بخش پنجاه و دوم ائمه عليهم السّلام و ولايت آنها عدل و معروف و احسان و قسط و ميزان است و ترك ولايت آنها و ولايت دشمنانشان كفر و فسوق و عصيان و فحشا و منكر و بغى

پ‏كشف اليقين: عيسى بن داود نجار از ابو الحسن موسى بن جعفر از پدر بزرگوارش در آيه: وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا.  وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ.

فرمود: عهد همان پيمانى است كه پيامبر اكرم از مردم گرفت راجع بمودت ما و اطاعت امير المؤمنين كه با او مخالفت نكنند و او را مقدم بدارند و رابطه خويشاونديش را قطع نكنند و بآنها اطلاع داد كه از اين امر بازخواست خواهند شد و هم از كتاب خدا.

اما قسطاس در آيه امام است كه عادلترين فرد روى زمين است و قسطاس همان حكم ائمه عليهم السّلام است خداوند در اين آيه ميفرمايد: ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا خداوند فرموده: امام داناتر است بتأويل قرآن و آنچه حكم ميكند و قضاوت مى‏نمايد.

 

پ‏تفسير قمى: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ.

خداوند مثل ميزند دو نفر را كه يكى لال است و قادر بر كارى نيست و بر مولاى خود تحميل شده هر كجا او را بفرستد كار خوبى انجام نميدهد آيا اين شخص مساوى است با كسى كه امر بدادگرى مى‏كند و خود در راه مستقيم است.

آيا مساوى هستند اين دو نفر منظور امير المؤمنين و ائمه عليهم السّلام هستند.پ تفسير عياشى: عبد الاعلى از حضرت صادق عليه السّلام در آيه: خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ امر بمعروف كن يعنى بولايت.پ كافى: ابراهيم همدانى از حضرت صادق در مورد آيه: وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فرمود: ميزانهاى قسط و دادگرى انبياء و اوصياء هستند.

توضيح: شايد منظور اينست كه آنها صاحبان ميزان و داورند در هنگام ارزشيابى اعمال.پ تفسير عياشى: حضرت باقر فرمود جبرئيل براى حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم اين آيه را آورد: الظَّالِمِينَ يعنى ستمگران حق آل محمّد إِلَّا خَساراً جز زيان نخواهند ديد.پ تفسير قمى: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ فرمود عدل گواهى بيكتائى خدا و رسالت پيامبر است و احسان امير المؤمنين عليه السّلام است فحشاء (كار زشت) و منكر (عمل بد) و بغى (ستم) فلان فلان و فلان است.پ ارشاد القلوب: از حضرت باقر در مورد آيه: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ فرمود: عدل گواهى بيكتائى خدا و پيامبر و احسان ولايت امير المؤمنين و پيروى از آن دو است وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ حسن و حسين و ائمه از نژاد حسين عليهم السّلام است وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ هر كس بآنها ستم روا دارد و بكشد ايشان را و جلوگيرى از حقوقشان بنمايد.

 

پ‏تفسير عياشى: اسماعيل جريرى گفت بحضرت صادق عليه السّلام گفتم إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ فرمود اين طور كه من ميخوانم بخوان: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ حقه وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ عرض كردم فدايت شوم مادر قرائت زيد اين طور نمى‏خوانيم.

فرمود ما اين طور ميخوانيم و در قرائت علي عليه السّلام چنين است پرسيدم معنى عدل در آيه چيست؟ فرمود: شهادت بلا اله الا اللَّه گفتم احسان فرمود: شهادت به پيامبرى حضرت محمّد گفتم پس معنى دادن حق خويشاوندان چيست؟ فرمود:

سپردن هر امام امامت را بامام ديگرى پس از امام پيش وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ فرمود ولايت فلان.پ غيبت نعمانى: محمّد بن منصور گفت از حضرت صادق راجع باين آيه پرسيدم:

وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ آيا ديده‏اى يكنفر بگويد خدا او را بزنا و شرابخوارى واداشته يا يكى ديگر از حرامها. گفتم: نه فرمود: پس اين كار زشتى كه مدعي هستند خدا بآنها امر كرده، چيست؟

گفتم خدا و امام بهتر ميدانند. فرمود اين مطلب مربوط بپيروان پيشوايان ستمگر است كه ادعا مى كنند خدا بآنها امر كرده پيرو ايشان باشند خداوند آنها را در اين ادعا رد مى كند و اطلاع مى‏دهد كه آنها دروغ بر خدا بسته‏اند اين كار آنها را فاحشه نام نهاده.

محمّد بن منصور گفت: از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام اين آيه را پرسيدم:

إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ فرمود قرآن داراى ظاهر و باطن است آنچه حرام نموده حرام است چنانچه ظاهر قرآن شاهد است و باطن همان طور است آنچه در ظاهر و باطن است از آن حرامها پيشوايان جورند و آنچه خداوند در قرآن حلال نموده حلال است در ظاهر و باطن از جمله حلال‏هاى ائمه هدى هستند.

 

پ‏كنز: محمّد بن حنفيه از پدرش علي عليه السّلام نقل كرد كه در مورد آيه: وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ميفرمود من آن محسن هستم.پ تفسير فرات: حسين بن سعيد باسناد خود از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرده گفت من در خدمتش بودم فرمود خداوند ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ عدل رسول خدا است و احسان امير المؤمنين علي بن ابى طالب است وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ فاطمه عليها السّلام است.پ تفسير عياشى: از حضرت باقر نقل ميكند عدل شهادت بلا اله الا اللَّه است و احسان ولايت امير المؤمنين «فحشاء» اولى است منكر دومى و بغى سومى.

 

در روايت سعد اسكاف نقل شده كه فرمود: يا سعد! خداوند امر بعدل ميكند و عدل محمّد است هر كه از او اطاعت كند عدالت بكار برده و احسان علي است هر كه او را دوست بدارد كار نيكو انجام داده و نيكوكار در بهشت است (وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ قرابت و خويشاوندى ما است خداوند دستور داده بندگان را كه با ما و فرزندانمان بمودت بپردازند و از فحشاء و منكر و بغى نهى نموده. هر كس بما اهل بيت ستم روا داشته و دعوت بسوى غير ما نموده.