باب شصت و دوم در آنچه هم و اندوه و تهمت آورد و جلوگيرى از آن و آنچه نشاطآور است

اخبار باب‏

پ‏1- خصال: تا امام ششم (ع) كه روزى امير المؤمنين (ع) غمناك شد و فرمود: از كجا آمده كه ندانم بر آستان در نشسته‏ام يا ميان رمه گوسفند گذشته‏ام، و ايستاده پيراهن پوشيدم و نه با دامنم دست و رو خشك كردم.پ گويم: در كتابى از ائمه (ع) روايت است كه فرمودند: يازده چيز غم آرند، راه رفتن ميان گوسفندان، و ايستاده پيراهن پوشيدن، و موى ريش با دندان چيدن، و روى پوست تخم مرغ راه رفتن، و با خايه بازى كردن، و با دست راست كون شستن و نشستن بر آستانه در، و خوردن با دست چپ، و خشك كردن رو با دامن، و راه رفتن ميان گورها، و خنديدن در گورستان.پ و بدان كه وارد است و شهرت دارد نيز كه راه رفتن ميان دو زن و گذر در آن و دوختن جامه بر تن، نشسته عمامه بسر بستن، و شاشيدن در آب ايستاده و در حمام و خوابيدن بر روى شكم غم و هم آرند و بسا در برخى از آنچه ذكر شد جاى سخن باشد، و ميان مردم مشهور

 

است كه نشستن بر آستان در تهمت آورد چنانچه گذشت.

و نيز در روايت است كه فقر آورد پس غفلت مكن.پ 2- همان: تا امام ششم كه فرمود نشاط در ده چيز است، راه رفتن، سوارى، و آب تنى و نگاه بر سبزه و خوردن، و نوشيدن، و نگاه بر زن زيبا، و جماع، و مسواك كردن، و گفتگو با مردان.

محاسن: بسندى مانندش را آورده.پ 3- خصال: تا امام سجاد (ع) (مضمون شماره 2 را آورده و در آنست سر شستن با خطمى)پ 4- همان در اربعمائه كه امير مؤمنان (ع) فرمود: شستن جامه هم و اندوه را بر دو پاكيزگى براى نماز باشد.پ 5- امالى صدوق: تا ابى بصير كه امام ششم بمن فرمود: اندوه نگيرى، دچار هم نشوى گفتم: چرا بخدا فرمود: در آن حال ياد مرگ باش و تنهائى در گورت، و روان شدن چرك چشمت بر گونه‏هايت، و بريدن بندهاى تنت و خوردن كرمها از گوشتت، و گرفتاريت، و جدائيت از دنيا كه آن بكار آخرت وادارد و از حرص بر دنيا باز دارد.پ 6- محاسن: تا امام ششم (ع) كه پيغمبرى شكايت كرد بخدا از غم خدا فرمانش داد به خوردن انگور.

همان: بسندى مانندش را آورده.پ 7- همان: تا امام ششم (ع) فرمود: چون آب از استخوان مردگان طوفان برگرفته شد و نوح (ع) آنها را ديد بسختى بيتاب شد و غمگين و خدايش وحى كرد كه انگور سياه بخور تا غمت برود.پ 8- دعوات راوندى: گاهى بود كه پيغمبر غمين ميشد و جبرئيلش واداشت با سدر سر خود را بشويدپ و امام ششم فرمود: هر كه دچار همى شد و نداند از چه باشد سرش را بشويدپ و فرمود: چون بهم پياپى دچار شدى بر تو باد گفتن‏

لا حول و لا قوة الا بالله.

پ‏و امير مؤمنان (ع) فرمود: دلگير نكند مرا گناهى كه پس از آن مهلت خواندن دو ركعت نماز دارم.پ 9- جنبه الامان: در يكى از كتاب ياران خودمان ديدم كه بطور خلاصه گفته: مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و گفت: يا رسول الله من توانگر بودم و فقير شدم، و تندرست بودم و بيمار شدم، و پيش مردم محبوب بودم و مبغوض شدم و نزد آنها بى‏ارزش شدم و بر آنها گرانبارم و شادمان بودم نگرانيها مرا در ميان گرفتند، و زمين باين گشادى بر من تنگ شده و در همه‏

 

 

روز بدنبال روزيم‏پ و قوتى بدست نيارم، گويا نامم از دفتر ارزاق محو شده، پيغمبر (ص) فرمود: اى شخص حاضر شايد غم‏آورها برانگيزى، گفت: آنها چه باشند؟ فرمود: شايد نشسته عمامه بندى، و ايستاده پيراهن پوشى، يا ناخنهايت را با دندانت بچينى، يا رويت را با دامنت خشك كنى، يا در آب ايستاده بشاشى، يا بر روى شكم بخوابى، تا آخر خبر.