باب پنجاه و ششم در باره كسى كه مؤمنى را خوار كند يا اهانت نمايد يا حقير شما رد و او را مسخره كند يا سركوفت زند يا گفته او را رد كند و نهى از رد كردن گفته او و ا

قرآن مجيد

:پ 1- المؤمنون (آيه 110) و آنان را مسخره كرديد تا ياد مرا بفراموشى سپرديد و به آنها مى‏خنديد 111 من پاداششان دهم امروز به شكيبائى آنها راستش كه آنها كاميابند. 2- الاحزاب (آيه 58) و كسانى كه آزار كنند مؤمنين و مؤمنات را بدان چه نكرده‏اند البته كه بگردن گرفتند بهتان و گناه بزرگى.

 

پ‏3- الحجرات (آيه- 11) بهم لقب پرانى نكنيد بد است نام بدكارى پس از گرويدن باسلام.

اخبار باب‏

پ‏1- امالى طوسى: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: راستى كه خدا عز و جل مؤمن را از جلال و قدرتش آفريده هر كس بر او طعنه زند يا گفته او را رد كند گفته خدا را رد كرده است.پ 2- معانى الاخبار: بسندش از پيغمبر (ص) كه خوارتر مردم آنكه اهانت كند به مردم.پ 3- امالى طوسى: بسندى از پيغمبر (ص) كه هر كه مؤمنى را خوار كند خدايش خوار كند.پ 4- عيون: بسندش تا رسول خدا (ص) هر كه خوار شمرد مؤمن را يا براى مستمندى و كمى مالش او را حقير شمارد خدا در روز قيامت او را انگشت‏نما كند و رسوايش نمايد.پ 5- همان: بسندش از رسول خدا (ص) (مضمون حديث پيش را آورده با اندك اختلافى).پ 6- خصال: بسندش از اربعمائه كه امير مؤمنان (ع) فرمود: برادران ناتوان خود را حقير نشماريد كه هر كه مؤمنى را حقير شمارد خدا عز و جل آن دو را در بهشت همراه نكند مگر او توبه كند.پ و فرمود: كه مؤمن با برادر خود دغلى نكند و خيانتش نكند و ترك يارى او نكند و تهمت باو نزند و باو نگويد از تو بيزارم.پ 7- امالى صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: بسا ژوليده خاكسار دوره گرد بر در خانه‏ها كه اگر خدا را قسم دهد حاجت او را برآورده كند.پ 8- عيون: بسندش تا عموى محمد بن يحيى كه شنيدم امام رضا (ع) روزى شعرى خواند گفتم: خدا عزت دهد امير را اين شعر از كيست؟ فرمود: از يك عراقى شما ابو عتاهيه آن را از گفته خواندش براى من خوانده فرمود: نامش را بگو و اين تعبير را واگذار كه خدا سبحانه و تعالى ميفرمايد: يك ديگر را با لقب بد نخوانيد و شايد كه آن مرد بدش آيد از اين لقب.

 (عتاهيه بمعنى احمق يا شيداست كه شيفته كنيز مهدى عباسى بوده و او اين لقب را باو داده و بدان معروف شده نام او اسماعيل بن قاسم بوده و شعرها اينست كه در عيون آمده.

 

         آرزوى ما بود طول اجل             مرگ و مير ما است آفات امل‏

 تا گويد:

         هست دنيا همچو سايه و زوال             كه در آن راكب بحل و ارتحال‏

 خلاصه از پاورقى ص 143)پ 9- خصال: بسندش تا امام ششم (ع) كه مسخره كن مردم طمع نكند در دوستى راستى.

گويم اين حديث در باب كليات بديها گذشت.پ 10- تفسير قمى: (آيه 10 و 11 سوره الحجرات) ايا كسانى كه گرويديد قومى قوم ديگر را مسخره نكند و نه زنانى زنان ديگر را بسا كه بهتر از آنها باشند كه در باره صفيه دختر حيى بن اخطب نازل شده كه همسر رسول خدا (ص) بوده و عايشه و حفصه او را آزار ميكردند و دشنام ميدادند و باو ميگفتند: اى يهودى‏زاده و او به پيغمبر (ص) شكايت كرد و آن حضرت باو فرمود: تو بآنها پاسخ ميدهى، گفت: چه پاسخى يا رسول الله؟ فرمود:

بگو: پدرم هارون پيغمبر است و عمويم موسى كليم الله، و شوهرم محمد رسول الله و براى چه منكر مقام ميشويد، و اين را بآن دو تا گفت و گفتند اين را رسول خدا (ص) بتو آموخته و خدا اين آيه را در باره آنها نازل كرد كه دنبالش فرمود: و لقب بد بهم نپرانيد چه بد است نام ناشايسته پس از ايمان.پ 11- مشكاة الانوار: امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را براى كمى مالش حقير شمارد خدايش حقير شمارد، و پيوسته نزد خدا حقير است تا از كار خود توبه كند، راستش آنها بهمگنان خود مى‏بالند در روز قيامت.پ 12- ثواب الاعمال: بسندش تا امام صادق (ع) كه خدا عز و جل فرموده بجنگ من برخاسته كسى كه خوار شمارد بنده مؤمن را و از خشم آسوده است كسى كه گرامى دارد بنده مؤمن مرا.

در محاسن مانندش آمده.پ 13- ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) كه خدا عز و جل مؤمنان را از نور عظمت و جلال كبريائيش آفريده و هر كس بدانها سركوفت زند يا گفته و عقيده آنها را رد كند بر خدا رد كرده در عرش او، و نزد خدا بچيزى شمرده نشود، همانا كه او شرك شيطانست در محاسن مانندش آمده.پ 14- ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) كه هر كه بر مؤمن طعنه زند نباشد جز كه ببدترين مرگى بميرد و آرزو كند كه بكار خير برگردد، در محاسن مانندش آمده.

 

 

پ‏15- ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود حقير نشماريد مؤمن فقير را كه هر كه او را حقير شمارد يا او را سبك گيرد خدايش حقير سازد و پيوسته‏اش دشمن دارد تا از آن برگردد و يا توبه كند،پ و فرمود (ع): هر كه مؤمنى خوار شمارد يا حقير شمارد براى آنچه كه مالش كم است يا فقير است خدايش روز قيامت در ميان همه مردم انگشت نما كند.پ 16- محاسن: بسندش تا امام ششم (ع) كه چون مؤمن به برادرش اف گويد از دوستى و ولايت او بدر آيد، و چون گويد: تو دشمن منى يكى از آنها كافر باشد، و خدا عمل كسى را نپذيرد كه بد كردن بمؤمن را در دل دارد.پ 17- همان: بسندى (نزديك بمضمون شماره 13 را آورده).پ 18- همان: بسندى تا رسول خدا (ص) فرمود: مرا بمعراج بردند و خدا از پس پرده بمن وحى كرد آنچه وحى كرد، و از پس پرده با من گفتگو كرد آنچه بايد و در ضمن آن فرمود: اى محمد هر كه دوست مرا آزار كند بجنگ با من كمين كرده و هر كه با من بجنگد با او بجنگم گويد (ص) گفتم: پروردگارا اين دوست تو كيست كه در باره او جنگ كنى با كسى كه با او جنگ كند؟ فرمود: او كسى است كه از او پيمان گرفتم براى تو و براى وصى تو و وارثان بولايت و پيروى.پ 19- حسين بن سعيد: بسندش از امام پنجم و ششم كه فرمودند: كه ابا ذر در زمان پيغمبر مردى را سرزنش كرد باو گفت اى زاده سياه و مادر او سياه بوده، و رسول خدا (ص) با باذر فرمود: اى ابا ذر او را بمادرش سرزنش كردى، فرمود: ابو ذر پيوسته روى و سر را به خاك غلطاند تا رسول خدا (ص) از او راضى شد.پ 20- الدره الباهره: مسخره كردن ميوه كم‏خردان و كار نادانهاست.پ 21- كنز كراچكى كه بروايت امامى رسول خدا (ص) فرموده: راستى خدا عز و جل سه را در سه نهان داشته، نهان داشته رضاى خود را در طاعتش و خشمش را در نافرمانيش و دوستش را در ميان خلقش، كسى طاعتى را كم نگيرد كه بسا نداند رضاى خدا در كدام طاعت است، و هيچ كس گناهى را كم نشمارد چه كه نداند خشم خدا در كدام گناه است، و هيچ كس از شماها هيچ آدمى بچشم كم بكسى ننگرد چه كه نداند كدامشان دوست خدايند.