باب نهم كدو، تازه و خشك

پ‏1- در «خصال» (632) بسندش تا امير المؤمنين عليه السّلام كه كدو بخوريد زيرا مغز را فزايد و پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله از آن خوشش مى‏آمد.پ 2- در «عيون» (2/ 36) بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه در پخته كدو بسيار بريزيد چون دل غمگين را شاد كند.پ بيان: گفتند: شادى براى جنبش روح است به برون و چون روح فزون و با صفا رقيق و معتدل گردد جنبش آن بيش شود و كدو خوردن همه اين اثرها را دارد، و نيز غم از گرد شدن روح بدرون بر اثر گرمى است و كدو خنك است و جلوگير آنست و چون تر است خلط سوداء را كه اندوه آور است كم كند.پ 3- در «عيون» (..) بسندش كه بر شما باد بخوردن كدو كه بمغز فزايد در «صحيفه رضا»: مانند هر دو خبر آمده، در «مكارم»: مانند خبر اخير آمده (201).پ 4- در «مجالس ابن الشيخ»: كه رسول خدا از كدو خوشش مى‏آمد و ته بشقابش را پاك ميكرد، در «محاسن»: مانندش آمده.پ 5- در «مجالس» 1/ 372 بسندش از على عليه السّلام كه البته كدو خرد را فزايد،پ و بهمين سند تا اينكه پرسش شد از امير المؤمنين عليه السّلام آيا بايد سر كدو را بريد و ذبحش كرد؟ فرمود: چيزى نباشد كه تذكيه خواهد، بخوريد و سرش را نبريد و شيطان شما را سبك نسازد. «بيان»: از اين روايت و مانندش برآيد كه برخى‏

 

مخالفان بريدن سر كدو را شرط حلال بودنش ميدانستند و تذكيه آن را واجب ميشمردند ولى من آن را در كتابهاشان نديدم.پ 6- در «محاسن» (520) بسندش از امام رضا عليه السّلام كه بوته يقطين همان بوته كدو است.پ بيان: از كتب لغت برآيد كه يقطين در زبان عرب به بوته كدو و خود كدو هر دو اطلاق ميشده ولى دبّا و قرع همان خود كدو است.پ 7- در «محاسن» (..) بسندش (مضمون شماره 5 را آورده و چند خبر ديگر آورده كه كدو در خرد فزايد و در مغز.پ «بيان»: گويا فزودن در خرد براى اينست كه خلط درست پديد آرد و مغز را كه ابزار ادراكات روح است نيرو بخشد و اثر آن در مغز اينست كه آن را رطوبت دهد و خنك كند يا به جرم آن افزايد زيرا غذائيست موافق جوهر مغز و تفسير نخست روشنتر است.پ 8- در «محاسن» (521) بسندش كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از ديك پخت كدو خوشش مى‏آمد،پ در حديث ديگر از آبگوشت كدو خوشش مى‏آمد (و در روايت ديگر بهمين مضمون آورده).پ 9- در «طب» (128) بسندش تا امير المؤمنين عليه السّلام كه كدو بخوريد و ما خاندان آن را دوست ميداريم‏پ و از ذريح است كه بامام ششم عليه السّلام گفتم: حديثى از امير المؤمنين روايت است كه كدو بخوريد چون به مغز فزايد، فرمود: آرى و من هم گويم براى قولنج خوبست.پ 10- در «مكارم»: از امام چهارم عليه السّلام كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كدو بخوريد اگر خدا درختى سبك‏تر از آن ميدانست آن را براى سايبان برادرم يونس ميرويانيد، هر كدام شما آبگوشتى سازد بسيار كدو در آن بريزد كه در مغز و خرد فزايد،پ و از امام صادق است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كه كدو خورد دلش را نرم كند هنگام ذكر خدا و نيروى جماعش را فزايد،پ و از پيغمبر است كه يك گندم فروش پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله را دعوت كرد و برايش خوراكى آورد كه كدو و

 

پيه داشت‏پ انس گويد ديدم پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله كدو را ميخورد و پشقابش را پاك ميكرد انس گفت از آن روز من از كدو خوشم مى‏آمد چون رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را خوش مى‏آمد.

و گفت: رسول خدا از كدو خوشش مى‏آمد و آن را از بشقاب برميگرفت و پيغمبر را دعوت كردند خوراك كدو را نزدش نهادند و او آثار كدو را در آن دنبال ميكرد تا آن را بخورد (201).پ 11- در «دعوات راوندى»: پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود: كدو بخور زيرا هر كس بخورد زيبا رو شود و چهره‏اش خرّم گردد و آن خوراك من و خوراك پيغمبران پيش از من است.پ 12- در دعائم: از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه از كدو خوشش مى‏آمد و آن را از پشقاب برميگرفت‏پ و ميفرمود: كدو مغز را فزايد، و فرمود: كدو را باشيد كه كدو خرد را پاك كند و بمغز افزايد (2/ 113).پ بيان: مسلم گفته: در حديث انس است كه گندم فروشى از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم دعوت كرد و نان جو و آبگوشت كدو و گوشت خشكيده نزد آن حضرت گذاشت، انس گويد ديدم رسول خدا كنار بشقاب بدنبال كدو ميرفت، و از آن روز پيوسته كدو را دوست دارم، و در روايتى است كه انس گفت: چون چنين ديدم كدوها را نزد آن حضرت ميگذاشتم و خود نميخوردم، انس گفت: پس از آن تا دستم بكدو ميرسيد در خوراكم از آن استفاده ميكردم. شارح اكمال الاكمال گفته: حديث فائده‏ها دارد چون اجابت دعوت، مباح بودن كسب گندم فروشان، مباح بودن آبگوشت، فضيلت خوردن كدو، استحباب خوش داشتن كدو و هر چه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم دوست داشته و اينكه بكوشد در تحصيل آن، و استحباب بخشش خوراكها بيكديگر اگر صاحب خوراك بدش نيايد و اما اينكه گفته: كدو را از كنارهاى بشقاب دنبال ميكرد دو توجيه دارد:

1- از كناره سوى خودش نه از همه سو زيرا فرمان شده از سوى خود بخورد هر آدمى.

 

 

2- از همه سو باشد و نهى از آن براى اينست كه همخوراكش آن را پليد نشمارد و كس دست زده رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را پليد نميشمرد بلكه بدان تبرّك ميجست بلكه بآب بينى و دهانش هم تبرك ميجستند و آن را بروى خود ميماليدند و يكى بولش را نوشيد و يكى خونش را كه معروف است اعتناى اكيدشان به آثار آن حضرت كه مخالف آثار ديگرانست ..