پ (9) در باره گفتگو كردن از علم و دانش و همنشينى با دانشمندان و حضور و رفتن در مجالس و جاهاى علم و دانش و نكوهش آميختن با نادانان

پ‏1- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: هر مؤمن و گرويده (بخدا و رسول) بميرد و يك برگ كاغذى (از خود) باز گذارد كه بر آن برگ كاغذ علم و دانشى باشد آن برگ كاغذ روز رستخيز ميان او و آتش (دوزخ) پرده و پوششى است، و خداى منزّه و پاك و برتر بهر حرفى كه بر آن برگ كاغذ نوشته‏

 

شده شهرى كه هفت برابر پهناورتر از دنيا است باو ميبخشد، و نيست مؤمن و گرويده‏اى كه يك ساعت (پاره‏اى از شب و روز) نزد عالم و دانشمندى بنشيند جز آنكه پروردگار توانا و بزرگش او را ميخواند: نزد دوست من نشسته‏اى سوگند بعزّت و توانائى و جلالت و بزرگى خود تو را با او در بهشت ساكن نموده و جاى دهم و باك ندارم (كسى مانع و جلوگير من نيست).پ 2- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: همنشينى با اهل و كسان دين و آئين شرف و بزرگى دنيا و آخرت است.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: اهل دين علماء و دانشمندان دين و عمل‏كنندگان باحكام دين‏اند.پ 3- حضرت رضا (امام هشتم، عليه السّلام) فرموده:

كسى كه بياد بياورد مصيبت و اندوه ما را پس بگريد و بگرياند

 

چشم او گريان نيست روزى كه چشمها ميگريند، و كسى كه بنشيند در مجلسى كه كار ما در آن مجلس زنده شود دل او نميميرد روزى (روز رستخيز) كه دلها ميميرد.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: مردن دلها در قيامت و روز رستاخيز كنايه (نام بردن چيزى كه غير آن را خواسته) است از سختى و سرگردانى و اندوه و افسردگى و ترس.پ 4- از معتّب غلام و برده ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده است كه گفته: شنيدم آن حضرت به داود پسر سرحان ميفرمود: اى داود سلام و درود مرا بدوستان و يارانم برسان در حالى كه من ميگويم: خدا رحمت كند (بيامرزد) بنده‏اى را كه با ديگرى گرد آيد و كار ما (احكام و دستورهاى دين) را بياد آورند (با يك ديگر گفتگو نمايند) حتما سوّمى آنها

 

فرشته‏اى است كه براى ايشان استغفار نموده و آمرزش ميطلبد، و دو كس بر يادآورى (طريقه و روش و احكام و دستورهاى) ما گرد نمى‏آيند جز آنكه خداى تعالى بآنها بر فرشتگان فخر مينمايد (مقام و منزلت آنها را بآنان مينماياند) پس هر گاه گرد هم آمديد بذكر و ياد ما مشغول گرديد، زيرا در اجتماع و گرد آمدن و مذاكره و ياد آوريتان زنده كردن ما است، و بهترين مردم پس از ما (آل محمّد، عليهم السّلام) كسى است كه كار ما را يادآورى نمايد و (مردم) را بذكر و ياد ما دعوت نموده و بخواند.پ 5- لقمان بپسرش گفت: اى پسرم مجالس و نشيمنگاهها را بر بينائى خودت اختيار نموده و برگزين، پس اگر (در آن مجلس) گروهى را ديدى كه خداى توانا و بزرگ را ياد مى‏آورند با آنان بنشين زيرا اگر تو عالم و دانا باشى علم و دانائيت‏

 

بتو سود ميرساند و بر دانائيت ميافزايد، و اگر جاهل و نادان باشى (علم و دانش) بتو ياد دهند، و شايد خدا بر ايشان رحمت و مهربانى را سايه افكند (از رحمت خود بهره‏مندشان گرداند) و آن رحمت تو را با آنان فرا گيرد، و هر گاه گروهى را ديدى كه خدا را بياد نمى‏آورند با آنها منشين زيرا اگر تو عالم باشى دانائيت بتو سود نميرساند، و اگر نادان باشى بر جهل و نادانيت ميافزايند، و شايد خدا بر اينان عقاب و كيفر را سايه افكند و آن كيفر تو را با آنها فراگيرد.پ 6- پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: حواريّون (اصحاب و ياران حضرت عيسى) بعيسى (عليه السّلام) گفتند:

يا روح اللَّه‏

 (اى برگزيده خدا) با چه كسى همنشين شويم؟ عيسى فرمود:

كسى كه ديدنش خدا را بياد شما آورد، و سخن او در علم و دانشتان بيافزايد، و عمل و كردارش شما را خواهان آخرت و سراى ديگر گرداند.

 

پ‏7- از يكى از دو صادق (امام محمّد باقر و امام جعفر صادق، عليهما السّلام) روايت شده كه آن حضرت فرموده:

همنشينان سه دسته‏اند: (1) همنشينى كه تو از او استفاده نموده و بهره‏مند ميشوى پس هميشه با او باش، و (2) همنشينى كه تو باو افاده مينمائى و بهره ميرسانى پس او را گرامى‏دار، و (3) همنشينى كه باو افاده نمينمائى و از او استفاده نميكنى پس از او بگريز.پ 8- از برخى از اصحاب و ياران رسول خدا روايت شده كه او گفته: مردى از انصار (گروهى از مردم مدينه كه برسول خدا ايمان آورده او را يارى كردند) نزد پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) آمده گفت: اى رسول خدا هر گاه مرده‏اى و مجلس عالم و دانشمندى ديدار شد كدام يك نزد تو دوستتر است كه من حاضر شوم (و از ثواب و پاداش آن بهره‏مند شوم)؟ رسول خدا

 

 (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود:پ اگر براى جنازه و مرده كسى است كه او را همراهى كند و بخاك بسپارد حضور و بودن مجلس عالم برتر از حضور هزار جنازه و عيادت و ديدار هزار بيمار، و برپا ايستادن هزار شب (براى عبادت و بندگى) و روزه گرفتن هزار روز است، و از هزار درهم (پول نقره) كه آنها بمستمندان و نيازمندان بخشيده شود، و از هزار حجّ جز حجّ واجب، و از هزار جنگ رفتن جز جنگ رفتن واجب كه بوسيله دارائى و جانت در راه خدا بجنگى، و كجا برابرى ميكند حضور در اين جاها با حضور نزد عالم و دانشمند؟ آيا نميدانى خدا بوسيله علم و دانش اطاعت و پيروى و عبادت و بندگى مى‏شود؟ و خير و نيكى دنيا و آخرت با علم و دانش است، و شرّ و بدى دنيا و آخرت با جهل و نادانى؟

 

پ‏9- و حضرت موسى بن جعفر (بر ايشان سلام و درود باد) فرموده: نزد هر عالم و دانائى ننشينيد مگر عالم و دانشمندى كه شما را از پنج چيز به پنج چيز دعوت نموده و بخواند: از شكّ و دو دلى بيقين و باور، و از كبر و سربلندى بتواضع و فروتنى، و از رئاء و خودنمائى باخلاص و پاكدلى و بى‏خود نمائى، و از دشمنى بنصيحت و اندرز، و از خواهان بودن (دل بستن بدنيا) بپارسائى و پرهيزكارى.پ 10- امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: كسى كه با علماء بنشيند با وقار و بزرگوار مى‏شود، و كسى كه با مردم فرومايه و خوار آميخت كوچك و پست گردد.پ 11- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: هر گاه در

رياض الجنّة

يعنى سبزه‏زارهاى بهشت گذشتيد هر چه خواهيد

 

در نعمت و ناز و فراخى باشيد، گفتند: اى رسول خدا

رياض الجنّة

چيست؟ فرمود:

حلق الذّكر

يعنى دور زدن ذكر و يادآورى است، محقّقا براى خدا فرشتگانى است كه آنان سير و گردش نموده‏

حلق الذّكر

را ميطلبند، پس هر گاه آن فرشتگان نزد ايشان بيايند آنان را احاطه كرده و فرا ميگيرند.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: برخى از علماء فرموده‏اند:

حلق الذّكر

مجلسهاى حلال و حرام است كه چگونه خريدارى نمايد و بفروشد و نماز گزارده و روزه گيرد و نكاح كند و طلاق دهد و حج بجا آورد و مانند آنها.پ 12- و رسول خدا (بر او و خويشاوندانش خدا رحمت و درود فرستد) از خانه بمسجد آمده ناگاه ديد دو مجلس در مسجد است: يك مجلس در باره احكام شرعيه گفتگو كرده آنها

 

 

را ياد ميگيرند، و يك مجلس خدا را خوانده از او درخواست مينمايند، پس آن حضرت فرمود: هر دو مجلس خير و نيكو است، ولى آنان خدا را ميخوانند، و اينان ياد ميگيرند و احكام شرعيّه را بجاهل و نادان ياد ميدهند، ايشان افضل و برتراند، من بتعليم و آموختن (از جانب خداى تعالى) فرستاده شده‏ام، آنگاه با آنان نشست.