باب نود و چهارم كسى كه بشهرى درآيد مهمان برادران خود باشد و در اندازه مهمانى

1- علل: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: چون كسى در آمد در شهرى مهمان باشد بر هر كه همكيش او است در آن تا از آنها بكوچد، و نشايد مهمان روزه گيرد مگر باجازه‏

 

ميزبان تا مبادا خوراكى برايش بسازند و بر آنها تباه گردد و نشايد آنها هم روزه دارند جز باجازه آن مهمان تا بر روى آنها در نماند و خوراكى خواهد و بخاطر آنها ترك كند.

علل: بسند ديگر مانندش را آورده‏پ 2- علل: (مضمون حديث را از قول كسى كه در مدينه از آن پرسش كرده آورده و بدنبالش افزوده) چون فردا شد بناگاه او (مرديكه حديث را از او پرسيده بود) بامداد نزدم آمد و بر سر خادمش سفره‏اى با چند نوع خوراك بود، گفتم: خدا رحمتت كند اين چيست؟ گفت:

سبحان الله ديروز حديث را از قول امام باقر (ع) برايت باز نگفتم.

سرائر: از سيارى مانندش را آورده.پ 3- خصال: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: مهمانى تا سه روز است، روز يكم حق است و روز دوم و سوم بخشش و پس از آن صدقه است بر او، سپس فرمود: مبادا يكى از شما به برادرش مهمان شود تا او را بگناه كشد گفته شد يا رسول الله چگونه‏اش بگناه كشد؟ فرمود:

 

يعنى تا آنكه چيزى نداشته باشد خرج او كند.