باب چهل و پنجم در باره نكوهش از سفر و مدح آن و آنچه كه از آن شايسته است

اخبار باب‏

پ‏1- خصال: تا امام ششم (ع) كه در حكمت آل داود نوشته است: كسى بار سفر نبندد مگر در سه چيز: توشه گرفتن براى معاد يا ترميم زندگى يا كامجوئى غير حرام، سپس فرمود هر كه زنده بودن را دوست دارد خوار شود.پ 2- محاسن: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: سفر كنيد تا تندرست باشيد و سفر كنيد تا سود بريد.پ 3- محاسن: تا رسول خدا (ص) فرمود: سفر كنيد تا تندرست شويد و جهاد كنيد تا غنيمت بريد و حج كنيد تا بى‏نياز شويد.پ 4- همان: تا امام ششم (ع) فرمود: چون خدا وسيله روزى بنده‏اى را در سرزمينى نهاده برايش نيازى در آن نهد (تا برود و بروزى خود رسد).پ 5- همان: تا امير مؤمنان (ع) كه به پسرش حسن (ع) فرمود: خردمند را نرسد كه سفر كند مگر در سه چيز: ترميم زندگى يا گامى براى معاد يا لذتى در غير حرام.

نهج البلاغه: از آن حضرت مانندش را آورده.پ 6- محاسن: بسندى (مضمون شماره 1 را آورده).پ 7- همان: تا رسول خدا (ص) كه فرمود: سفر تيكه‏ايست از عذاب و چون كسى از شماها سفرش بسر رساند زود بخاندانش برگردد.

كتاب الامامه و التبصره: (مانندش را با اندك اختلافى در تعبير آورده).پ 8- سرائر: تا محمد بن مسلم كه از امام باقر (ع) پرسيدم كسى در بلادى ماهها ميماند كه آب ندارند و ماندنش براى چراگاه و بهبود شترانست؟ فرمود: نه.

 

سرائر: بسند ديگر مانندش را از يكى از دو امام آورده.پ 9- همان: تا محمد بن مسلم كه پرسيدم از امام ششم (ع) از كسى كه در سفر جنب شود و جز برف و يخ نيابد فرمود: آن چون ضرورتست، و نبينم كه برگردد باين سرزمينى كه دينش را نابود كند.