1- ثابت بن سعيد گويد: امام صادق (ع) فرمود: اى ثابت، شما را به مردم چه كار؟ دست از مردم برداريد، احدى را به مذهب خود نخوانيد، به خدا اگر همه اهل آسمانها و زمينها گرد هم آيند براى آنكه يك بنده را كه خدا اراده كرده گمراه بماند به حق رهبرى كنند نتوانند كه او را رهنمائى كنند و به حق برسانند و اگر همه اهل آسمانها و زمينها گرد هم آيند تا بندهاى را كه خواسته به حق هدايت شود گمراه كنند نتوانند او را گمراه كنند، دست از مردم برداريد و يكى از شما نگويد: اين عموى من است و اين برادر من است و اين پسر عم و همسايه من است (و بايد او را به حق برسانم و به بهشت كشانم) به راستى چون خدا براى بندهاى خير خواهد روحش را پاك كند و هيچ مطلب حق و بجائى را نشنود جز آنكه آن را بفهمد و هيچ زشت و نابجائى را نشنود جز آنكه آن را منكر گردد و نپذيرد، سپس خدا يك سخنى به دلش اندازد كه كار او را فراهم سازد. 2- امام صادق (ع) فرمود: به راستى چون خداى عز و جل براى بنده خير و خوبى خواهد به دلش پرتوى افكند و گوشهاى دلش را باز كند و فرشتهاى بر او گمارد كه كمك او باشد و او را يارى دهد و چون براى بندهاى بد خواهد، نقطه سياهى به دلش اندازد و گوشهاى دلش را بربندد و بر او شيطانى گمارد كه گمراهش كند، سپس اين آيه را خواند (126 سوره انعام): «هر كه را
خدا خواهد كه ره نمايد او را نسبت به اسلام خوشبين و بافهم سازد و هر كه را خواهد گمراه كند او را دل تنگ و بدبين نمايد كه گويا خود را به آسمان پرتاب مىكند» (يعنى مسلمانى به نظر او چنان سخت آيد كه گويا مىخواهد به آسمان بالا رود). 3- على بن عقبه از پدرش روايت كرده كه شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود: ديندارى خود را به حساب خدا گذاريد نه به حساب مردم، زيرا هر چه از خدا است بايد براى خدا باشد و هر چه به حساب مردم است به سوى خدا بالا نرود، با مردم در باره دين خود ستيزه نكنيد زيرا ستيزه دل را بيمار مىكند، خدا هم به پيغمبر خود فرمود (57 سوره قصص): «به راستى تو به حق نرسانى هر كه را دوست دارى ولى خدا است كه هر كه را خواهد هدايت كند و به حق رساند» و فرمود (100 سوره يونس): «تو باشى كه مردم را وادارى تا مؤمن باشند» مردم را وانهيد، اين مردم از دهان مردم دين را ياد گرفتند و شما از رسول خدا (ص) ياد گرفتيد، من شنيدم كه پدرم مىفرمود: به راستى خدا چون در سرنوشت بندهاى ثبت كرده كه وارد اين مذهب شود از پرنده به آشيانه خود نسبت بدان شتابندهتر است. 4- فضيل بن يسار گويد: به امام صادق (ع) گفتم: مردم را به اين مذهب شيعه بخوانيم؟ فرمود: اى فضيل، نه، به راستى چون خدا خير بندهاى را خواهد به فرشتهاى فرمان دهد گردنش را بگيرد و او را خواه ناخواه وارد اين مذهب مذهب كند.
پايان كتاب عقل و دانش و توحيد از كتاب كافى، و كتاب حجت كه جزء ثانى كتاب كافى و تأليف شيخ ابو جعفر محمد بن يعقوب كلينى رحمة الله عليه است در دنبال آن بيايد.