باب روش امام در باره خودش و در خوراك و لباسش وقتى متصدى امر باشد

پ‏1- جابر عبدى گويد: امير المؤمنين (ع) فرمود: خدا مرا پيشواى خلقش كرده و بر من لازم كرده كه بر خود تنگ بگيرم و در خوردن و نوشيدن و لباس مانند مستمندان باشم تا فقيران به فقر من اقتداء كنند و تسلى يابند و توانگران با ثروت خود سركشى نكنند.پ 2- معلى بن خنيس گويد: روزى به امام صادق (ع) گفتم:

قربانت، من آل فلان (يعنى بنى عباس) را به ياد آوردم و آن نعمتى كه دارند و با خود گفتم اگر اين رياست با شما بود ما به همراه شما در نعمت بوديم و زندگى خوبى داشتيم.

فرمود: اى معلّى، بسيار دور افتادى، به خدا اگر وضع چنين بود براى ما جز شبگردى و بى‏خوابى و بلوك گردى و تلاش روزانه و پوشش جامه زبر و خوراك سخت چيزى نبود، اين امر از ما

 

كنار شد و هرگز ديدى كه بردن حقى را خدا تعالى نعمت سازد جز اين.پ 3- به چند سند از امير المؤمنين (ع) راجع به احتجاج آن حضرت بر عاصم بن زياد كه عبا پوشيده و جامه نرم را از تن دور كرده روايت شده كه برادرش ربيع بن زياد شكايت او را به امير المؤمنين نمود و گفت: با اين روش خاندان خود را غمنده و فرزندان خود را اندوهناك ساخته.

امير المؤمنين فرمود: عاصم بن زياد را نزد من بياوريد، او را آوردند چون او را ديد روى بدو ترش كرد و به او فرمود: از خانواده خود شرم نكردى و به فرزندانت رحم نكردى، تو معتقدى كه خدا طيبات را براى تو حلال كرده و نخواسته تو از آنها برى بگيرى، تو در پيش خدا از اين زبونترى.

آيا خدا نيست كه فرموده (10- 11 سوره رحمان): «زمين را براى مردم بر نهاديم، در آن ميوه است و نخل صاحب غنچه‏ها» آيا خدا نيست كه مى‏فرمايد (19 سوره رحمان): «آميختند دو دريا و به هم برخوردند، ميانشان برزخى است كه به هم برنيايند» تا آنجا كه مى فرمايد: «از آنها لؤلؤ و مرجان بر آيد» به خدا سوگند پذيرش نعمت‏هاى خدا به كردار نزد او دوست‏تر است از پذيرش آنها به گفتار (يعنى به ذكر و دعا) و خدا عز و جل فرموده (11 سوره ضحى): «و امّا به نعمت پروردگارت باز گو كن».

عاصم عرض كرد: يا امير المؤمنين پس چرا خود در خوراكت به طعام ناگوار و درشت اكتفاء كردى و در لباست به جامه زبر و درشت؟

فرمود: واى بر تو به راستى خدا بر امامان عادل لازم كرده‏

 

 

پ‏خود را با مردم مستمند و ناتوان اندازه گيرند تا فقر بر درويش بى‏نوا چيره نگردد. عاصم بن زياد عباى موئين را افكند و جامه نرم در بر كرد.پ 4- حماد بن عثمان گويد: حضور امام صادق (ع) بودم كه مردى به آن حضرت گفت: اصلحك الله فرمودى كه على بن ابى طالب را شيوه بود كه جامه زبر و زبون در بر مى‏كرد، پيراهن به بهاى 4 درهم و مانند آن و ما بر تن شما جامه‏هاى نو و برازنده و پُر ارزش مى‏بينيم؟ در پاسخ او فرمود: به راستى على بن ابى طالب آن جامه ژنده را در زمانى مى‏پوشد كه بر او زشت نمى‏شمردند و اگر امروز مانند آن جامه را پوشند انگشت نما شوند، بهتر جامه هر زمانى همان است كه جامه معمول اهل آن زمان است جز اين كه چون قائم ما ظهور كند همان جامه على را پوشد و به روش على (ع) باشد.