باب صبر

پ‏1- از امام صادق (ع) فرمود:

صبر سَرِ ايمان است.

پ‏2- فرمود:

صبر از ايمان چون سر است نسبت به تن، و چون سر برود، تن هم برود، و همچنين صبر كه رفت ايمان هم رفته.پ 3- از حفص بن غياث، گويد: امام صادق (ع) فرمود:

اى حفص، هر كه صبر كند، اندكى صبر كرده و هر كه بى‏تابى كند، اندكى بى‏تابى كند، سپس فرمود: بر تو باد كه در كارت صبر پيشه كنى، زيرا خدا محمد (ص) را مبعوث كرد و او را به صبر و نرمش دستور داد و فرمود (10 سوره مزمل): «صبر كن بر آنچه مى‏گويند و به خوشى از آنها كناره كن (11) مرا با نعمت خوارگانى كه تو را تكذيب كنند باز گذار» و فرمود تبارك و تعالى (35 سوره فصلت): «دفاع كن بدان چه نيكوتر است بدى را تا به ناگاه آنكه ميان تو و او دشمنى است، گويا دوستى صميمى باشد (36) و بر نخورند آن را جز آن كسانى كه صبر كردند و بر نخورد بدان جز صاحب بهره فراوان» پس رسول خدا (ص) صبر كرد تا به او وصله‏هاى بزرگى چسباندند (چون سحر و جنون و كذب) و او را بدان‏ها متهم كردند، پس سينه او تنگ شد و خدا عز و جل به او آيه نازل كرد (97 سوره حجر): «و محققاً مى‏دانيم كه دل تنگ شدى از آنچه كه مى‏گويند (98) پس تسبيح گو پروردگارت را و بوده باش از سجده‏كننده‏ها» سپس او را تكذيب كردند و متهم نمودند و از آن غمنده شد و خداى عز و جل فرو فرستاد (33 سوره انعام): «و محققاً مى‏دانيم كه تو را غمنده كند آنچه را كه مى‏گويند، به راستى آن‏ها تو را دروغ گو نشمارند بلكه ستمكاران آيات ما را انكار كنند (34) محققاً چه رسولانى پيش از تو تكذيب شدند و

 

پ‏صبر كردند بر آنچه تكذيب شدند و آزار كشيدند تا يارى ما براى آن‏ها رسيد» پس پيغمبر خود را به صبر و شكيبائى گرفت و آنها از حد گذشتند و خدا تبارك و تعالى را به زبان آوردند و او را تكذيب كردند، پيغمبر فرمود: من برخوردم و خاندانم و آبرويم، صبر كردم و بر معبود خود صبر نتوانم، خدا عز و جل بر او فرو فرستاد (38 سوره ق): «و محققاً آفريدم آسمان‏ها و زمين را و آنچه در ميان آن‏ها است در شش روز و هيچ خستگى به ما نرسيد، تو صبر كن به هر آنچه مى‏گويند» و پيغمبر در هر حال صبر كرد تا مژده عترت ائمه وى را به او دادند و آنها را هم توصيف به صبر كردند و خدا جل ثنائه فرمود (24 سوره سجده): «و آنها را ائمه ساختيم كه به امر ما رهبرى مى‏كنند چون صبر كردند و بودند كه به آيات ما يقين داشتند» در اينجا پيغمبر فرمود:

صبر از ايمان چون سر است از تن و خدا عز و جل از او قدردانى كرد و فرو فرستاد (136 سوره اعراف): «عملى شد بهترين فرمايش پروردگارت براى بنى اسرائيل به واسطه آنچه كه صبر كردند و واژگون كرديم آنچه را فرعون و قومش مى‏ساختند و آنچه را از دستگاه خود مى‏گستردند- يعنى از درخت و باغ و ساختمان كه به وجود مى‏آوردند-» رسول خدا (ص) فرمود: اين مژده و انتقام است و خدا عز و جل براى او نبرد با مشركان را مباح كرد و فرو فرستاد (6 سوره توبه): «بكشيد مشركان را هر كجا يافتيدشان و بگيريدشان و محاصره‏شان كنيد و به هر كمين گاهى بر سر راهشان بنشنيد» (191 سوره بقره): «بكشيد آنها را هرجا برخورديد و بر آنها دست يافتيد» خدا آن‏ها را به دست رسول خدا (ص) و دوستانش كشت و ثواب صبرش را براى او مقرر داشت با آنچه در آخرت برايش ذخيره كرد، هر كه صبر كند و تقرب به خدا خواهد، از دنيا نرود تا خدا ديده او را در باره دشمنانش روشن كند

 

پ‏با آنچه در آخرت براى او ذخيره كند.پ 4- از على بن الحسين (ع) كه فرمود:

صبر نسبت به ايمان چون سر است نسبت به تن، و ايمان ندارد كسى كه صبر ندارد.پ 5- از امام صادق (ع) فرمود:

صبر نسبت به ايمان چون سر است نسبت به تن، چون سر برود تن رفته است، همچنين وقتى صبر نباشد، ايمان رفته است.پ 6- از ابى بصير، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

به راستى آزاده در هر حال آزاد است، اگر گرفتارى برايش رخ دهد در برابر آن صبر كند و اگر مصائب بر او هجوم آورند او را نشكنند و اگر چه اسير شود و مقهور گردد و به جاى رفاه او سختى فرا رسد، چنانچه يوسف صديق امين (ع) بود، اينكه او را به بندگى گرفتند و اسير و مقهور شد آزاديش را لكه دار نكرد و تاريكى چاه و هراس آن به او زيانى نرسانيد تا اين كه خدا بر او منت نهاد و آن جبار سركش را بنده او ساخت پس از آنكه مالك او بود، خدا او را رسول خود نمود و به وسيله او به امتى رحم كرد و همچنين است، صبر خير به دنبال دارد، شما هم صبر كنيد و دل به صبر بدهيد تا اجر ببريد.

 

پ‏7- از امام باقر (ع) كه فرمود:

بهشت در ميان ناگواريها و صبر است، هر كه در دنيا به ناگواريها صبر كرد به بهشت رود، و دوزخ در ميان لذتها و شهوتها است، هر كه دنبال لذت و شهوت خود رود، به دوزخ در آيد.پ 8- از امام صادق (ع) فرمود:

چون مؤمن به گورش در آيد، نماز طرف راست او است و زكاة طرف چپ او و احسان بر سر او سايه دارد و صبر در گوشه‏اى است، چون دو فرشته بر او در آيند كه متصدى سؤال و جواب اويند، صبر به نماز و زكاة و احسان، گويد: رفيق خود را باشيد و اگر از او درمانديد، من به كمك او هستم.پ 9- از امام صادق (ع) كه فرمود:

امير المؤمنين (ع) به مسجد در آمد ناگاه مردى را بر در مسجد ديد كه غمنده و سر به گريبان است، امير المؤمنين (ع) به او فرمود: تو را چه مى‏شود؟ عرض كرد: يا امير المؤمنين، پدر و مادر و برادرم مرده‏اند و مى‏ترسم زهره ترك شوم.

امير المؤمنين (ع) به او فرمود: بر تو باد به تقوى نسبت به خدا و به صبر، تا فردا با آن پيش وى روى؛ صبر در امور چون سر است از تن، چون سر از تن جدا شود، تن فاسد گردد و چون در كارها صبر نباشد، همه كارها فاسد گردد.

 

پ‏10- از سماعة بن مهران، گويد: أبو الحسن (ع) به من فرمود:

چه تو را از حج باز داشت؟ گويد: گفتم: بدهكارى بسيارى بر عهده‏ام افتاده و مالم از دستم رفته و بدهكارى كه به گردنم آمده مهمتر است از رفتن مالم و اگر نبود كه يكى از اصحاب ما در سفر به من كمك كرد، نمى‏توانستم از خانه بيرون آيم.

به من فرمود: اگر صبر كنى وضعت رشك آور شود و اگر صبر نكنى خدا آنچه مقدر است اجرا كند، بخواهى يا نخواهى.پ 11- از اصبغ از امير المؤمنين (ع) فرمود:

صبر دو صبر است: صبر در مصيبت كه خوب و خوشايند است و بهتر از آن صبرى است كه در برابر آنچه خدا بر تو حرام كرده بكنى؛ و ذكر دو ذكر است: ذكر خدا عز و جل در وقت مصيبت و برتر از آن ذكر خدا است در برابر آنچه خدا بر تو حرام كرده است تا اين كه مانع تو باشد (از كار حرام).پ 12- رسول خدا (ص) فرمود:

محققاً زمانى بيايد كه به ملك و سلطنت نرسند جز با كشتار و ديكتاتورى و زور و به توانگرى نرسند جز به وسيله غصب مال مردم و بخل، و به دوستى يك ديگر نرسند جز به وسيله بيرون بردن از دين و پيروى از هواى نفس، هر كه چنين زمانى را درك كند و به فقر صبر كند با اينكه قادر است بر توانگرى و تحصيل ثروت، و بر دشمنى‏

 

مردم صبر كند با اينكه مى‏تواند آنها را دوست خود كند، و بر خوارى صبر كند با اينكه مى‏تواند عزيز باشد، خدا ثواب پنجاه صدّيقى كه به من تصديق كرده‏اند به او بدهد.پ 13- امام باقر (ع) فرمود: وفات پدرم على بن الحسين (ع) در رسيد، مرا به سينه‏اش چسبانيد و فرمود:

پسر جانم، به تو وصيت كنم بدان چه پدرم هنگام مرگش مرا وصيت كرد و بدان چه يادآور شد كه پدرش به او وصيت كرده، پسر جانم، به حق صبر كن و گرچه تلخ باشد.پ 14- فرمود:

صبر دو صبر است: صبر بر بلاء كه نيكو و زيبا است و بهترينِ دو صبر، ورع از محرّمات.پ 15- رسول خدا (ص) فرمود:

صبر سه است: صبر بر مصيبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه كردن.

هر كه در مصيبت صبر كند تا آن را به تسلى خوبى جواب گويد، خدا برايش سيصد درجه نويسد كه ميان هر درجه تا درجه ديگر به مانند ميان آسمان است تا زمين و هر كه بر طاعت صبر كند خدا برايش ششصد درجه نويسد كه ميان درجه‏اى تا درجه ديگر از عمق زمين است تا عرش و هر كه بر معصيت صبر كند، خدا برايش‏

 

نهصد درجه نويسد كه ميان هر درجه تا درجه ديگر از عمق زمين تا پايان عرش باشد.پ 16- از يونس بن يعقوب، گفت:

امام صادق (ع) به من فرمان داد بروم نزد مفضل و او را به اسماعيل تسليت گويم و فرمود: به مفضل سلام برسان، و به او بگو:

ما به غم مرگ اسماعيل گرفتار نشديم و صبر كرديم، تو هم صبر كن چنانچه ما صبر كرديم، ما چيزى قصد كرديم و خدا عز و جل چيزى ديگر و ما به امر خدا عز و جل دل نهاديم.پ 17- از امام صادق (ع) كه فرمود:

هر مؤمنى گرفتار گردد و صبر كند بدان، براى او مانند أجر هزار شهيد است.پ 18- فرمود:

خدا عز و جل بر مردمى نعمت داد و شكر نكردند و براى آنها وبال شد و مردمى را گفتار كرد و صبر كردند و براى آنها نعمت شد.پ 19- فرمود:

 

تفسير قول خدا عز و جل (200 سوره آل عمران): «أيا مؤمنان صبر كنيد و همصبرى كنيد» كه صبر بر مصائب كنيد و در روايت ابن ابى يعفور، فرمود: در مصائب همصبرى كنيد (يعنى با هم همدردى كنيد).پ 20- از يكى از اصحاب أبى جميله، كه فرمود:

اگر صبر پيش از بلاء آفريده نشده بود، مؤمن مى‏تركيد چنانچه تخم بر روى سنگ خارا مى‏تركد.پ 21- رسول خدا (ص) فرمود:

خدا عز و جل فرمايد: به راستى من دنيا را ميان بنده‏هايم براى قرض نهادم، پس هر كه يك قرضى از آن به من بدهد به هر واحدش ده تا هفتصد برابر و هر چه خواهم به او عوض دهم و هر كه به من قرض ندهد و بى‏اختيار از او بگيرم و بر آن صبر كند، سه خصلت به او بدهم كه اگر يكى از آنها را به فرشته‏هاى خودم بدهم خشنود شوند بدان از من.

 (راوى) گويد: سپس امام صادق (ع) قول خدا عز و جل را خواند (175 سوره بقره): «آن كسانى كه چون مصيبتى بدانها رسد گويند إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (176) بر آنان است رحمتها از

 

پروردگارشان (اين يك خصلت) و رحمتى (اين دو خصلت) و آنانند هدايت شده (سه خصلت)» سپس امام صادق (ع) فرمود: اين از آن كسى است كه خدا چيزى بى‏اختيار از او گرفته است.پ 22- از امام باقر (ع) فرمود: مردانگى صبر (تلخى صبر خ ل) در حال نيازمندى و ندارى و آبرودارى و بى‏نيازى (رنج بردن خ ل) بيشتر است از مردانگى بخشش.پ 23- از جابر، گويد: به امام باقر (ع) گفتم: يرحمك اللَّه، صبر جميل چيست؟

فرمود: صبرى كه در آن گله نزد مردم نباشد.پ 24- از امام صادق (ع) يا امام باقر (ع) كه فرمود:

كسى كه براى ناگواريهاى دوران صبر آماده نكند، در ماند.پ 25- از يكى از اصحاب، امام صادق (ع) فرمود:

ما صبورانيم و شيعه ما، از ما صبرشان بيشتر است. گفتم:

قربانت، چگونه شيعه ما از شما صبرشان بيشتر است؟

 

فرمود: براى آنكه ما دانسته صبر كنيم و شيعه ما بر آنچه ندانند صبر كنند.