باب بى‏نيازى از مردم‏

پ‏1- از امام صادق (ع)، فرمود:

شرافت مؤمن به شب‏زنده‏دارى است و عزت او به بى‏نيازى وى از مردم است.

 

پ‏2- فرمود:

هر گاه يكى از شماها خواهد كه چيزى از پروردگارش خواهش نكند جز آنكه به وى دهد، از همه مردم چشم اميد بپوشد و اميدى به جز خداوند نداشته باشد، چون خدا از دلش چنين داند، از خدا چيزى نخواهد جز آنكه به وى عطا كند.پ 3- از على بن الحسين (ع) فرمود:

همه و همه خير را ديدم كه بريدن طمع است از آنچه در دست مردم است و هر كه در هيچ چيزى به مردم اميدوار نباشد و كار خود را در هر چيزى به خدا برگرداند، خدا عز و جل در هر چيزى او را اجابت كند.پ 4- امام صادق (ع) مى‏فرمود:

حاجت خواستن از مردم بر باد دادن عزت و بردن حياء است و نوميدى از آنچه در دست مردم است عزت مؤمن است از نظر دينش و طمع همان فقر حاضر است.پ 5- از احمد بن محمد بن ابى نصر، گويد: به امام رضا (ع) گفتم: قربانت، برايم بنويس به اسماعيل بن داود كاتب، شايد چيزى از او به من برسد.

 

فرمود: من دريغ دارم كه چون توئى از او و مانند او حاجتى خواهد ولى تو به دارائى من اعتماد كن (يعنى اگر حاجت مالى دارى از مال من بگير).پ 6- از امام باقر (ع) كه فرمود:

نوميدى از آنچه در دست مردم است عزت مؤمن است در دينش، آيا نشنيدى قول حاتم را:

چه نوميدى گرفتى بى‏نيازى يافتى در خود اگر قدرش بدانى چون طمع فقرى است اندر جان‏پ 7- فرمود امام صادق (ع) كه:

 

امير المؤمنين (ع) بارها مى‏فرمود: بايد در دلت احتياج به مردم و استغناء از آنها با هم جمع شود، احتياج به آنها در همان خوش‏صحبتى و خوش برخوردى باشد و بى‏نيازى از آنها در حفظ آبرو و عزت باشد.