باب دوستى دنيا و حرص بر دنيا

پ‏1- از امام صادق (ع) كه فرمود:

سر هر خطا، دوستى دنيا است.پ 2- از حمّاد بن بشير، گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مى‏فرمود: دو گرگ گرسنه و درنده كه به گله بى‏چوپان زنند، يكى از جلو و يكى از دنبال آن (و آن را محاصره كنند) زيانشان و تباهكاريشان بيشتر از دوستى دنيا و شرافت مآبى براى مسلمان نيست.پ 3- از امام باقر (ع)، فرمود:

دو گرگ گرسنه و درنده در گله بى‏چوپان كه يكى از جلو و ديگرى از عقبِ گله در آن افتد (يعنى آن را به طور كلى محاصره كنند) زود آن را نابود نكنند از دوستى مال و شرافت مآبى در دين مسلمان.پ 4- از امام صادق (ع)، فرمود:

به راستى شيطان آدمى‏زاده را در هر چيزى مى‏چرخاند (تا او را گمراه كند) و چون از او درمانده گرديد در برابر پول و مالِ دنيا جلو او را سخت مى‏بندد و گردن او را مى‏گيرد.

 

پ‏5- از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

هر كه با تسليت و دلجوئى خدا تسلّى نيابد و دلش آرام نشود، نفسش از افسوس و حسرت پى در پى بر دنيا بند آيد و هر كه ديده به دنبال آن دارد كه به دست مردمِ ديگر است، همّ و غمّ او فراوان شود، و سوز دلش درمان نپذيرد، و هر كه براى خدا عز و جل نعمتى نشناسد جز در خوردن و نوشيدن و جامه پوشيدن، محققاً كردارش كم و كوتاه و عذابش نزديك است (و به عذاب نزديك است خ ل).پ 6- از امير المؤمنين (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

راستى كه اشرفى طلا و پول نقره هلاك كردند كسانى را پيش از شما بودند و همان دو هلاك‏كننده شمايند.پ 7- از امام صادق (ع) كه امام باقر (ع) فرمود:

نمونه آزمند بر دنيا نمونه كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر ابريشم بر خود مى‏تابد و مى‏پيچد، راه بيرون شدن خود را دورتر و بسته‏تر مى‏نمايد تا از غم و اندوه مى‏ميرد.

امام صادق (ع) فرمود: بهترين توانگرى و بى‏نيازى اين است كه كسى گرفتار آزمندى نباشد.

و فرمود (ع) دل را در پى آنچه از دست رفته روانه نكنيد، تا فكر خود را از آمادگى براى آنچه هنوز نيامده است، باز داريد.

 

پ‏8- زهرى گويد: از على بن الحسين (ع) پرسش شد كه كدام از اعمال بهتر است؟ در پاسخ فرمود: پس از شناختن خدا عز و جل و شناختن رسول خدا (ص) عملى بهتر از بغض دنيا نيست و به راستى كه آن شعبه‏هاى بسيارى دارد و معاصى هم شعبه‏هاى بسيارى دارند.

اول چيزى كه خدا به وسيله آن نافرمانى شد: كبر و سربزرگى بود، گناه ابليس هنگامى كه سرباز زد و سر بزرگى كرد و از كافرين شد، سپس حرص است و آن گناه آدم و حوا است (ع) هنگامى كه خدا عز و جل به آنها فرمود (35 سوره بقره): «بخوريد از هرجا كه خواهيد و نزديك نشويد به اين درخت تا از ستمكاران باشيد» و آن دو دنبال چيزى رفتند كه بدان نيازى نبود و اين خوى در نژادِ آنها در آمد تا به روز رستاخيز و اين است كه بيشتر آنچه آدمى‏زاده به جستجوى آن است چيزى است كه بدان نياز ندارد، سپس حسد است و اين گناهِ پسر آدم است هنگامى كه حسد ورزيد به برادر خود و او را كشت و از اين است كه شعبه‏هائى پديد آيد از دوستى زنان و دوستى دنيا و دوستى رياست و راحت‏طلبى و حبّ سخنورى و گفتار و حبّ برترى و ثروت و اين خود هفت خصلت شد كه همه آنها در حبّ دنيا فراهم هستند و پيغمبران و دانشمندان پس از فهميدن آن گفته‏اند:

حبّ دنيا سر هر گناهى است، و دنيا دو دنيا است: دنياى به اندازه ضرورت زندگى و دنياى ملعون.

 

پ‏9- از امام صادق (ع) فرمود:

اى موسى! به راستى دنيا خانه كيفر است، من آدم را براى خطائى كه كرد در آن، كيفر دادم و آن را ملعونه نام نهادم، هر چه در آن است ملعون است جز آنچه كه در آن براى من باشد.

اى موسى! راستى كه بنده‏هاى شايسته و خوبم به اندازه دانشِ خود به دنيا بى‏رغبت هستند و مردمِ ديگر به اندازه نادانى و جهلِ خود بدان رغبت دارند و كسى نباشد كه آن را بزرگ شمارد كه چشمش در آن روشن شود و هيچ كس آن را خوار و زبون نشمرد جز آنكه بدان بهره‏مند شد.پ 10- در حديث (1) باب، ترجمه شده است.پ 11- از مهاجر اسدى، از امام صادق (ع)، فرمود: عيسى بن مريم به يك آبادى گذر كرد كه اهل آن با هر چه پرنده و جاندار داشته يك جا مرده بودند، پس فرمود: هلا به راستى اينها نمرده‏اند جز به خشم و عذاب، و اگر به تدريج مرده بودند، يك ديگر را به خاك سپرده بودند، حواريون گفتند: اى روح اللَّه و كلمة اللَّه! به درگاه خدا دعا كن آنها را براى ما زنده كند و به ما گزارش دهند كه كردار آنان چه بوده است (كه بدين كيفر رسيده‏اند) تا ما از آن دورى كنيم، عيسى آن را از پروردگار خود درخواست كرد و از فضا بدو فرياد شد كه: آنان را فرياد كن، عيسى در شب بر يك تپه‏اى از زمين برآمد و فرمود: اى مردم! اين آبادى و يك تن از ميان‏

 

پ‏آنها به او پاسخ گفت: پرستش طاغوت و دوستى دنيا به همراه ترس اندك (از خدا) و آرزوى دور و دراز و غفلت در سرگرمى و بازى، پس عيسى (ع) فرمود: دوستى شما با دنيا چگونه بود و چه اندازه دنيا طلب بوديد؟ در پاسخ گفت: به اندازه دوستى كودك در باره مادرش، هر گاه به ما رو مى‏آورد شاد و خرسند مى‏شديم و چون به ما رو مى‏كرد مى‏گريستيم و غمناك مى‏شديم. فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ در پاسخ گفت: از گنهكاران فرمانبرى داشتيم.

فرمود: سرانجام كارِ شما چه شد و به كجا كشيد؟ در پاسخ گفت:

شب را در عافيت و خوشى به سر برديم و بامدادان در هاويه افتاديم.

فرمود: هاويه چيست؟ در پاسخ گفت: سجّين است، فرمود: سجّين چيست؟ در پاسخ گفت: كوههائى از آتش تافته و شعله‏ور كه تا روز رستاخيز بر ما فروزان است، فرمود: چه گفتيد و چه با شما گفتند؟ در پاسخ گفت: گفتيم ما را برگردانيد به دنيا تا در آن زهد در پيش گيريم و به ما گفته شد: دروغ مى‏گوئيد. فرمود: واى بر تو، چگونه جز تو ديگرى از ميان آنها با من سخن نگفت؟ در پاسخ گفت:

يا روح اللَّه! همه را مهار و لگام آتشين بر دهان است و به دست فرشته‏هاى سخت و تند گرفتارند و راستش من در ميان آنها به سر مى‏بردم و از آنها نبودم و چون عذاب فرود آمد، مرا هم در گرفت به همراه آنها، من هم با يك مو بر لبه دوزخ آويزانم و نمى‏دانم كه در آن معلّق زنم يا از آن رهائى يابم. عيسى رو به حواريون كرد و فرمود: اى دوستان خدا! نان خشك با نمكِ زبر و خوابيدن بر زباله دانها خير بسيارى است با اينكه عافيت دنيا و آخرت را تأمين كند.

 

پ‏12- از امام صادق (ع) كه فرمود:

خدا بر بنده‏اى درى از دنيا نگشايد جز آنكه بر او درى از حرص به مانند آن گشايد.پ 13- از امام صادق (ع) كه عيسى بن مريم (ع) فرمود:

براى دنيا كار مى‏كنيد با اينكه در آن به شما روزى داده شود بى‏كار و عمل، و براى آخرت كار نمى‏كنيد با آنكه در آخرت به شما روزى داده نشود جز در برابر كردار، واى بر شما، علماى بدكردار، مزد را دريافت كنيد و كار را ضايع سازيد، صاحب كار نزديك است به اينكه كار را بپذيرد (كار خود را پس بگيرد خ ل) و نزديك است كه كارگران از تنگناى دنيا به تاريكى گور بروند.

چگونه كسى دانشمند باشد كه در راه آخرت است و رو به دنيا دارد و آنچه به او زيان رساند، نزد او محبوب‏تر است از آنچه به او سود رساند؟پ 14- از امام صادق (ع) كه فرمود:

دورترين حالى كه بنده از خداى عز و جل دارد، اين است كه جز شكم و فرجِ خود همّ و همّتى ندارد.پ 15- امام صادق (ع) فرمود:

هر كه بامداد و شام كند و اكبر همّ او دنيا باشد، خدا تعالى فقر و پريشانى را جلو چشمش نهد و كارش را پريشان سازد و از دنيا نرسد مگر بدان چه خدا قسمتِ او كرده است و هر كه بامداد كند و

 

شامگاهان نمايد و آخرت مهمّ اكبر او باشد، خدا در دلش توانگرى و بى‏نيازى مقرر سازد و كار زندگى او را جمع و فراهم نمايد.پ 16- امام صادق (ع) فرمود:

هر كه بيشتر آلوده به دنيا است، هنگام جدا شدن از آن، افسوسش بيشتر و سخت‏تر است.پ 17- امام صادق (ع) فرمود:

 

هر كه دل به دنيا دهد، دل را گرو سه خصلت ساخته است و بدانها پرداخته: همّى كه به آخر نرسد و آرزوئى كه به دست نيايد و اميدى كه برآورده نگردد.