باب شاد كردن مؤمنان

پ‏1- امام باقر (ع) مى‏فرمود:

رسول خدا (ص) فرموده است:

هر كه مؤمنى را شاد كند، مرا شاد كرده و هر كه مرا شاد كند، خدا را شاد كرده.پ 2- امام باقر (ع) فرمود:

لبخند مرد در روى برادرش، حسنه است و دور كردن خار و خاشاك از وى حسنه است و خدا پرستيده نشده به كارى كه دوست‏تر باشد نزد خدا از شاد كردن دل مؤمن.پ 3- مى‏فرمود (ع): به راستى در آنچه خدا عز و جل با بنده خود موسى راز گفت، فرمود:

 (اى موسى) به راستى براى من بنده‏هائى است كه بهشتم را

 

برايشان مباح سازم و آنان را در آن اختيار دَهَم، عرض كرد:

پروردگارا، كيانند اينان كه تو بهشت را بر آنها مباح كنى و آنها را در آن صاحب اختيار سازى؟ فرمود: هر كه مؤمنى را شاد كند.

سپس فرمود:

مؤمنى كه در كشور جبّارى بود، آن جبّار بدو آزمند شد و او هم از وى به كشور مشركان گريخت و به مرد مشركى وارد شد، او را زير سايه جا داد و با او نرمى كرد و او را مهمان نمود و چون مرگ آن مشرك فرا رسيد، خدا به او وحى كرد: به عزت و جلالم سوگند، اگر برايت در بهشت جاى بود، تو را در آن نشيمن مى‏دادم ولى بهشتم حرام است بر هر كه مشرك به من بميرد، ولى اى آتش، او را بهراسان ولى ميازار و هر بام و شام روزى براى او آيد، گفتم: از بهشت؟

فرمود: از آنجا كه خدا خواهد.پ 4- از على بن الحسين (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

دوست‏ترين كارها نزد خدا عز و جل، شاد كردن مؤمن است.پ 5- از امام صادق (ع) فرمود:

 

خدا عز و جل به داود (ع) وحى كرد كه: به راستى بنده‏اى از بندگانم يك حسنه آورد و من بهشتم را بر او مباح كنم، داود عرض كرد:

پروردگارا، اين حسنه چيست؟ فرمود: به دل بنده مؤمنم شادى در آورد گو كه با يك خرما باشد، داود عرض كرد:

پروردگارا، سزا است هر كه تو را شناسد، اميدش را از تو نبرد.پ 6- از امام صادق (ع) كه فرمود:

نپندارد يكى از شماها كه مؤمنى را شاد كرده است تنها او را شاد كرده، بلكه به خدا رسول خدا را (ص) شاد كرده است.پ 7- از ابى الجارود كه شنيدم امام باقر (ع) مى‏فرمود:

به راستى دوست‏ترين كارها به درگاه خدا عز و جل شاد كردن مؤمن است يا سير كردن مسلمانى يا پرداختن بدهكارى او.پ 8- امام صادق (ع) در ضمن حديثى طولانى فرمود:

چون خدا مؤمن را از قبرش مبعوث كند، با او نمونه‏اى از قبر

 

بيرون آيد و جلو او باشد و هر آنجا كه مؤمن يكى از هراسهاى روز قيامت را ببيند آن نمونه گويد: نترس و غم مخور و مژده گير به شادى و كرامت از طرف خدا عز و جل تا آنكه در برابر خدا عز و جل بايستد و از او حساب آسانى بكشد و فرمايد: او را به بهشت برند و آن نمونه جلو او باشد، مؤمن به او گويد: خدايت رحمت كند، چه خوب كسى بودى كه با من از گورم بيرون آمدى و پيوسته مرا به شادى و كرامت از طرف خدا مژده مى‏دادى تا آن را به چشم ديدم و به او مى‏گويد: تو كيستى؟ مى‏گويد: من همان شاديم كه به دل برادر مؤمن خود در دنيا وارد ساختى، خدا عز و جل مرا از آن آفريده تا به تو مژده دهم.پ 9- از محمد بن جمهور، گويد: نجاشى كه يك دهقانى بود، حاكم اهواز و فارس شد، يكى از كارمندانش به امام صادق (ع) گفت: در دفتر نجاشى خراجى به عهده من است و او مردى است مؤمن و فرمانبر، شما اگر صلاح مى‏دانى براى من نامه‏اى به او بنويس، گويد: امام (ع) به او نوشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، شاد كن برادرت را تا خدا شادت كند، گويد: چون نامه به او رسيد، در مجلس كار خود بود و چون تنها شد، نامه را به او داد و گفت: اين نامه امام صادق (ع) است، آن را بوسيد و بر دو چشم نهاد و به او گفت: چه حاجتى دارى؟ گفت:

خراجى كه در دفترت بر عهده من است، به او گفت: چه مقدار است؟ گفت: ده هزار درهم.

 

پ‏نجاشى دفتر دار خود را خواست و به او دستور داد تا از طرف او بپردازد و آن را از دفتر بيرون آرد و دستور داد براى سال آينده هم برابر همين مبلغ را براى او بنويسد، سپس به او گفت: من تو را شاد كردم؟ پاسخ داد: آرى قربانت، سپس فرمان داد يك مركب سوارى و يك كنيز و يك غلام به او دادند با يك دست جامه و در عطاى هر كدام مى‏گفت: آيا تو را شاد كردم؟ و او جواب مى‏داد:

آرى قربانت، و هر چه مى‏گفت: آرى، براى او مى‏افزود تا از عطا فراغت يافت و سپس به او گفت: همه فرش اين اتاق را هم كه من در آن نشسته‏ام با خود ببر چون كه نامه آقاى مرا در اين جا به من دادى و هر حاجتى دارى به من اظهار كن و برسان، گويد: اين كار را كرد و آن مرد بيرون شد و پس از آن خدمت امام صادق (ع) رسيد و به او همه را باز گفت و آن حضرت هم شاد شد به كار او، آن مرد گفت:

يا ابن رسول اللَّه، گويا كارى كه با من كرده، شما را شاد نمود؟ فرمود: آرى، به خدا هر آينه خدا و رسولش را هم شاد كرد.پ 10- از ابان بن تغلب، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از حق مؤمن بر مؤمن، گويد: فرمود:

حق مؤمن بر مؤمن بزرگتر از اينها است، اگر براى شما باز گويم كافر مى‏شويد، به راستى مؤمن چون از گورش بر آيد با او نمونه‏اى از گور درآيد و به او مى‏گويد: مژده گير از طرف خدا به‏

 

كرامت و شادى، در پاسخش مى‏گويد: خدا تو را مژده خوب بدهد، فرمود:

سپس با او مى‏رود و بدان چه گفت: پيوسته او را مژده مى‏دهد و چون به هراسى گذرد به او گويد: اين از براى تو نيست و چون به وضع خوبى گذرد گويد: اين از آن تو است و پيوسته با او است، از آنچه بيم دارد آرامش دهد و بدان چه دوست دارد مژده دهد تا با او در برابر خدا عز و جل ايستد و هر گاه فرمان بهشت به او دهد، آن نمونه به او گويد: بادت كه خدا عز و جل فرمان بهشت داد، فرمود: به او مى‏گويد:

تو كيستى خدايت رحمت كند، مرا مژده دادى از گاهى كه از گورم برآمدم و در راه به من آرامش دادى و از طرف پروردگارم مرا خبر خوش دادى؟ فرمود: گويد: من همان شادى هستم كه تو بر دل برادران خود در دنيا مى‏كردى؟ از آن آفريده شدم تا به تو مژده دهم و هراس تو را آرام كنم.پ 11- رسول خدا (ص) فرمود:

دوست ترين كارها نزد خدا، شاد كردن مؤمن است، گرسنگى را از او برانى يا گرفتارى را از او بگردانى.پ 12- از امام صادق (ع) فرمود:

هر كه مؤمنى را شاد كند، خدا عز و جل از آن شادى مخلوقى‏

 

آفريند كه هنگام مرگش او را ديدار كند و به او گويد: اى دوست خدا، مژده گير به كرامت و احترام از طرف خدا و رضوان، سپس پيوسته با او است تا در گورش در آيد و مانند آن را به وى مى‏گويد:

و چون مبعوث شود، او را برخورد كند و مانند آن را به وى گويد، سپس پيوسته با او است در نزد هر هراس، او را مژده دهد و مانند آن به وى گويد، مؤمن به او مى‏گويد: تو كيستى؟ خدايت رحمت كناد، در پاسخ مى‏گويد: من همان شادى هستم كه در دل فلان كس وارد كردى.پ 13- از عبد اللَّه بن سنان، گويد: مردى نزد امام صادق (ع) بود و اين آيه را خواند (58 سوره احزاب): «و آن كسانى كه آزار مى‏دهند مؤمنين و مؤمنات را به جز براى آنچه خود كرده‏اند (يعنى مجازات بر حق) به راستى كه متحمل بهتان و گناه بزرگى شدند» گويد: امام صادق (ع) فرمود:

پس چه ثوابى دارد آنكه آن مؤمن را شاد كند؟ من گفتم:

قربانت، ده حسنه، فرمود: آرى به خدا و هزار هزار حسنه.پ 14- از امام صادق (ع) فرمود:

هر كه مؤمنى را شاد كند، رسول خدا (ص) را شاد كرده و هر كه وسيله شادى رسول خدا (ص) را فراهم آورده، آن را به خدا پيوسته و چنين است كسى كه گرفتارى و غم براى مؤمن فراهم سازد (يعنى رسول خدا و بلكه خدا را آزرده است).

 

پ‏15- امام صادق (ع) فرمود:

هر كه به مسلمانى برخورد و او را شاد كند، خدا عز و جل او را شاد كند.پ 16- امام صادق (ع) فرمود:

 

از دوست ترين اعمال به درگاه خدا عز و جل ادخال سرور است بر مؤمن: سير كردن او از گرسنگى، گشودن گره گرفتارى او يا پرداخت بدهكارى او.