باب شصت و پنجم در وارسى از عيوب مردم و فاش كردن آنها و جستجو از لغزشهاى مؤمن و سركوفت بدانها

قرآن مجيد

پ‏1- النور (آيه- 19) راستى كسانى كه خواهند فاش شود هرزگى در باره اهل ايمان‏

 

عذاب دردناكى دارند.پ 2- الحجرات (آيه 12) و جاسوسى نكنيد.

اخبار باب‏

:پ 1- خصال: در سفارشى از پيغمبر (ص) كه باصحابش فرمود: بشما خبر ندهم از بدان شما؟ گفتند: چرا يا رسول الله، فرمود: سخن چينها كه ميان دوستان جدائى افكنند و براى پاكان عيبجويند.پ گويم: اين اخبار در باب شرار الناس و باب غيبت گذشته.پ 2- تفسير قمى: بسندش تا امام ششم (ع) هر كس در باره مؤمن عيبى گويد كه ديده يا شنيده بگوش خود از آنها است كه خدا در باره‏شان فرموده (آيه 19 سوره النور) راستى كسانى كه دوست دارند هرزگى در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناكى دارند در دنيا و آخرت.پ 3- امالى صدوق: در مناهى پيغمبر است كه هر كه يك هرزگى را بشنود و فاش سازد چون كسى است كه انجام داده.پ 4- امالى طوسى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه در مدينه مردمى بودند كه خاموش ماندند از ذكر عيب مردم، و خدا عيب آنها را فاش نكرد و پيش مردم بى‏عيب مردند، و در مدينه مردمى بى‏عيب بودند و عيب مردم را گفتند و خدا عيبها از آنها پديدار كرد كه نفهميده بودند تا مردند.پ 5- امالى صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: سركوفت نزن ببرادرت تا او را رحم كند و تو را مبتلا كند.پ 6- مجالس مفيد مانندش را آورده.پ 7- معانى الاخبار: بسندش تا امام ششم (ع) كه در تفسير عورت مؤمن بر مؤمن حرامست فرمود: آن همين نيست كه كشف شود و از او چيزى بيند همانا اينست كه از او بدى نقل كند.پ 8- همان: بسندش از حذيفه بن منصور كه بامام ششم (ع) گفتم: يك چيزى مردم ميگويند كه عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود آن نيست كه تو خيال ميكنى همانا عورت مؤمن اينست كه سخن عيب دارى گويد و آن را نگهدارد تا روزى بر او خشم گيرد و وى را بدان سرزنش كند.پ 9- همان (نزديك بمضمون شماره 8 را آورده.

 

پ‏10- ثواب الاعمال: بسندش از ابى برده گفت: رسول خدا (ص) براى ما نماز خواند و زود برگشت تا آنكه دستش را بر در مسجد نهاد و به بلندترين آوازش فرياد كرد اى كسانى كه بزبان ايمان داريد و ايمان با اخلاص بدل شما نفوذ نكرده از عورت مؤمنان وارسى بكنيد كه هر كه چنين كند خدا عورتش را وارسد و او را رسوا كند گرچه درون خانه‏اش باشد.

محاسن مانندش را آورده.

مجالس مفيد مانندش را آورده.پ 11- ثواب الاعمال: بسندش تا محمد بن فضيل كه بامام كاظم (ع) گفتم: قربانت از يكى از برادرانم چيزى بمن رسد كه برايش بد دارم و از خودش مى‏پرسم و انكار كند با اينكه مردم موثقى آن را بمن خبر دادند بمن فرمود: اى محمد گوش و چشمت را هم از برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم گواهى دهند و خودش بر خلاف آن گفت او را باور دار و همه را دروغگو شمار و چيزى در باره او فاش مكن كه زشتش كنى و آبرويش ببرى و از آنان باشى كه خدا عز و جل در باره‏شان فرموده راستى هر كه دوست دارد هرزگى در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناكى دارد در دنيا و آخرت‏پ 12- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه هر كه هرزگى را فاش كند چون كسى باشد كه آن را انجام دهد و هر كه مؤمنى را بچيزى سرزنش كند نميرد تا مرتكب آن شود.

محاسن: بسندى مانندش را آورده.پ 13- همان: بروايت زراره از امام باقر (ع) كه نزديكتر حال بنده‏اى بكفر اينكه با كسى برادر دينى شود و خطاها و لغزشهاى او را بشمار گيرد تا روزى او را بدان سركوفت كند.

مجالس مفيد: بسندى مانندش را آورده.پ 14- سرائر: بسندى تا امام ششم (ع) كه چون ديديد بنده‏اى در جستجوى گناهان مردم است و فراموش گناهان خود بدانيد كه باو مكر شده.پ 15- مجالس مفيد: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: زودرس‏تر ثواب خير ثواب نيكى كردنست و زودرس عقاب سزاى ستم و تجاوز است، و بس است اين عيب براى هر كس كه بيند از مردم آنچه را در خودش نتواند ديد و اينكه سرزنش كند مردم را بدان چه تركش نتواند كرد، و اينكه آزار دهد همنشين خود را بدان چه سودش ندارد.پ 16- اختصاص: امام صادق (ع) فرمود: هر كه آگاه شود بگناه و كار بد مؤمن و آن را

 

از او فاش كند و نهانش نكندپ و از خدا برايش آمرزش نخواهد نزد خدا چون انجام دهنده آن است و گناه آنچه فاش كرده بر او است و كننده آن آمرزيده است و عقاب آنچه از او در دينا فاش شده او را بس است و در آخرت مستور است و دنبال نشود و دريابد كه خدا كريمتر از آنست كه در آخرت عقاب دومى باو روا دارد، و فرمود (ع): هر كه بدى از مؤمنى نقل كند تا او را زشت و بى‏آبرو كند و از چشم مردم بيندازد خدايش از ولايت خود به ولايت شيطان براند، و شيطانش هم نپذيرد.پ 17- همان: بسندش تا امام صادق (ع) فرمود: راستى خدا تبارك و تعالى را بر بنده خودش چهل سپر باشد، و هر كه گناه كبيره كند يك سپر از او برداشته شود، و اگر عيب كند برادر مؤمنش بچيزى كه از او داند همه اين سپرها بالا روند و بى‏پرده ماند و در آسمان بزبان فرشته‏ها رسوا شود و در زمين بزبان مردم و گناهى نكند جز كه سر زبانها افتد و فرشته‏هاى موكل او گويند: پروردگارا بنده‏ات بى‏پرده مانده و بما فرمودى او را حفظ كنيم و خدا عز و جل فرمايد اى فرشته‏هايم اگر خوبى اين بنده را خواستم او را رسوا نميكردم بالهاتان را از او برداريد بعزتم كه هرگز بخوبى باز نگردد.پ 18- صفات الشيعه: بسندش از امام صادق (ع) كه مؤمن بر خود راستگوتر است از هفتاد مؤمن بر ضرر او.پ 19- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: شماتت نكن برادرت را تا خدا به او رحم كند و آن را بتو گرداند، و فرمود: هر كه شماتت كند بآسيبى كه برادرش ديده از دنيا نرود تا بدان آزمون شود.پ بيان: شماتت شادى به بلاى دشمن است و آزمون شده كسى است كه مالش يا خردش برود و آن حضرت از اظهار شادى نهى كرده زيرا گاهى بر اثر دشمنى بى‏اختيار دلش شاد شود و تكليف همه مردم بدان حرج است و ناجور با شريعت آسان اسلام و اظهار شادى خرمى و خنده است برابر آسيب رسيده و در غياب او بمسخره كردن با زبان و كيفرش در دنيا اينكه خدا او را بمانند آن گرفتار كند براى طرفدارى از مؤمن و انتقام براى او با اينكه شماتت نوعى تجاوز و ستم است و عقوبتش زودرس است.پ 20- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) كه نزديكتر حال بنده بكفر اينست كه برادر دينى كسى شود و لغزشها و خطاهايش بشمار گيرد تا روزى او را بدانها سرزنش كند.پ بيان: (بعد از اعراب جمله و شرح لفظ گويد) سرزنشى چنين بزرگترين خيانت است در دوستى و برادرى و يك عارفى گفته: بايد دوستى بگيرى مورد اعتماد و سازگار كه از

 

شرش در امان باشى‏پ و بدست نيايد مگر پس از آزمايش او پيش از دوست شدن تا مدتى در گفتار و كردارش با ممنوعش و بعد از دوستى هم بايد بسيارى از احوال و اسرارت را از او نهان دارى چون معصوم نيست و بسا كه از تو جدا شود و از دوستى برگردد و آنگاه بتو سركوفت زند.

و مقصود از بشمار گرفتن خطاها اينست كه آنها را بخاطر سپارد يا دفتر نگارد تا يك روزى سركوفت نمايد و نزديك شدن او بكفر بهمان شمارگيريست و گرچه بكار نبندد، و به قولى نزديك شدن بكفر براى اينست كه ايمان در دلش پايدار نيست يا مقصود كفران نعمت برادريست كه با اين قصد بدان نزديك شود و با سرزنش و سركوفت خود كفران واقع شود و سزاوار است براى برادر دينى كه اگر لغزش از برادر بيند اولا بلغزشهاى خود نظر كند و خود را از آنها پاك كند و براى برادرش نرمش و دلسوزى خطاها را به نصيحت گزارد تا آنها را وانهد و صداقت بكمال رسد.

و مى‏شود كه مقصود از اين لغزشها از نظر خوش‏صحبتى و معاشرت باشد و اما گناه دينى او را پيش مردم سركوفت نكند ولى بر او واجب است كه براى نهى از منكر او را از آنها باز دارد با شروط و شرحى كه ما آن را در جاى خود ذكر كنيم.پ 21- كافى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: اى گروه مسلمانان زبانى بى‏ايمان خالص قلبى نكوهش نكنيد مسلمانان را و جستجو نكنيد از عورت آنان كه عورتشان جويد خدا عورتش جويد تا رسواش كند و گرچه درون خانه‏اش.پ بيان (پس از شرح لغت گويد) دلالت دارد بر اينكه هر كه اصرار بر گناه كند چون منافقانست كه در باره آنها فرموده (13- الحجرات) اعراب گفتند: ايمان آورديم بگو ايمان نداريد بلكه بگوئيد مسلمان شديم و هنوز ايمان در دلتان در نيامده زيرا اگر در دلش ايمان بر قرار بود آثارش در اندامش هويدا بودند، و بسا خطاب آن حضرت با منافقانى بوده كه ميان مسلمانها بودند و آنها را آزار ميكردند و بدنبال لغزش آنها بودند.

تتبع جستجو است خرده خرده و عورت هر زشتى كه آدمى آنها را از روى بزرگ منشى مى‏پوشد و تتبع خدا منع لطف و پرده‏بردارى و بازداشتن فرشته‏ها است از پوشيده گناهان و عيوبش پس در آسمان و زمين رسوا شود و گرچه خودش و كارش را درون خانه‏اش نهان كند و بدان همت گمارد يا مقصود رسوا شدن او است نزد خاندانش و يكمى روشنتر است (شرح لفظ).پ 22- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) كه فرمود: دورترين حال بنده بخدا اينست‏

 

 

كه با كسى برادرى كند و لغزشهاى او را حفظ كند تا روزى او را بدانها سرزنش كند.پ بيان: (پس از شرح لفظ گويد) گويا مقصود دورى تا كمتر از اندازه كفر است و مخالف مضمون شماره 20 گذشته نيست.