بخش هفدهم جمادات و نباتاتى كه اقرار بولايت ائمه عليهم السّلام كرده‏اند

علل الشرائع: سلمان فارسى گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بعلى عليه السّلام فرمود انگشتر در دست راست بكن از مقربين خواهى بود عرض كرد يا رسول اللَّه مقربين كيانند؟ فرمود جبرئيل و ميكائيل عرض كرد يا رسول اللَّه چه چيز نگين انگشتر بگيرم فرمود: عقيق قرمز زيرا او اقرار به يكتائى خدا و نبوّت من و وصايت تو و امامت فرزندانت كرده و هم اقرار براى محبين تو به بهشت و براى شيعيان فرزندانت بفردوس برين نموده. عيون اخبار الرضا: محمّد بن حنفيه از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرد كه از پيامبر اكرم شنيدم ميفرمود با عقيق انگشتر بگيريد زيرا او اول كوهى بود كه اقرار بوحدانيت خدا و نبوّت من و وصايت تو كرد. علل الشرائع: سليمان بن جعفر از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرد كه فرمود پدرم از پدر خود از جدش نقل كرد كه امير المؤمنين عليه السّلام خربزه‏اى برداشت كه بخورد متوجه شد كه تلخ است آن را انداخت و فرمود دور باد و نابود باد يكى گفت يا امير المؤمنين اين چه خربزه‏ايست گفت پيامبر اكرم فرمود خداوند

 

تبارك و تعالى پيمان مودت ما را از هر حيوان و نباتى گرفت هر كدام پيمان را قبول كردند شيرين و خوب شدند و هر كدام قبول نكردند شور و بدمزه شد (اين روايت با مختصر اختلافى در صفحه بعد با دو سند نقل شده). فرحة الغرى: حسن بن حسين بن طحال مقدادى گفت گذشتگان از پيشينيان نقل كرده‏اند از ابن عباس كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بعلى عليه السّلام فرمود يا على خداوند مودّت ما اهل بيت را بر آسمانها و زمين عرضه داشت اولين آسمانى كه پاسخ داد آسمان هفتم بود زينت بخشيد آن را بعرش و كرسى. بعد آسمان چهارم كه او را زينت بخشيد به بيت المعمور سپس آسمان دنيا زينت بخشيد آن را بوسيله ستارگان بعد زمين حجاز كه آن را گرامى داشت بوسيله كعبه بعد ارض شام. آراست آن را با بيت المقدس بعد زمين مدينه او را مشرف كرد با قبر من سپس زمين كوفه كه آن را گرامى داشت بوسيله قبر تو يا على. امير المؤمنين عرض كرد يا رسول اللَّه آيا قبر من در كوفه عراق است فرمود آرى. يا على در بين غريين و ذكوات بيض (نجف) ترا بشهادت دفن خواهند كرد. ترا شقى اين امت عبد الرحمن بن ملجم ميكشد، قسم بآن كسى كه مرا بحق مبعوث كرده كيفر پى‏كننده ناقه صالح از ابن ملجم بيشتر نيست. يا على از اهالى عراق ترا صد هزار شمشيرزن يارى خواهند كرد. عمده: اعمش گفت رفتم پيش منصور دوانيقى او نشسته بود براى رسيدگى بشكايات مردم همين كه چشمش بمن افتاد. گفت اى ابا سليمان حضرت صادق از امام باقر از حضرت سجاد از على بن ابى طالب از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله نقل كرد جبرئيل پيش من آمد گفت با عقيق انگشتر بگيريد زيرا اولين سنگى است كه اقرار بوحدانيت خدا و نبوّت حضرت محمّد و ولايت براى على و اولادش نموده.

توضيح: اين قبيل اخبار از متشابهاتى است كه تاويل آنها را جز خدا و راسخين در علم نميداند. تاويل آنها را بايد برگردانيم بخود ائمه عليهم السّلام.

 

ممكن است گفته شود شايد خداوند بعقيق شعور عنايت كرده و بعد تكليف بولايت نموده سپس شعور را از او گرفته. گاهى بخاطر خطور ميكند كه ممكن است استعاره تمثيلى باشد براى اشاره نمودن بخوبى بعض اشياء و ارزش آن‏ها و بعضى چيزها و زشتى آنها زيرا اشياء خوب و با ارزش از هر نوع و جنس يك نوع مناسبتى براى حسن خود بايد داشته باشند و اشياء بد و بى‏ارزش نيز مناسبتى براى بى‏ارزشى و بدى خود دارند پس هر چيزى كه داراى شرافت و ارزش است نسبت دارد بشريف‏ترين شرافتمندان، محمّد و اهل بيت او صلوات اللَّه عليهم گويا پيمان ولايت از آنها گرفته شده و آنها پذيرفته‏اند.

يا منظور اين است كه اگر اينها درك داشتند ولايت را مى‏پذيرفتند.

 

همچنين هر چيزى كه در او يك رذالت و پستى است تمام آنها نسبتى با خبيث- ترين خبائث دارند، دشمنان اهل بيت عليهم السّلام و جداى از اهل بيت هستند مثل اينكه پيمان ولايت از آنها گرفته شده نپذيرفته‏اند و پيمان دشمنان كه گرفته شده قبول كرده‏اند يا اين است كه اگر داراى شعور بودند از پذيرفتن ولايت امتناع داشتند و ارتباط با دشمنان آنها را مى‏پذيرفتند.* جابر انصارى گفت پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود وقتى خداوند آسمانها و زمين را آفريد آنها را فرا خواند جواب دادند بر آنها نبوّت من و ولايت على ابن ابى طالب را عرضه داشتند پذيرفتند. سپس خلق را آفريد و امر دين را بما واگذاشت پس سعيد كسى است كه بوسيله ما بسعادت برسد و شقى كسى است كه در ارتباط با ما شقاوت بپذيرد ما حلال خدا را حلال و حرامش را حرام مى‏دانيم.