باب خاموشى و نگهداشتن زبان

پ‏1- امام رضا (ع) فرمود:

از نشانه‏هاى فهم (در دين) بردبارى و دانش و خاموشى است، به راستى خاموشى درى است از درهاى حكمت، به راستى خاموشى دوستى آورد، به راستى كه آن دليل هر خوبى است.پ 2- از امام باقر (ع) كه مى‏فرمود:

همانا شيعيان ما بى‏زبانند.

 

پ‏3- از ابى على جوّانى، گفت: ديدم امام صادق (ع) به يكى از مواليان خود به نام سالم كه دست بر دو لبش نهاده بود مى‏فرمود:

اى سالم، زبانت را نگهدار تا سالم بمانى و مردم را بر دوش ما مكشان.پ 4- از عثمان بن عيسى گويد: در حضور أبو الحسن (ع) بودم كه مردى به آن حضرت گفت: به من سفارشى فرما.

در پاسخ او فرمود: زبانت را نگهدار تا عزيز باشى و مهار خود را به دست مردم مده تا خود را خوار كنى.پ 5- رسول خدا (ص) به مردى كه نزدش آمده بود فرمود:

تو را به چيزى رهنمائى نكنم كه به بهشت برد خدا براى آن؟

فرمود: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: از آنچه خدا به تو داده بده، گفت:

اگر خود نيازمندتر باشم از آنكه مى‏خواهم به او بدهم، فرمود:

ستم ديده‏اى را يارى كن، گفت: اگر ناتوان‏تر از آن ستمديده باشم؟

فرمود: كارى براى بدبخت بى‏خرد كن يعنى او را رهنمائى كن، گفت: اگر خود بدبخت و بى‏خردم بيش از آنكه بخواهم براى او كار كنم؟ فرمود: زبانت را جز از خوبى گفتن نگهدار، آيا شاد نيستى كه يكى از اين خصلتها در تو باشد و تو را به بهشت كشد.پ 6- از امام صادق (ع) كه لقمان به پسرش گفت:

اى پسر جانم، اگر تو پندارى سخن از نقره است، به راستى كه خموشى از طلا است.

 

پ‏7- رسول خدا (ص) فرمود:

زبانت را نگهدار كه اين دستگيرى هست كه از خود مى‏كنى، سپس فرمود: هيچ بنده‏اى حقيقت ايمان را نشناسد تا زبان خود را در بند كند.پ 8- از امام صادق (ع) كه در تفسير قول خدا عز و جل (77 سوره نساء): «آيا نديدى آن كسانى را كه بدانها گفته شد دست خود را نگهداريد» فرمود:

يعنى زبان خود را نگهداريد.پ 9- رسول خدا (ص) فرمود:

نجات مؤمن در نگهداشتن زبان است.پ 10- ابو ذر را شيوه بود كه مى‏فرمود:

اى دانش جو، به راستى اين زبان كليد خير است و كليد شرّ، زبانِ خود را مهر كن چنانچه بر طلا و نقره‏ات مهر مى‏زنى.پ 11- از امام صادق (ع) كه مسيح (ع) هميشه مى‏فرمود:

به جز در ذكر خدا سخن بسيار نگوئيد زيرا آنان كه جز در ذكر بسيار سخن گويند دلهاشان سخت است ولى نمى‏دانند.

 

پ‏12- فرمود:

روزى نباشد جز آنكه هر عضوى از اعضاى تن در برابر زبان كرنش كند و مى‏گويد: تو را به خدا مبادا من براى تو عذاب كشم.پ 13- از على بن الحسين (ع) فرمود:

زبان آدمى‏زاده هر بامداد بر همه اندام تنش سر كشد و گويد:

چگونه بامداد كرديد؟ گويند: اگر تو ما را رها كنى، به خوشى، و مى‏گويند:

همانا ثواب گيريم و كيفر شويم براى تو.پ 14- مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و گفت: يا رسول اللَّه، به من سفارش كن.

فرمود: زبانت را نگهدار، گفت: يا رسول اللَّه، به من سفارشى كن، فرمود: زبانت را نگهدار، گفت: يا رسول اللَّه، به من سفارشى كن، فرمود: زبانت را نگهدار، واى بر تو، آيا مردم را جز درويده‏هاى زبان به روى در دوزخ افكنده است؟

 

پ‏15- رسول خدا (ص) فرمود:

هر كه سخنش را از كردارش نشمارد، خطاى او بسيار و عذابش فراهم گردد.پ 16- فرمود:

زبان، عذابى شود كه هيچ كدام از اعضاى بدن نشوند و بگويد: پروردگارا مرا عذابى كردى كه چيزى را چنان عذاب نكردى، در پاسخ او گفته شود: از تو يك سخن در آمد در مشارق و مغارب زمين رسيد و به وسيله آن خونهاى محترم ريخته شد و مال محترم چپاول شد و عصمت محترم به باد رفت، به عزت و جلالم سوگند هر آينه به عذابى گرفتارت كنم كه هيچ عضوى را چنان عذاب نكنم.پ 17- فرمود:

اگر در چيزى شومى باشد در زبان است.پ 18- از وشاء گويد: از امام رضا (ع) شنيدم مى‏فرمود:

هر مردى از بنى اسرائيل مى‏خواست عابد شود، پيش از آن ده سال خموشى مى‏گزيد.پ 19- رسول خدا (ص) فرمود:

 

هر كه سخنش را در نامه عملش ثبت داند، كم گويد جز در آنچه براى او اهميت و فائده دارد.پ 20- از امام صادق (ع) كه فرمود:

در حكمت آل داود است: بر خردمند است كه زمان خود را بشناسد و به كار خود سرگرم باشد و زبانش را نگهدارد.پ 21- فرمود:

 

پيوسته بنده مؤمن، نيكوكار نوشته شود تا وقتى خموش است و چون به سخن آيد، نيكوكار نوشته شود يا بدكردار.