باب در اينكه ائمه (ع) هم ايشان اركان زمينند

پ‏1- مفضل بن عمر از امام صادق (ع) كه فرمود: هر چه را على (ع) آورده آن را بگيرم و هر چه را از آن غدقن كرده و انهم، براى على (ع) همان فضيلت بر آورد شده است كه براى محمد (ص) بر آورد شده و محمد (ص) بر همه خلق خداى عز و جل برترى دارد،

 

پ‏آنكه على (ع) را در يكى از احكامى كه بيان كرده و صادر فرموده پيگردى و تعقيب كند و در باره آن چون و چرا كند، چون كسى باشد كه در حكم خدا و رسولش چنين كارى كند، آنكه در خرد و درشت بر او رد كند در حد شرك به خدا است، امير المؤمنين (ع) همان باب ورود بر خدا است كه جز از سوى وى روى بدو نتوان كرد، همان راه منحصرى است كه هر كه جز آن راه برود هلاك است و همچنين براى امامان بر حق يكى پس از ديگرى اين حكم جارى است، خدا آنها را ستونهاى زمين ساخته تا مبادا بر اهل خود بلرزد، او است حجت رسا بر هر كه روى زمين يا زير آن است، خود على (ع) بسيار مى‏فرمود: من از طرف خدا بهشت و دوزخ را قسمت مى‏كنم، من فاروق اكبرم، من صاحب عصا و ميسم هستم، همه فرشته‏ها با روح و همه رسولان به ولايت من اعتراف كردند بمانند اعتراف به نبوت محمد (ص)، بر من همان مسئوليت متوجه است كه به او متوجه است و آن مسئوليت در برابر پروردگار است، رسول خدا (ص) را بخوانند و جامه در بر كنند و مرا هم بخوانند و جامه در بر كنند، از او باز پرسى كنند و از من باز پرسى كنند، و به اندازه‏اى كه پاسخ گويد پاسخ گويم، به من فضائلى عطا شد كه احدى در آنها بر من سبقت نجسته:

1- مرگ و ميرها و بلاها و گرفتاريها را مى‏دانم.

2- نژادها و احكام واقعى و درست را مى‏دانم، آنچه پيش از من بوده از دستم نرفته و آنچه از ديده‏ام نهان است در علمم عيان است.

3- به اذن خدا مژده دهم و از طرف او اداى وظيفه كنم و به مردم ابلاغ كنم، همه اينها از عنايت خدا است و او است كه به علم‏

 

پ‏خود مرا بدان قدرت داده.پ 2- سعيد اعرج گويد: من همراه سليمان بن خالد شرفياب حضور امام صادق (ع) شديم، آن حضرت با ما آغاز سخن كرد و فرمود: اى سليمان، هر چه از امير المؤمنين رسيده بدان عمل شود و از هر چه نهى كرده بايد دورى شود، براى او همان فضل بر آورد شده است كه براى رسول خدا (ص) و رسول خدا (ص) از همه خلق خدا برتر است تا آنكه هر كس در حكمى از احكام على نكوهش كند، نكوهش بر خدا و رسولش كرده است، هر كه در خُرد و درشت بر او رد كند و از او نپذيرد در حد شرك به خدا است، امير المؤمنين (ع) همان باب توجه به خدا بود كه جز از سوى وى رو بدو نشود و همان باب توجه به خدا بود كه جز از سوى وى رو بدو نشود و همان راه خدا است كه هر كه جز آن پيمايد نابود گردد، امامان هم يكى پس از ديگرى بر اين روش بودند، خدا آنها را ستونهاى زمين ساخت تا مبادا به خلق خود بلرزد و او است حجت رسا بر هر كه بر زير زمين يا زير توده كره خاك است، فرمود كه: امير المؤمنين (ع) فرموده: من از طرف خدا بهشت و دوزخ را تقسيم كنم، من فاروق اكبرم، من صاحب عصا و ميسم هستم، همه فرشته‏ها با روح به ولايت من اعتراف كردند چنانچه به نبوت محمد اعتراف كردند، من همان مسئوليت محمد (ص) را دارم كه مسئوليت در برابر پروردگار است، محمد را بخوانند و جامه پوشند و باز پرسند و مرا هم بخوانند و جامه پوشند و باز پرسند و چون وى پاسخ گويم، به من فضائلى دادند كه به احدى پيش از من ندادند:

 

پ‏1- من مرگ و مير و بلاها و گرفتاريها را مى‏دانم.

2- انساب و فصل خطاب را مى‏دانم، آنچه پيش از من بوده از دستم نرفته و آنچه از ديده‏ام نهان است در علمم عيان است.

3- به اذن خدا مژده دهم و از طرف خدا عز و جل ابلاغ كنم، خدا مرا در همه اينها مقتدر ساخته است.پ 3- ابى صامت حلوانى از قول امام باقر (ع) كه فرمود: امير المؤمنين (ع) را اين فضيلت است كه هر چه را آورده بايد عمل كرد و از هر چه غدقن كرده باز ايستاد، پس از رسول خدا (ص) همان حق طاعتى را دارد كه رسول خدا (ص) داشت و محمد را برترى بود، هر كه از او پيش افتد چون كسى است كه از رسول خدا (ص) پيش افتد، هر كه خود را از او برتر داند چون كسى است كه بر رسول خدا برترى جويد، هر كه در خُرد يا درشت بر او رد كند در حد شرك به خدا است، زيرا رسول خدا (ص) همان باب ورود بر خدا است كه جز از او رو به وى نتوان داشت و همان راهى است كه هر كه آن را پيمود به خدا عز و جل رسيد، امير المؤمنين (ع) هم پس از وى چنين بود و اين حكم در باره همه ائمه يكى پس از ديگرى جارى است خدا عز و جل آنها را ستونهاى زمين ساخته تا مبادا به اهل خود بلرزد، آنها ديركهاى اسلام و راهدار سبيل اويند، كسى به حق نرسد جز به رهنمائى آنها و كسى از راه گمراه نشود و بيراهه نيفتد جز بواسطه تقصير در حق آنها، أمين خدايند بر هر چه از علم خود نازل كرده و در آنچه عذر دانسته و در آنچه بيم داده، حجت رساى خدايند بر هر كه در زمين است از طرف خدا، در باره آخر آنها همان حكم جارى است كه در باره اول آنها جارى بود، كسى بدان مقام نرسد

 

پ‏مگر به يارى خدا، امير المؤمنين (ع) فرمود: منم قسيم خدا ميان بهشت و دوزخ، كس بدانها نرود جز طبق قسمتى كه من كنم منم فاروق اكبر، منم امام براى هر كه پس از من است و ابلاغ‏كننده نسبت به هر كه پيش از من بوده است، كسى جز احمد بر من پيش نتواند گرفت، من و او در يك روش باشيم، جز اينكه نبوت به نام او است، به من شش فضيلت عطا شده:

 

1- علم مرگ و مير 2- علم بلاها 3- علم وصايا 4- فصل الخطاب 5- منم صاحب كرات، منم صاحب دولت حاكم بر همه دولتها 6- به راستى منم صاحب عصا و ميسم و دابه‏اى كه با مردم سخن گويد.