باب ستون‏هاى كفر

پ‏1- از امير المؤمنين (ع)، فرمود: كفر بر چهار پايه است:

فسق و غلوّ و شكّ و شبهه. فسق چهار پره دارد: جفا و كورى و غفلت و سركشى، هر كه جفا كند، حق را خوار گيرد و فقهاء را

 

پ‏دشمن دارد و بر خلاف بزرگ اصرار ورزد و هر كه كوردل گردد، ذكر را فراموش كند و پيرو گمان گردد و با آفريننده خود ستيزه جويد و شيطان بر او چيره گردد و بى‏توبه و تواضع براى خدا آمرزش خواهد و غفلت نكند از گناه، هر كه غفلت كند، بر خود خيانت كرده و بر پشت در گشته و گمراهى خود را راشد پنداشته و آرزوهايش او را فريب داده‏اند و افسوس و پشيمانى يقه او را گرفته‏اند هنگامى كه كار از كار گذشته و پرده برداشته شده و آنچه نمى‏پنداشت براى او رخ داده است، هر كه از فرمان خدا سركشى كند، به شكّ اندر شده و هر كه به شكّ افتد، خدا بر فرازد و به سلطنت خود او را خوار سازد و به جلال خود او را خرد كند چونان كه به پروردگارش كه كريم است فريفته شده و در فرمان حضرت او تقصير روا داشته.

غلوّ بر چهار پره است: تعمّق در رأى، تنازع در رأى و كژ دلى و شقاق، هر كه بسيار خرده بينى كند، به حق نگرايد و جز غرق در امواج فروگيرنده نفزايد، فتنه‏اى از پيرامونش برنخيزد جز اينكه فتنه ديگرش فرا گيرد و پرده ديانت او بدرد و در كار در هم و گيج‏كننده‏اى فرو افتد. هر كه در رأى، ستيزه كند و طرفيّت نمايد، به حماقت شهره گردد و به خاطر لجبازى دنباله دار، و هر كه كج دل شد، خوبى در نزد او زشت باشد و بدى در چشم او زيبا گردد و هر كه بر امام بر حق بشورد و از جمع مسلمانان كناره گيرد، راه زندگى بر او تيره گردد و كارش در هم شود و در تنگنا افتد و نتواند از آن برآيد زيرا از جز راه مؤمنان پيروى كرده است.

شكّ بر چهار پره است: بر مِريَه و هوى و تردد و

 

پ‏استسلام (خود باختگى) و آن فرموده خدا عز و جل است (55 سوره نجم): «به كدام از نعمتهاى پروردگارت سر ستيزه‏جوئى دارى؟».

در روايت دگر است كه (شكّ) بر مريه است و هراس از حق و تردد استسلام در برابر جهل و اهل آن، هر كه از آنچه در پيش او است بهراسد، به دنبال سر برتابد، و هر كه در ديانت ستيزه‏جو باشد، در شك بچرخد و پيشتازان بر او سبقت جويند و ديگران او را دريابند و لگدمال شياطين گردد و هر كه دل بر هلاكت دنيا و آخرت نهد، در اين ميان به هلاكت رسد، و هر كه از آن رهائى يابد، از فضل يقين باشد، و خدا چيزى كمتر از يقين نيافريده است.

 

و شبهه بر چهار پره است: خوش آمد از آرايش و خود آرائى و كج منشى و كج كشى و در آميختن حق و باطل، و اين براى آن است كه آرايش جلوگير بينه و وسيله كشف حقيقت است، و خود آرائى مايه افتادن در شهوت است، كجى صاحب خود را بسيار منحرف سازد، و آميختن حق به باطل امواج ظلمتى است كه بر همديگر بر آمده‏اند، اين است كفر و ستونها و پره‏هاى آن.