باب پنجاه و دوم آداب برگشت از سفر

اخبار باب‏

 

پ‏1- تفسير عياشى: تا امام صادق (ع) فرمود: چون كسى سفر كرد و از سفر آمد براى خاندانش بدان چه تواند ارمغانى آورد گرچه سنگى باشد چون ابراهيم دچار تنگى ميشد نزد قوم خود آمدى و در يك تنگى نزدشان آمد و دچار بحران بودند و با دست تهى برگشت، و چون نزديك منزلش رسيد از الاغش فرود شد و خورجين خود را پر از شن كرد تا روح ساره را آرام سازد، و چون بمنزل آمد خورجين را از الاغ فرود آورد، و بنماز ايستاد، ساره آمد و آن را گشود و ديد پر آرد است از آن خمير كرد و نان پخت و بآن حضرت گفت: از نماز بار گير و بخور، باو فرمود: اين از كجا است؟ گفت: از آردى كه در خورجين است و او سر به آسمان برداشت و گفت: گواهم كه تو خليل هستى (در دنبال آيه وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا) آمده از پاورقى ص 282.پ 2- مكارم الاخلاق: براى خوشامد كسى كه از سفر حج يا جز آن آيد، بنقل از امام صادق (ع) كه پيغمبر (ص) براى كسى كه از حج آمده ميفرمود: خدا از تو قبول كند و عوض هزينه‏ات را بدهد و گناهت را بيامرزد.پ امام صادق (ع) فرمود: هر كه هم آغوش شود با يك حاجى كه هنوز گرد راه بر او است گويا حجر الاسود را بوسيده است، و چون كسى از سفر آيد و بمنزلش در آيد سزا است كه بكارى بند نشود تا خود را با آب بشويد و دو ركعت نماز بخواند و سجده كند و صد بار شكر گويد براى خدا چنين روايت شده از آنان.پ چون جعفر طيار از حبشه برگشت رسول خدا (ص) او را بسينه چسباند و ميان دو چشمش را بوسيد و فرمود: ندانم بكدام از دو تا شادتر باشم بآمدن جعفر يا بفتح خيبر،پ و شيوه ياران رسول خدا (ص) بود كه بهم دست مى‏دادند و چون يكى از آنها از سفر بازمى‏گشت و برادرش باو بر ميخورد هم آغوش ميشدند.