پ1- ابى خالد كابلى گويد: از امام باقر (ع) از تفسير قول خداى عز و جل (8 سوره تغابن): «بگرويد به خدا و رسولش و نورى كه ما فرو فرستاديم» پرسيدم، فرمود: اى ابو خالد، مقصود از نور- بخدا- نور ائمه از خاندان محمد است (ع) تا روز قيامت، هم ايشانند به خدا نور خدا كه فرو فرستاده و هم آنانند به خدا نور خدا در آسمان و زمين، به خدا اى ابا خالد نور امام در دل مؤمنان از پرتو خورشيد تابان در روز روشنتر است، به خدا آنها دل مؤمنان را نورانى كنند و خدا عز و جل نورشان را از هر كه خواهد محجوب دارد تا دلشان تاريك گردد، به خدا اى ابا خالد بندهاى ما را دوست ندارد و پيروى نكند تا خدا دلش را پاك كند و خدا دل بندهاى را پاك نكند تا تسليم ما شود و با ما در سازش و صفا باشد و چون نسبت به ما در صلح و صفا باشد، خدا او را در سختى حساب سالم دارد و از فزع بزرگ روز قيامت آسودهاش كند.پ 2- امام صادق (ع) در تفسير قول خداى تعالى: «آنان كه پيروى مىكنند از اين پيغام بر و خبرگزار درس ناخوانده ما كه اوصاف او را در تورات و انجيل نبشته مىيابند كه آنها را امر به معروف و نهى از منكر
مىنمايد و طيبات را بر آنان حلال و پليدىها را بر آنان حرام مىكند» تا آنجا كه مىفرمايد: «و پيروى كردند نورى را كه با او فرود آمده است همانها رستگارانند» فرمود: نور در اينجا على امير المؤمنين و ائمه عليهم السلاماند.پ 3- ابى الجارود گويد: به امام باقر (ع) گفتم: محققاً خدا به اهل كتاب خير فراوانى داده، فرمود: آن خير فراوان چيست؟ گفتم:
همين كه خدا خودش فرموده (54 و 55 سوره قصص): «آن كسانى كه پيش از آن به آنها كتاب عطا كرديم هم ايشان بدان كتاب مىگروند» تا اينكه فرمايد: «به آنان دو بار اجر داده شود بواسطه صبرى كه كردند» گويد: فرمود: خدا به شما هم داده چنان كه به آنها عطا كرده، سپس تلاوت فرمود (29 سوره حديد): «ايا آنچنان كسانى كه گرويديد، از خدا بپرهيزيد و به رسولش بگرويد تا دو بهره از رحمت خود به شما عطا كند و براى شما نورى بگمارد كه در پرتو آن راه برويد، يعنى امامى كه بدو اقتداء كنيد».پ 4- ابى خالد كابلى گويد: از امام باقر (ع) پرسيدم از قول خدا تعالى (8 سوره تغابن): «بگرويد به خدا و رسولش و نورى كه فرو فرستاديم».
فرمود: اى ابا خالد، به خدا آن نور ائمه (ع) هستند، اى ابا خالد به خدا نور امام در دل مؤمنان تابندهتر است از پرتو خورشيد در روز تابان و هم ائمهاند كه دل مؤمنان را نورانى كنند و خدا نور آنان را از هر دلى خواهد محجوب سازد و دل آنها تاريك بماند و ظلمت آن را فرو گيرد.
پ5- صالح بن سهل همدانى گويد: امام ششم (ع) در تفسير قول خداى تعالى (80 سوره نور): «خدا نور آسمانها و زمين است، مثل نورش بمانند مشكاة است (فانوس)» فرمود كه: فاطمه (ع) است، «در آن چراغى است» حسن (ع)، «چراغ در آبگينه» حسين (ع)، «آبگينه بمانند اختر درخشانى است» فاطمه (ع) اختر درخشانى است ميان زنان جهان، «از درخت با بركتى بر افروزد» كه ابراهيم (ع) است، «زيتونهاى است نه شرقى و نه غربى» نه يهودى نه ترسا، «نزديك است روغنش تابان شود» دانش از آن بجوشد، «گر چه آتش در آن نگيرد نورى بر نورى فرازد» امامى پس از امامى آيد، «خدا هر كه را خواهد به نورش رهنمايد» هر كه را خدا خواهد به امامان رهنمائى كند، «و خدا براى مردم مثلها بزند».
گويد: گفتم: «يا مانند امواج تاريكىها» (در درياى ژرف)، فرمود:
اولى و رفيق او است «كه موج» سومى «آن را فرا گرفت و بر زبرش موج تاريكيهاى» دومى «بود»، «برخى بر زبر برخى بودند»- معاويه و آشوبهاى بنى اميه (لع) «چون دستش را بر آرد» شخص مؤمن در تاريكى فتنه و آشوب آنها، «نزديك باشد كه آن را نتواند ديد، هر كه خدا برايش نورى مقرر نساخته» يعنى امامى از فرزندان فاطمه (ع) «نورى برايش نباشد» امامى در روز قيامت، و فرمود: در تفسير قول خدا (12 سوره حديد): «مىشتابد نورشان از جلوى رو و دست راست آنها» ائمه مؤمنان در روز قيامت مىشتابند از جلوى مؤمنان و در
پسمت راست آنان تا آنها را در منزلگاه بهشتى خودشان فرود آرند و جاى دهند.پ 6- محمد بن فضيل از ابو الحسن (امام هفتم ع) گويد: تفسير قول خدا تبارك و تعالى را (8 سوره صف): «مىخواهند نور خدا را به پف خود خاموش كنند» پرسيدم، فرمود: مقصود اين است كه مى خواهند ولايت امير المؤمنين (ع) را با پف خود خاموش كنند، گفتم:
قول خداى تعالى (دنبال جمله پيش): «و خدا تمامكننده نور خويش است» فرمود: مىفرمايد: خدا كاملكننده امامت است و امامت همان نور است، اين گفته خداى عز و جل است كه: «بگرويد به خدا و رسولش و نورى كه فرو فرستاديم» فرمود: نور همان امام است.