تحريض بكارهاى خوب كند در روايت كه فرمود گروهى از شيعه هستند منظور غير دوازده امامى‏ها از قبيل زيديها (يا اسماعيليها).

تفسير اين آيات با مختصر تغييرى از كافى نيز نقل شده.پ از مناقب نيز نقل شده كه حضرت صادق و باقر عليهما السّلام در توضيح وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها فرمود شمس پيامبر اكرم وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها علي بن ابى طالب است:

وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها امام حسن و امام حسين و آل محمّدند وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها ابو بكر و عمر و بنى اميه و پيروان آنهايند.پ معانى الاخبار: جابر بن عبد اللَّه گفت پيامبر اكرم فرمود پيرو خورشيد باشيد وقتى غائب شد از ماه پيروى كنيد وقتى ماه غائب شد پيرو زهره، پس از زهره پيرو فرقدان. عرضكردند يا رسول اللَّه خورشيد و ماه و زهره و فرقدان كيانند.

فرمود خورشيد منم و علي ماه است و فاطمه زهره و فرقدان حسن و حسين هستند.

در روايت بعد همين فرمايش پيامبر را انس بن مالك نقل مى‏كند كه پس از نماز صبح پيامبر اكرم فرمود و در آخر اضافه مينمايد كه فرمود كتاب خدا و پيشوايان از يك ديگر جدا نمى‏شوند تا در حوض بر من وارد شوند.پ امالى شيخ: در ص 329- نيز همين روايت را از جابر بن عبد اللَّه انصارى با توضيح بيشتر نقل مى‏كند كه از جهت اختصار از ترجمه صرف نظر شد.پ تفسير قمى: وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ فرمود نجم پيامبر اكرم است (إِذا هَوى‏) وقتى در شب او را به آسمان سير دادند و او در هوا قرار داشت.پ كنز جامع الفوائد: ابن عباس گفت: پيامبر اكرم فرمود مثل من ميان شما همچون خورشيد است و مثل علي مانند ماه وقتى خورشيد غروب كرد بوسيله ماه راهنمائى پيدا مى‏كنيد.پ كنز جامع الفوائد: مجاهد از ابن عباس در باره آيه وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها نقل كرد كه شمس پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم است وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها علي بن ابى طالب‏

 

است وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها حسن و حسين وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها بني اميه هستند.

سپس ابن عباس گفت: پيامبر اكرم فرمود وقتى خدا مرا به نبوت مبعوث نمود پيش بنى اميه رفتم و آنها را برسالت خود دعوت كردم.

گفتند دروغ ميگوئى تو پيامبر نيستى بعد بپيش بنى هاشم رفتم به آنها نيز گفتم من پيامبرم علي بن ابى طالب بمن ايمان آورد آشكارا و پنهان و ابو طالب از من حمايت كرد آشكارا و ايمان آورد پنهانى.

آنگاه خداوند پرچم خويش را توسط جبرئيل فرستاد در ميان بنى هاشم بزمين كوبيد و شيطان پرچم خود را فرستاد در ميان بنى اميه كوبيده شد پيوسته آنها با ما دشمنند و پيروان ايشان دشمن پيروان ما هستند تا روز قيامت.پ تفسير قمى: هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ گفته است نجوم آل محمّد هستند.پ كنز جامع الفوائد: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد در باره آيه:

فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ فرمود مشارق انبياء هستند و مغارب اوصياء.

توضيح: از انبياء بمشارق تعبير شده زيرا پرتو هدايت آنها بر اهل دنيا ميدرخشد و اوصياء بمغارب تشبيه گرديده‏اند.

زيرا بعد از وفات انبياء دانش آنها در دل اوصياء غروب مى‏كند، از دل آنها مردم استفاده ميبرند باندازه قابليت و استعداد خود.پ كنز: ابن نباته از علي عليه السّلام نقل كرد كه روزى ابن كوّاء از اين آيه سؤال نمود: فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ فرمود خداوند قسم بهيچ كدام از آفريده‏هاى خود نمى‏خورد، اما خنس چنين است.

خداوند گروهى را ذكر كرده كه پرده بر روى علم اوصياء كشيده‏اند و مردم را دعوت بدشمنى آنها نموده‏اند و معنى (خنس) يعنى پوشانده‏اند.

ابن كوّاء گفت: و الْجَوارِ الْكُنَّسِ فرمود يعنى ملائكه علم را بجانب پيامبر مى‏برند جمع ميكنند آن علم را اوصياء از اهل بيت بطورى كه بر آنها

 

احدى جز خودشان اطلاع ندارد و معنى «كنسه» يعنى بر مى‏دارند و پنهان مى‏كنند.

گفت: وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ فرمود يعنى شب روى آورد با تيرگى‏اش اين مثال را خداوند زده نسبت بكسى كه ولايت را ادعا نمايد براى خود و از صاحبان اصلى جلوگيرى كند گفت اين آيه وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ فرمود منظور اوصياء هستند يعنى علم آنها درخشان‏تر و آشكارتر از دميدن صبح است.

توضيح: اكثر مفسرين خنس را به سيارات غير از ماه و خورشيد تفسير نموده‏اند.پ كنز: ام هانى گفت از حضرت باقر عليه السّلام تفسير اين آيه را پرسيدم:

فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ،  الْجَوارِ الْكُنَّسِ فرمود منظور امامى است كه پنهان مى‏كند خود را در سال 260.

سپس ظهور خواهد كرد مانند شهاب درخشنده در شب تاريك اگر زمان او را درك كنى چشمت روشن مى‏شود ام هانى!پ كنز: جابر از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه: وَ الْفَجْرِ نقل كرد كه فرمود منظور قائم است.

شبهاى ده‏گانه ائمه عليهم السّلام هستند از امام حسن تا امام حسن عسكرى وَ الشَّفْعِ امير المؤمنين است با فاطمه عليها السّلام وَ الْوَتْرِ خداى يكتا است كه شريكى ندارد وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ حكومت حبتر (كنايه از ابا بكر) كه تا دامنه قيام قائم ادامه دارد.

توضيح: شايد اينكه ائمه را تعبير بليالى كرده‏اند از جهت مخفى بودن ايشان و مغلوب‏شدنشان در حكومتهاى ظلم باشد.

سپس از تفسير فرات روايتى در مورد وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها مانند تفسيرهاى قبل نقل مى‏كند از ابن عباس و حضرت باقر و امام حسين عليه السّلام همه شمس را به‏

 

پيامبر دو قمر را به علي و نهار را بقائم تفسير نمودند و ليل را به بنى اميه و پس از آن جريان دعوت بنى اميه و بنى هاشم و پرچم خدا و پرچم شيطان نقل مى‏شود كه در آخر حديث ميفرمايد: «وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها» ائمه از اهل بيت هستند كه مالك زمين مى‏شوند در آخر الزمان و بر جهان عدل و داد ميگسترانند ياور آنها مانند ياور موسى است بر فرعون و دشمن آنها مانند ياور فرعون عليه موسى است.

و پس از آن ده روايت در مورد آيه: وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ كه نجم پيامبر اكرم و علامات ائمه عليهم السّلام است با مختصر اختلافى از تفسير قمى و تفسير امام حسن عسكرى و تفسير عياشى نقل مى‏كند.

 

در آخر مينويسند: حضرت رضا نقل كرد كه پيامبر اكرم به علي عليه السّلام فرمود تو نجم بنى هاشمى و در روايت ديگر تو يكى از علامات هستى.