باب شانزدهم در آنچه براى خصوص روز جمعه آمده

پ‏1- در قرب الاسناد: (168): بسندش از عبد الرحمن بن عمر بن اسلم گفت: ديدم امام هفتم روز چهارشنبه حجامت كرد و تبدار بود و تبش نبريد و روز جمعه حجامت كرد و تبش بريد.پ 2- در عيون (ج 2 ص 16): بسندش از مقاتل بن مقاتل گفت: ديدم امام هشتم عليه السّلام روز جمعه وقت زوال در سر راه حجامت كرد با اينكه محرم بود صدوق- ره- گفته: در اين حديث چند فائده است.

1- جواز حجامت در روز جمعه براى ضرورت، و بدان كه آنچه در كراهتش رسيده همان در حال اختيار است.

2- روان بودن حجامت هنگام زوال.

3- روا بودن حجامت براى شخص محرم در حال ضرورت با اينكه محل آن را نتراشد و لا قوّة إلّا باللَّه العلىّ العظيم.پ 3- در خصال (30): بسندش از محمّد بن رباح قلّاء گفت ديدم امام هفتم روز جمعه حجامت ميكرد گفتم: قربانت روز جمعه حجامت ميكنى؟ فرمود: آية الكرسى خواندم، چون خونت جوشيد در شب باشد يا روز آيت الكرسى بخوان و حجامت كن.

 

پ‏4- و از همان: بسندش از على عليه السّلام كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: باهل خود در هر جمعه چيزى از ميوه و گوشت هديه دهيد تا بروز جمعه شاد شوند، و چون پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله در تابستان بستر از خانه بيرون ميبرد روز پنجشنبه بود و چون از سرماى زمستان بخانه برميگشت در روز جمعه بود، و در روايتى است كه برون شدن و درون آمدنش هر دو در روز جمعه بود (30 خصال).پ 5- و از همان (31- 32): بسندش از امام ششم عليه السّلام در باره كسى كه خواهد كار خوبى كند چون صدقه و روزه و مانندش خوبست در روز جمعه باشد كه كار روز جمعه دو برابر ثواب دارد.پ 6- و از همان (32): بسندش از امام ششم عليه السّلام كه: سفر و تلاش در كارها بامداد جمعه بد است براى خاطر نماز جمعه و اما پس از نماز روا است و مايه بركت است.پ 7- و از همان (31): بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم كه هر كه روز جمعه ناخن گيرد خدا درد انگشتانش ببرد و درمان در آنها درآورد، و روايت شده كه ديوانگى و خوره و پيسى باو نرسند.پ 8- و از همان (31): بسندش از سكن خزّاز كه شنيدم امام ششم عليه السّلام ميفرمود: خدا حق دارد بر هر مكلّفى در هر جمعه كه موى سبيل بچيند و ناخن بگيرد و عطر بزند.پ 9- در محاسن (347): بسندش از امام ششم عليه السّلام كه سفر در شب جمعه باكى ندارد.پ 10- در خصال (171): بسندش تا امير المؤمنين عليه السّلام كه در جمعه ساعتى است حجامت نكند در آن كسى جز كه بميرد.پ بيان: بارها تجربه شده كه در حجامت روز جمعه خون بند نيامده تا مرگ رسيده و حجامت أئمه در آن با اين منافات ندارد زيرا آنها آن ساعت را ميدانستند يا اينكه نخواندن آية الكرسى باعث آنست، و آنچه صدوق- ره- گفته كه فرق‏

 

 

است ميان حال ضرورت و اختيار باز وجهى دارد.پ 11- در روضه الواعظين كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: پنج خصلت مايه پيسى شوند: نوره كشيدن در روز جمعه و چهارشنبه، وضوء و غسل با آبى كه بخورشيد داغ شود، خوردن در جنابت، در آمدن بزن در حيض، خوردن در سيرى (363).پ بيان: بيايد كه نوره كشيدن در روز جمعه بد نيست و اخبار نهى حمل بر تقيه شده.پ 12- در مكارم (ج 1 ص 276): از انس كه محبوبترين روز براى سفر نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز جمعه بود.پ 13- و از همان: از امام ششم عليه السّلام كه: روز جمعه دنبال كارى مرو و روز شنبه كه خورشيد زد دنبال كار بيرون شو.پ 14- و از همان (ج 1 ص 83): از مفضّل بن عمر كه: درآمدم بر امام صادق عليه السّلام و او در روز جمعه حجامت ميكرد، فرمود: آيا تو آية الكرسى نخوانى و نهى شده از حجامت هنگام زوال روز جمعه.