باب در اينكه لازم است بر مردم، پس از انجام حج، خدمت امام آيند و از معالم دين بپرسند و ولايت و دوستى خود را به امام اعلام كنند.

پ- 1- فضيل از امام باقر (ع) گويد: نگاهى به مردم كرد كه دور كعبه طواف مى‏كردند، فرمود: در زمان جاهليت هم به همين وضع طواف مى‏كردند همانا دستور دارند كه بدان طواف كنند و سپس نزد ما بكوچند و ولايت و دوستى خود را به ما اعلام كنند و يارى خود را در اختيار ما گذارند، سپس اين آيه را خواند (36 سوره ابراهيم): «و بگردان دلهاى مردم را هواه خواه آنان».پ 2- ابى عبيده گويد: شنيدم امام باقر (ع) وقتى مردم را در

 

مكه ديد و كارهاى آنها را ملاحظه كرد، فرمود: اين كارها به مانند كارهاى دوران جاهليت است. هلا به خدا مأمور بدان نيستند، آنچه دستور دارند اين است كه حج را انجام دهند و به نذر خود وفا كنند و نزد ما آيند و ولايت خود را به ما اظهار كنند و نصرت خود را در اختيار ما گذارند.پ 3- سدير گويد: از امام باقر (ع) شنيدم در حالى كه او وارد مسجد الحرام مى‏شد و من خارج مى‏شدم، دست مرا گرفت و برابر كعبه ايستاد و فرمود: اى سدير، همانا به مردم دستور داده شده كه بيايند به اين سنگها طواف كنند و سپس نزد ما آيند و ولايت خود را به ما اعلام دارند و اين است قول خدا (82 سوره طه): «و به راستى من بسيار آمرزنده‏ام براى كسى كه باز گردد و بگرود و كار خوب كند و سپس رهبرى شود».

 

پس از آن اشاره به سينه خود كرد و گفت: به سوى ولايت ما رهبرى شود. سپس فرمود: اى سدير، من كسانى را كه از دين خدا جلو گيرند به تو مى‏نمايم و نگاهى به ابى حنيفه و سفيان ثورى انداخت كه در آن روز حلقه‏هائى در ميان مسجد الحرام تشكيل داده بودند و فرمود: آنانند كه سد راه دين خدايند بى‏رهبرى از طرف خدا و بى‏دليل روشن بر پيشوائى و گفتار خود، اگر اين خبيثها در خانه خود نشينند، مردم بگردند و كسى را نيابند كه به آنها از طرف خدا و رسولش خبر دهد آن وقت نزد ما آيند و از طرف خدا تبارك و تعالى و رسولش به آنها خبر دهيم.