باب شرك‏

پ‏1- از بريد عجلى، گويد: از امام باقر (ع) پرسيدم از كمترين چيزى كه بنده بدان مشرك گردد؟ فرمود:

هر كه به هسته‏اى گويد: سنگريزه، و يا به سنگريزه‏اى گويد: هسته است و سپس بدان متدين گردد.پ 2- از ابى العباس، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از كمترين چيزى كه انسان بدان مشرك گردد؟ فرمود:

هر كه رأى را بدعت گذارد چه به واسطه آن محبوب گردد و چه به واسطه آن مبغوض شود.پ 3- از امام صادق (ع) كه در تفسير قول خدا عز و جل (106 سوره يوسف): «و ايمان ندارند به خدا بيشتر آنان جز اينكه هم آنها مشرك‏

 

باشند» فرمود:

شيطان را ندانسته فرمان برد و مشرك گردد.پ 4- از ضريس، از امام صادق (ع) در قول خدا عز و جل:

 «ايمان نياورد بيشتر آنان به خدا جز اينكه هم آنها مشرك باشند» فرمود:

شرك در اطاعت است نه شرك در عبادت، و از قول خدا عزّ و جلّ (11 سوره حج): «و برخى مردمند كه خدا بر حرف مى‏پرستند» (پرسش شد) و فرمود: راستى آيه‏اى در باره مردى نازل شود و سپس در باره پيروان او هم باشد، سپس من گفتم: هر كه در برابر شما چيزى بر پا دارد، او از كسانى است كه خدا بر حرف مى‏پرستد؟ در پاسخ فرمود: آرى، و بسا كه شرك محض باشد.پ 5- از عميره، گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مى‏فرمود:

مردم مأمورند ما را بشناسند و به ما مراجعه كنند و تسليم به ما باشند، سپس فرمود: و اگر چه روزه دارند و نماز گزارند و شهادت دهند كه جز خدا معبود شايسته‏اى نيست و در دل گيرند كه به ما مراجعه نكنند، بدين سبب مشرك باشند.پ 6- از عبد اللَّه بن يحيى كاهلى، گويد: امام صادق (ع) فرمود: اگر چنانچه مردمى خداى يگانه و بى‏شريك را بپرستند و نماز را بر پا دارند و زكاة را بپردازند و خانه خدا را حج كنند و ماه رمضان را روزه دارند و سپس بدان چيزى كه خدا ساخته و پيغمبر ساخته‏

 

اعتراض كنند و بگويند: چرا بر خلاف آن نساخته‏ايد؟ يا در دل خود چنين تصوّرى بكنند (گرچه به زبان نياورند)، به همين اعتراض خود، مشرك گردند، سپس اين آيه را خواند (64 سوره نساء):

 «نه، نه سوگند به پروردگارت مؤمن نباشند تا تو را در اختلاف و نزاعى كه ميان آنها است حَكَم و قاضى سازند و سپس در دل خود از آنچه قضاوت كنى و حكم بدهى حرجى و ضيقى و اعتراضى در نيابند و به خوبى تسليم باشند و بپذيرند» سپس امام صادق (ع) فرمود: بر شما لازم است كه تسليم باشيد.پ 7- از ابى بصير، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از قول خدا عز و جل (32 سوره توبه): «دانشمندان و عابدان خود را در برابر خدا ارباب و پروردگار خود گرفتند» در پاسخ فرمود:

هلا به خدا اين دانشمندان و عبّاد آنها را به پرستش خودشان دعوت نكردند و اگر هم دعوت مى‏كردند آنها نمى‏پذيرفتند ولى به نظر خودشان حرام خدا را براى آنها حلال كردند و حلال خدا را براى آنان حرام كردند و آنان را ندانسته و نفهميده از اين راه اطاعت و پرستش كردند.پ 8- از امام صادق (ع)، فرمود:

 

هر كس مردى را در نافرمانى خدا فرمان برد، محققاً او را پرستيده است.