باب پنجاه و هفتم آداب راه رفتن

قرآن مجيد

پ‏1- اسرى (آيه- 37) راه مرو در زمين بسرافرازى كه تو نتوانى زمين را بشكافى و ببلندى كوهها نرسى 38 همه اينها بدكارى و ناپسند پروردگار تو است.پ 2- طه (آيه- 17) اين چيست در دست راستت اى موسى 18 عصاى من است كه بدان تكيه كنم و برانم گوسفندان مرا و مقاصد ديگر هم در آن دارم.پ 3- الفرقان (آيه- 63) و بنده‏هاى رحمان آنانند كه راه روند بر زمين بآرامى.پ 4- لقمان (آيه- 18) و راه مرو بر زمين با سرافرازى كه خدا دوست ندارد هر كبر فروش و بخود بالنده را 19 در راه رفتن ميانه‏رو باش.پ 5- القيامه (آيه- 33) سپس رفت بسوى خانواده‏اش شتابان و با تكبر.

اخبار باب‏

پ‏1- مصباح الشريعه: امام صادق (ع) فرمود: اگر خردمندى پيش از رفتن بهر جا عزم درست و نيت صادق داشته باش، و از رفتن بدان چه حذر بايد خود را باز دار، در راه رفتن بانديشه باش، و از عجائب صنع خدا عز و جل در هر جا عبرت گير، در راه رفتن بازيگر و كبر فروش مباش، و از آنچه بحكم دين نشايد چشم فرو بند، و خدا را بسيار ذكر كن كه در خبر است هر جا ذكر خدا كنى روز قيامت نزد خدا گواه تو باشد و برايت آمرزش خواهند تا به بهشت، روى با مردم پر حرفى مكن در راه كه بى‏ادبى است، بيشتر راهها كمين‏گاه شيطان و تجارتخانه او است از كيدش آسوده مباش، رفت و برگشت و راه‏ورزيت در طاعت خدا باشد زيرا هر حركتت در نامه عملت نوشته است، خدا تعالى فرموده (25- النور) روزى كه گواه شود بر آنها زبانهاشان و دستهاشان و پاهاشان بدان چه در كار بودند و خدا عز و جل فرمود (14- اسرى) و بهر آدمى بچسبانيم نامه عملش را در گردنش.پ 2- جامع الاخبار: تا پيغمبر (ص) كه فرمود: هر كه با عصا راه رود در سفر و حضر براى تواضع نوشته شود برايش بهر گامى هزار حسنه، و محو شود از او هزار سيئه و بلند شود برايش هزار درجه.پ 3- نوادر راوندى: تا رسول خدا (ص) فرمود: چه بد بنده‏ايست آنكه بزرگى فرو شد و ببالد و فراموش كند بزرگوار متعال راپ و بهمين سند از على (ع) كه ابو دجانه انصارى عمامه‏

 

بست و دنباله‏اش از ميان دو شانه‏اش به پشتش آويخت و ميان دو صف قشون اسلام و كفر بزرگوارانه راه رفت و رسول خدا (ص) فرمود: اين گونه راه رفتن را خدا بد دارد جز در نبرد با دشمن.پ 4- امالى طوسى: تا امام ششم (ع) كه امام چهارم چنان آرام راه ميرفت كه دست راستش از چپش پيش نبود.پ 5- خصال: تا امام كاظم (ع) كه فرمود: شتاب در راه رفتن ارزش مؤمن را ببرد.پ 6- معانى الاخبار: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: زنان را ميانه راه نباشد ولى از دو كناره باشد.پ 7- ثواب الاعمال: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: چون امتم از گدايان خود را بكرى زنند و متكبرانه راه روند پروردگارم جل و عز سوگند خورده بعزت خود كه آنها را بوسيله يك دگر شكنجه كنم.پ 8- همان: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: هر كه بر روى زمين با تكبر راه رود زمينش لعن كند و هر كه زير آنست و هر كه زير آن.پ 9- معانى الاخبار: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: چون امتم با تكبر و دست انداز راه روند و پارسيان و روميان خدمتكار آنها شوند بجان هم افتند و درگير شوند.پ 10- همان: جابر انصارى كه رسول خدا (ص) بر يك مرد غش كرده گذر كرد كه مردم او را گرده و نگاهش ميكردند، فرمود: بر چه اينان گرد آمدند؟ گفته شد: بر يك غش كرده ديوانه و بدان نگاه كرد و فرمود: اين ديوانه نيست بشما بگويم ديوانه بحق كيست؟ گفتند چرا يا رسول الله فرمود: ديوانه آنكه متكبرانه راه رود و بگوشه چشم بدو طرفش نگاه كند و شانه‏هايش بالا اندازد او است ديوانه و اين بيمار است.پ گويم: پاره اخبار را در باب تكبر آورديم.پ 11- محاسن: تا بشير نبال كه در مسجد همراه امام باقر (ع) بوديم كه يك سياهى گذر كرد و در راه رفتن به سنگينى گام ميزد آن حضرت فرمود: راستى كه او جبار است گفتم: گدا است فرمود: جبار است،پ و امام ششم (ع) فرمود: على بن الحسين (ع) راه چنان ميرفت كه نه سرش تكان ميخورد و نه دست راستش از دست چپش جلو بود.پ 12- محاسن تا امام ششم (ع) كه ميفرمود: راستى كه خدا دشمن دارد سه تا را، يكور كن پهلو از تكبر و اعراض، و دامن كش از روى خودبينى، و آنكه متاع خود را با سوگند رواج دهد.

 

 

و در حديث ديگر دامن‏كش از روى تكبر آمده.پ 13- مكارم الاخلاق: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: سوار حق بيشترى بميان راه دارد از پياده، و پا برهنه حق بيشترى دارد از كفش بپا.