باب چهارم باديان‏

پ‏1- در محاسن (513) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه گويا مينگرم بروئيدن باديان بهشت، گفتم: كاشنى؟ فرمود: نه باديان.پ 2- و از همان (..) بسندش تا على عليه السّلام كه نگريست رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بباديان و فرمود، اين حوك است و مينگرم بجاى روئيدنش در بهشت.پ بيان: در قاموس گفته حوك باديانست و خرفه و باديان سبزى شناخته ايست و خوب نيرو بخش است و قابض جز كه به فضله‏اى بر خورد و آن را روان سازد پايان و مشهور اينست كه بادروج ريحان كوهى است و مانند ريحان بستانيست جز كه برگش پهنتر است و گفتند: گرم است در درجه 2 و خشك در درجه 1.پ 3- (در محاسن مضمون شماره 1- را از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آورده).پ 4- و از همان (..) بسندش از شعيرى كه دوست‏تر سبزى نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله باديان بود.پ 5- و از همان (..) بسندش از حمران بن عيسى كه شنيدم امام ششم عليه السّلام در پاسخ پرسش از حوك فرمود: مردمش دوست دارند جز كه گند دهان آورد و كرم زود بدان در آويزد و آن باديانست.

در محاسن: بسندش مانندش آمده.پ 6- و از همان: بسندش كه مردى از امام ششم عليه السّلام كه نزدش بودم از سبزيها پرسيد و فرمود: باديان از ما است (سه روايت ديگر بهمين مضمون آورده).پ 7- و از همان: (514) بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه گويا نگرم بدرختش كه در بهشت روئيده.پ 8- و از همان (..) بسندش تا على عليه السّلام كه رسول خدا را از سبزيها حوك‏

 

خوش مى‏آمد.پ 9- در طب (139) از امام رضا عليه السّلام كه باديان از آن ما و شاه تره از آن بنى اميه است.پ 10- در مكارم (204) بسندش از على بن ابى طالب عليه السّلام كه حوك را نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نام بردند كه باديانست فرمود: سبزى من است و سبزى پيغمبران پيش از من و راستى كه دوستش دارم و ميخورمش و گويا مينگرم در بهشت روئيده (و پس از نقل همين مضامين) گويد:پ و از امام ششم است كه حوك سبزى پيغمبران است و هلا كه در آن هشت خاصيت است، خوراك را گوارا كند، سدّه‏ها را بگشايد دهان را خوشبو كند، و اشتهاى خوراك آرد، خون را بكشاند، امان از خوره باشد چون در درون آدمى جا كند همه دردها را بكوبد، و آنگه فرمود: اهل بهشت خوانهاى خود را با آن آرايند، در كافى 6/ 364 بسندى مانندش را با اندك اختلاف در تعبير آورده.پ 11- در مكارم (205) رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: باديان سبزى خوبيست گويا بينم در بهشت روئيده است، تره تيزك سبزى بديست گويا بينم در دوزخ روئيده،پ فرمود: هر كه از سبزى باديان خورد خدا عزّ و جلّ فرشته‏هايش را فرمايد حسنه برايش نويسند تا صبح،پ از ايوب بن نوح است كه باز گفت بمن كسى كه با امام هفتم عليه السّلام بر سر سفره بوده كه باديان خواست و فرمود:

دوست دارم خوراك را با آن آغاز كنم چون سدّها را بگشايد و اشتهاء آورد و سل را ببرد و چون بدان آغاز كنم باكى ندارم پس از آن چه بخورم چون از درد و بلائى نترسم، و چون از چاشت دست بازداشتيم، آن را خواست و ديدم برگى برگرفت از خوان و خوردش و بمن هم داد و فرمود: خوراكت را با آن پايان ده زيرا خوراك پيش را گوارا سازد و براى خوراك پس از آن اشتهاء آورد و سنگينى را برد و آروق و بوى دهان را خوش كند (و در كافى 6/ 364) بسندى مانندش آمده.

 

 

پ‏بيان: سودمنديش براى سل توجيه شد و باينكه رطوبت سينه و شش را بخشكاند با اينكه پزشكان گفتند شيره‏اش براى خون گلو و تنگى نفس خوبست، و هم گفتند براى سوداء خوبست و مناسب جلوگيرى از خوره است، ولى برخى گفتند: برگش سوداء زايد، و در برابر خبر گفته آنها معتبر نيست.