باب احياء مؤمن‏

پ‏1- از سماعه، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: قول خدا عز و جل (32 سوره مائده): «هر كه بكشد نفسى را به جز نفس ديگرى پس گويا مردم همه را كشته و هر كه آن را احياء كند گويا همه مردم را احياء كرده»؟ در پاسخ فرمود:

هر كه آن را از گمراهى به راه هدايت برآورد چنان است كه او را زنده كرده و هر كه او را از راه حق به گمراهى برد، هر آينه او را كشته باشد.پ 2- از فضيل بن يسار، گويد: به امام باقر (ع) گفتم: قول خدا عز و جل در قرآن، هر كه نفسى را زنده دارد گويا همه مردم را زنده داشته است؟ فرمود:

يعنى از سوختن و غرق شدن نجات دهد، گفتم: كسى كه او را گمراهى به راه راست آورد؟

فرمود: اين تأويل اعظم آيه است.پ 3- از حمران، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: از شما بپرسم؟- خدايت بهى دهاد- در پاسخ فرمود:

 

آرى، گفتم: من در حالى بودم و امروز در حال ديگرم، من پيشتر در زمين مى‏گشتم و يك مرد يا دو مرد يا زنى را دعوت به مذهب حق مى‏كردم و خدا هر كه را خواسته بود نجات مى‏داد و من امروز كسى را دعوت نمى‏كنم، در پاسخ فرمود: بر تو گناهى نيست كه مردم را به پروردگارشان باز گذارى تا هر كه را خدا خواهد از تاريكى و گمراهى به نور هدايت بيرون برد، سپس فرمود: و بر تو باكى نيست كه اگر از كسى به بوى خيرى شنيدى، براى دعوت او، گوشه‏اى بزنى و راهى نشان دهى، گفتم: به من خبر ده از قول خدا عز و جل؟ هر كه آن را زنده دارد، گويا همه مردم را زنده داشته؟ فرمود: يعنى از سوختن يا غرق شدن، سپس خموشى گرفت و باز فرمود:

 

تأويل اعظمش اين است كه او را دعوت به مذهب حق كند و او هم بپذيرد.