باب در اصول كفر و اركان آن

پ‏1- از امام صادق (ع) فرمود:

ريشه‏هاى كفر سه تا است: حرص، سربزرگى، و حسد، امّا حرص اين است كه چون آدم (ع) از خوردن گندم غدقن شد، حرص او را واداشته كه از آن بخورد و امّا سربزرگى اين است كه چون شيطان مأمور شد به آدم (ع) سجده كند، سرباز زد، و امّا حسد اين است كه يكى از دو پسر آدم ديگرى را كشت.پ 2- پيغمبر (ص) فرمود:

اركانِ كفر چهار است: رغبت، رهبت، خشم و غضب.پ 3- رسول خدا (ص) فرمود:

سرآغاز آنچه سبب نافرمانى خدا است شش چيز است:

دوستى دنيا، دوستى رياست، دوستى طعام، دوستى خواب، دوستى راحت و آسايش، و دوستى زن‏ها.پ 4- از امام صادق (ع) كه مردى از خثعم نزد پيغمبر (ص)

 

آمد و عرض كرد: كدام عمل نزد خدا عز و جل دشمن‏تر است؟

در پاسخ فرمود: شرك به خدا، عرض كرد: سپس چه كارى؟

فرمود: قطع رحم، عرض كرد: سپس چه كارى؟ فرمود: وادار كردن به كارِ زشت و بازداشتن از كارِ خوب.پ 5- از يزيد صائغ، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: مردى به عقيده اماميّه است ولى اگر حديثى كند دروغ گويد، و اگر وعده دهد تخلّف كند، و اگر چيزى به او سپرده شود خيانت ورزد، چه مقامى دارد؟ فرمود: اين نزديك‏ترين مراتب است به كفر ولى كافر محسوب نيست.پ 6- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

از نشانه‏هاى شقاوت: خشكى چشم و سختى دل و آزمندى در طلب دنيا و اصرار بر گناه است.پ 7- از امام باقر (ع) كه رسول خدا (ص) براى مردم سخنرانى كرد و فرمود:

آيا من شما را به بدترين خودتان مطّلع نكنم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: آنكه از بخشش به واردين و حاجتمندانِ خود دريغ دارد و بنده خود را مى‏زند و توشه خود را تنها مى‏خورد، شما پنداريد كه خداوند از او خلقى بدتر نيافريده.

سپس فرمود: آيا به شما خبر ندهم از بدتر از آن؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: آنكه اميدِ خيرى از او نيست و ايمنى از شرّ او نيست، بپنداريد كه خدا بدتر از آن نيافريده است.

 

سپس فرمود: آيا شما را به بدتر از آن خبر ندهم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: هرزه گوئى پر لعن، آن كسى كه چون مؤمنان در بر او ياد آورى شوند، به آنها لعن فرستد و چون او را ياد كنند، به او لعن كنند.پ 8- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

سه تا كه در هر كه باشد منافق است و اگر چه نماز خواند و روزه گيرد و پندارد مسلمان است: هر كه چون به او سپرده شود خيانت كند و چون حديثى گويد، دروغ گويد و چون وعده دهد تخلّف كند، زيرا خدا عز و جل در قرآن خود فرمايد (58 سوره انفال):

 «به راستى خيانت‏كاران را دوست نمى‏دارد» و فرموده است (7 سوره نور): «اين است كه لعنت خدا بر او است اگر از دروغگويان است» و در قول خدا عز و جل (54 سوره مريم): «و ياد كن در كتاب اسماعيل را به راستى كه او راست وعده بود و رسول و پيغمبر بود».پ 9- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود: آيا به شما خير ندهم از آنكه از شباهت به من از همه شماها دورتر است؟

گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: بى‏آبروى هرزه گوى بى‏شرم، بخيل و متكبّر و كينه ورز و حسود و سخت دل و دور از هر چيزى كه بدان اميد باشد و ناامن نسبت به هر شرّى كه از آن بر حذر باشند.پ 10- سند به سلمان رسيده كه فرمود:

 

چون خدا عز و جل هلاك بنده‏اى را خواهد، شرم را از او ببرد و چون شرم از او برود، جز خيانت كار و خيانت بار به او بر نخورى و چون خيانت كار و خيانت تار شد، امانت از او برود و چون امانت از او برود، به او بر نخورى جز بد خلق و سخت دل و ناهنجارگو و چون بد خلق و سخت دل شد، مهار ايمان از او كنده شود و چون مهار ايمان از او كنده شد، به او بر نخورى جز اينكه شيطان ملعونى است.پ 11- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

سه ملعونند و ملعونى آنها براى كار بد آنها است: آن كسى كه در سايه محل استراحت كاروانها تغوّط كند و آن كسى كه جلو گير باشد از استفاده آبى كه به نوبه مورد استفاده عموم است و نگذارد صاحب نوبت از آن استفاده كند و آن كسى كه راه روشن و معلومى را ببندد و سدّ كند.پ 12- معنى آن، معنى حديث 11 است.پ 13- از جابر بن عبد اللّه، كه رسول خدا (ص) فرمود: آيا به شما خبر ندهم از بدترين مردان شما؟ گفتيم: چرا يا رسول اللَّه، فرمود:

از بدترين مردان شما است: آنكه بسيار افتراء بندد و بى‏باك باشد و هرزه‏گو باشد، تنها بخورد و به مهمان واردش ندهد، و بنده‏اش‏

 

را بزند، و عيالِ خود را به ديگران پناهنده كند.پ 14- از امام باقر (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

 

پنج باشند كه من آنها را لعنت كردم و هر پيغمبر مستجاب الدعوه‏اى هم لعنت كرده است، آنكه در كتاب خدا بيفزايد و آنكه سنّت و روشِ مرا ترك كند و آنكه به مقدار الهى تكذيب كند و آنكه حرمتى كه خدا به خاندان من داده زير پا گذارد و آنكه غنيمت را مخصوصِ خود سازد و آن را بر خودش حلال داند.