باب وجوه كفر

پ‏1- از ابى عمرو زبيرى، از امام صادق (ع)، گويد: به او گفتم: به من خبر ده از اينكه كفر در قرآن خدا عز و جل چند وجه دارد؟ فرمود: كفر در كتاب خدا بر پنج وجه است: كفر جحود، و جحود بر دو وجه است، و ديگر كفر به وسيله ترك آنچه خدا بدان فرمان داده، كفر برائت و كفر نعمت، اما كفر جحود همان انكار ربوبيّت است و آن قول كسانى است كه گويند: نه پروردگارى و نه بهشتى و نه دوزخى و آن قول دو دسته از زنادقه است كه به آنها دهرى مذهب گويند، و هم آنهايند كه گويند (23 سوره جاثيه):

 «و هلاك نكند ما را جز دهر» و آن دينى است كه براى خود مقرر كردند از روى سليقه و پسند خويش بدون بررسى و تحقيق و كاوش در اطراف آنچه مى‏گويند و خدا (در باره آنان) فرمايد (6 سوره بقره): «راستى آن كسانى كه كافرند براى آنها فرق ندارد كه بيمشان دهى يا بيمشان ندهى، ايمان نمى‏آورند» مقصود كفر نسبت به توحيد و شناسائى خدا تعالى است، اين يكى از دو وجوه كفر است.

و وجه ديگرش: انكار با معرفت است و آن اين است كه منكر بداند حق است و با اين حال انكار كند، مطلب نزد او ثابت باشد و خدا عز و جل در اين باره فرموده است (14 سوره نمل): «و آن را انكار كنند با اينكه در دل بدان يقين دارند، از روى ستم‏گرى و گردن كشى» و هم خدا عز و جل فرموده است (89 سوره بقره): بودند

 

پ (يهود مدينه) كه پيش از (هجرت پيغمبر به مدينه) در آرزوى پيروزى بر كفّار به سر مى‏بردند (به وسيله پيروى از پيغمبر خاتم ص) و چون آنچه را شناخته بودند نزد آنها آمد بدان كفر ورزيدند لعنت خدا بر كافران باد» اين است تفسير دو وجه جحود و انكار.

وجه سوم از وجوه كفر، كفر به نعمت است و اين گفتار خدا تعالى است كه سليمان را حكايت مى‏كند (40 سوره نمل): «اين از فضل پروردگار من است تا مرا بيازمايد كه شكر گزارم يا ناسپاسى كنم، هر كه شكرگزارى كند همانا براى خود شكرگزارى كرده است و هر كه ناسپاسى كند راستى كه پروردگارم بى‏نياز و كريم است» و فرموده است (7 سوره ابراهيم): اگر شكر كنيد هر آينه براى شما فزون كنيم (نعمت را) و اگر ناسپاسى كنيد راستى عذاب من سخت است سخت» و فرموده است (152 سوره بقره): «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و مرا شكر كنيد و به من ناسپاسى نكنيد».

وجه چهارم ترك آنچه خدا عز و جل بدان دستور داده است و آن مقصود است از قول خدا عز و جل (84 سوره بقره): «و گاهى كه از شما پيمان گرفتيم خون همگنان خود را نريزيد و آنها را از خانه خون بيرون نكنيد سپس اعتراف كرديد و شما بر آن گواه شديد (85) سپس هم شماها همگنان خودتان را كشتيد و گروهى آنها را از خانه‏هاشان بيرون كرديد و به كينه‏ورزى و دشمنى با آنها تظاهر و كمك كرديد و اگر آنها را اسير نزد شما آوردند فديه براى آنها مى‏دهيد و هم آن است كه بيرون كردن آنها از خانه‏شان بر شما حرام است آيا به بعضى از مقررات كتاب (تورات) مى‏گرويد و به بعضى كافر مى‏شويد، چيست سزاى هر كه از شماها اين كار را مى‏كند خدا» آنها را كافر دانسته به واسطه ترك آنچه خدا به آنها فرمان داده است، و نسبت ايمان بدانها داده ولى از آنها نپذيرفته است‏

 

پ‏ايمانشان را، سودمند براى آنها در نزد خودش ندانسته و فرموده است: «پس نيست سزاى هر كدام شما كه چنين كند جز رسوائى در زندگانى دنيا و در روز رستاخيز دچار شود به سخت ترين عذاب و نيست خداوند غافل از آنچه شما مى‏كنيد».

وجه پنجم از وجوه كفر، كفر برائت است و اين است قول خدا عز و جل كه حكايت مى‏كند از ابراهيم (ع) (4 سوره ممتحنه): «ما به شما كافريم و ميان ما با شما دشمنى و بغض پديدار شده تا هرگز تا شما به خداى يگانه بگرويد» يعنى ما از شما بيزاريم، و خدا فرموده است در ذكر ابليس و بيزارى جستن او از دوستان خود از آدمى‏زاده در روز قيامت (22 سوره ابراهيم): «راستى من كافر شدم بدان چه پيش از اين با من در آن شريك شديد» و خدا فرموده است (25 سوره عنكبوت):

 

 «همانا شما در برابر خدا بتانى را به پرستش گرفتيد ميان خودتان در زندگى (چند روزه) دنيا سپس روز رستاخيز به همديگر كافر شويد و همديگر را لعنت كنيد» يعنى از همديگر بيزارى و دورى جوئيد.