باب 86 در باره اقتصاد و اعتدال در زندگى و نكوهش اسراف و مذمت زياده‏روى و كم‏روى است

[آيات‏]

پ‏سوره فرقان 67 وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً.

بندگان خدا كسانى هستند كه بهنگام انفاق نه اسراف ميكنند و نه كم روى و ميان اين دو. يك حالت متوسط و معتدل دارند.

 (اخبار)

.پ 1- دعوات راوندى. حضرت صادق عليه السّلام فرمود. چهار گروه هستند كه دعاى آنها مستجاب نميشود 1- كسى كه در خانه خود بنشيند و بگويد. خدايا رزق و روزى مرا عنايت فرما. كه خداوند در پاسخ او ميفرمايد. مگر من دستور رفتن دنبال روزى را بتو ندادم؟ 2- كسى كه همسرش را اذيت نموده و ناراحتش نمايد و او در حق همسرش نفرين كند. كه ميفرمايد مگر من اختيار طلاق او را بتو نداده‏ام؟ 3- كسى كه داراى ثروتى باشد و آن را تباه نمايد و بگويد خدايا بمن رزق و روزى بده كه ميفرمايد. مگر من بتو دستور ندادم كه در زندگى اقتصاد و اعتدال و شايستگى داشته باشى؟ سپس حضرت آيه بالا را قرائت فرمود.

4- كسى كه مال خود را بدون شاهد و گرفتن سند بديگرى قرض دهد (و وام‏گيرنده نكول و انكار كند و وام دهنده دعا كند) كه ميفرمايد مگر من دستور شاهد و سند گرفتن را ندادم؟پ 2- نهج البلاغه حضرت فرمود. قناعت سرمايه‏اى است كه تمام نميشود.پ و فرمود. جوانمرد و بخشنده باش ولى تبذير و زياده‏روى نكن. و اندازه را در نظر بگير و كم روى ننما.پ و فرمود وقتى كه قضايا و پيش آمدها آن طورى كه ميخواهى نشد ديگر از وضع و حالى كه در آن هستى ناراحت مباش.پ فرمود براى سرمايه و ملك و مال صفت قناعت پس و براى رسيدن به نعمت خوش اخلاقى كافى است.پ و از حضرت على عليه السّلام از تفسير آيه شريفه.

فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً.

 (ما به چنين شخصى زندگى پاكيزه‏اى خواهيم داد) سؤال شد؟ فرمود منظور داشتن صفت قناعت است.پ و فرمود كسى كه راضى بروزى الهى شود هيچ وقت بر گذشته اندوه نخواهد داشت.

مؤلف در فصل جوامع مكارم قسمتى از احاديث مربوط باين باب نقل شد.پ 3- خصال. ابن وليد ... از شخصى از حضرت باقر عليه السّلام كه فرمود. دنيا وضع ثابت و برقرارى ندارد. بنا بر اين آنچه كه براى تو مقرر شده گرچه ناتوان و ضعيف باشى‏

 

بدستت خواهد آمد و آنچه كه بر ضرر تو مقرر شده او هم خواهد آمد و تو نميتوانى از آن خوددارى نمائى گرچه قوى و نيرومند باشى. سپس حضرت دنبال اين سخن فرمود. كسى كه خود را از آنچه كه از دستش رفته نااميد و مايوس به‏بيند بدنش در آسايش است و كسى كه قانع باشد بآنچه كه بدستش آمده چشمش روشن خواهد بود (البته در هر حال وظائفش را بايد انجام دهد).پ 4- امالى طوسى. فحام از منصورى. از حضرت هادى از پدران خود از حضرت صادق عليهم السّلام در تفسير آيه فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً.

فرمود منظور قناعت است.پ 5- امالى معانى و امالى طوسى از على عليه السّلام سؤال شد چه نوع قناعتى بهتر است؟

فرمود قناعت بآنچه خطا عطا فرموده.پ 6- علل الشرائع. ابن متوكل ... از هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود. هيچ مالى سودمندتر از قناعت باندك و بحد كافى نيست.پ 7- معانى از پدرش مرفوعا از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله كه فرمود جبرئيل امين تفسير قناعت را اين چنين كرده است. بآنچه از دنيا بتو رسيده است قانع بوده و در مقابل اندك سپاسگزار و بآن قناعت نمائى.پ 8- قرب الاسناد. ابن طريف ... از على عليه السّلام كه فرمود. انسان حقيقت ايمان را نچشيده تا وقتى كه در او سه خصلت باشد 1- فقه و فهميدن دين 2- صبر و مقاومت در برابر مشكلات 3- و اندازه نيكو داشتن در زندگى.

مؤلف. همين حديث در باب صفات مؤمن با سند ديگرى نقل شد.پ 9- خصال. از پدرش ... از ابن ميمون كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود. من ضامنم براى شخص معتدل در زندگى كه هرگز فقير نشود.پ 10- خصال. از پدرش ... از داود رقى از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود. اعتدال و ميانه‏روى چيزى است كه خداوند او را دوست دارد و اسراف مورد غضب و بغض الهى است حتى بدور افكندن هسته خرما و حتى زيادى آب آشاميدنى را بزمين ريختن كه بدردى ميخوردپ در ثواب الاعمال هم اين طور نقل شده است.پ 11- خصال. از پدرش ... از عباسى كه گفت از حضرت رضا عليه السّلام در موضوع خرج كردن براى اهل و عيال و خانواده اجازه خواستم. حضرت فرمود اين كار ميان دو كراهت و دو عمل زشت است. عرض كردم فدايت شوم آن دو عمل زشت و ناپسند را متوجه نشدم‏

 

فرمود خدا تو را رحمت كند آيا توجه ندارى كه خداوند متعال اسراف و كم‏روى و بخل هر دو را زشت ميداند؟ و فرموده است.

وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً.پ 12- مؤلف. در باب جوامع مكارم اين حديث از حضرت باقر عليه السّلام نقل شد كه فرمود. اما آنچه نجات دهنده انسان است 1- ترس از خدا چه در نهان و چه در آشكار 2- اقتصاد و اعتدال بهنگام غنا و ثروت و در موقع تهيدستى 3- مراعات عدل و انصاف در حال خشنودى و خشم.پ 13- خصال. امير مؤمنان عليه السّلام فرمود. اندازه نگه داشتن در زندگى نصف زندگى است‏پ و فرمود. كسى كه اعتدال داشته باشد فقير نمى‏شود.پ 14- خصال امير مؤمنان عليه السّلام فرمود. تقدير و اندازه نداشتن موجب فقر است‏پ و فرمود. اسراف باعث ركود مال و اعتدال موجب زياد شدن آنست.پ 15- معانى از پدرش ... از شخصى بنام ابراهيم كه از حضرت مجتبى عليه السّلام سؤال شد مروت و مردانگى چيست؟ فرمود. 1- در دين عفاف داشتن (دورى از حرام) 2- اندازه‏گيرى در زندگى 3- صبر و مقاومت در برابر مشكلات و مصائب.پ 16- امالى طوسى در ضمن وصاياى على عليه السّلام نزديك وفات بفرزندش فرمود.

پسرم در زندگى خود اندازه‏گيرى داشته باش.پ 17- فقه الرضا. از حضرت عالم (موسى عليه السّلام) نقل ميكنم كه فرمود. هر كس كه ميخواهد غنى‏ترين مردم باشد بايد بآنچه كه نزد خدا و بمشيت او است وثوق و اعتماد داشته باشدپ و در روايت ديگر چنين آمده كه بايد اعتماد و اميدش بآنچه نزد خدا است بيشتر از آنچه كه نزد خود دارد.پ و از عالم روايت ميكنم كه خداوند متعال فرموده. اگر ميخواهى غنى‏ترين مردم باشى بايد راضى و خشنود باشى بآنچه بتو داده‏ام.پ و روايت ميكنم كه فرمود.

كسى كه قانع باشد هميشه سير است و كسى كه قانع نباشد سير شدن ندارد. و روايت ميكنم كه جبرئيل عليه السّلام خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرود آمد و عرض كرد خداوند متعال بتو سلام دارد و ميفرمايد بخوان.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ*. وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏. ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ (طه 131) چشمان خود را خيره نكن بآنچه كه ما باضافى از كفار داده‏ايم از تمتعات و زينتهاى دنيوى كه روزى و ثواب اخروى بهتر است. پس حضرت دستور داد كه منادى اعلام كند.

كسى كه مؤدب بادب الهى با دل پر حسرت از جهان ميرود و روايت ميكنيم. از كسى كه از دنيا بهمان مقدار كافى راضى باشد كمترين چيز او را كافى خواهد بود و كسى كه بمقدار كافى راضى‏

 

نباشد اصولا هيچ چيز او را كفايت نميكند و بهيچ چيز راضى نخواهد شد.پ و نيز روايت ميكنيم. كسى كه ارزش خود را شناخت دچار هلاكت نخواهد شد. مردم نسبت به تحصيل مقدار قوت و نياز خود توبيخ و ملامت نميشوند بلكه نسبت به تحصيل ما زاد بر نياز ملامت ميشوند سپس فرمود. چه بسا كه مقدار كافى براى زندگى زياد است و بآسانى بدست مى‏آيد.پ و نيز فرمود. هر كس كه بروزى اندك از خدا راضى شود خدا هم بعمل اندك از او راضى مى‏شودپ و از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت شد كه فرمود. هر كس از ما چيزى را درخواست كند باو عطا ميكنيم و كسى كه اظهار بى‏نيازى كند خدا او را بى‏نياز مينمايد.پ و نيز روايت است كه اگر راجع بقناعت مطالبى در فكر خود احساس ميكنى زندگى رسول خدا را در نظر بگير كه خوراكش نان جو و شيرينيش خرما و وسيله گرم كردنش شاخه درخت خرما بود آنهم اگر پيدا ميشد.پ 18- مصباح الشريعه. حضرت صادق عليه السّلام فرمود. اگر شخص قناعت‏گر سوگند ياد كند كه هر دو جهان را دارد خداوند متعال او را تصديق مينمايد و بسوگندش مواخذه نميكند از لحاظ عظمت رتبه قناعت. و اساسا چرا بنده قانع بقسمت الهى نباشد با اينكه خود ميفرمايد.

نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا زخرف 33 معيشت و نحوه زندگى دنيا را ما خود ميان آنان قسمت كرده‏ايم پس كسى كه يقين باين مطلب داشته و خدا را در آنچه كه بخواهد و بآنچه اراده‏اش تعلق بگيرد تصديق نمايد و بداند كه غفلت از طرف او كه يقين به ربوبيت او دارد تصور نميشود چنين شخصى توليت و تصدى تقسيمات را بدون واسطه فقط با او ميداند و باو نسبت ميدهد و كسى كه بهمان قسمت قسمت شده قناعت كند از حزن و غصه و دروغ و رنج روحى و جسمى آسوده است. و هر چه كه از حالت و صفت قناعت كاسته شود بهمان نسبت برغبت و تمايل دنيوى انسان افزوده مى‏شود. و صفت طمع و رغبت بدنيا ريشه و اساس همه بديها است و دارنده اين دو صفت نجاتى از آتش ندارد مگر اينكه توبه كند. و از اين جهت پيامبر اسلام فرمود. قناعت ثروت و سلطنتى است كه زوال ندارد و قناعت مركبى است كه بطرف رضاى الهى و بهشت ميبرد و راكب را بآنجا ميكشاند. بنا بر اين بايد در آن چيزهائى كه ندارى و بتو داده نشده توكلت بخدا باشد و نسبت بآنچه بتو داده شده راضى و خشنود باشى و صبر در مشكلات داشته باشى كه صبر نشانه استوارى كارها است.پ 19- سرائر موسى بن بكر از بنده صالح (موسى بن جعفر عليهم السّلام) كه پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله فرمود. محبت و دوستى با مردم نصف عقل است و رفق و مدارا كردن‏

 

 

نصف زندگى است. و كسى كه اقتصاد و اعتدال داشته باشد فقير نميشود.پ 20- امالى طوسى حسين بن ابراهيم ... از ايوب بن حر كه گفت شنيدم شخصى بحضرت صادق عليه السّلام عرض كرد. حديثى بمن رسيده كه اعتدال و تدبير در زندگى نصف تجارت است؟ حضرت فرمود. نه چنين نيست بلكه كل كسب و كار همين است. و از دستور دين اسلام تدبير در زندگى است.