بخش بيست و يكم تأويل مؤمنين و ايمان و مسلمين و اسلام بائمه و ولايت ايشان و تأويل كفار و مشركين و كفر و شرك و جبت و طاغوت ولات و عزى و اصنام بدشمنان و مخالفين اي

 [ترجمه روايات‏]

پ‏مناقب: ص 224- يزيد بن عبد الملك از حضرت زين العابدين عليه السّلام نقل مى‏كند كه در مورد آيه بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً بد معامله‏اى در باره خود نموده‏اند كه كفر مى‏ورزند بآنچه خدا نازل كرده از روى ستم. فرمود يعنى منكر ولايت امير المؤمنين و اوصياء از فرزندانش شدند.پ تفسير قمى: فَالَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ كسانى كه به آنها كتاب داده‏ايم ايمان مى‏آورند باو، منظور آل محمّدند.

وَ مِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ يعنى از مسلمانان كسانى هستند كه باو ايمان مى‏آورند.

توضيح: منظور از فَالَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مؤمنين اهل كتاب هستند بعضى‏

 

گفته‏اند مراد مسلمانان هستند كه قرآن بآنها داده شده تأويلى كه امام عليه السّلام ميفرمايد مطابق قول دوم است.پ تفسير قمى: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ اين آيه اختصاص بآل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم دارد.

توضيح: شايد تفسير مؤمنين را بائمه عليهم السّلام نموده بدليل اين قسمت آيه مِنْ أَنْفُسِهِمْ بجهت كمال پيوستگى كه پيامبر با آنها دارد و اين تفسير به واقع نزديك‏تر است تا تفسيرى كه مفسرين با زحمت در مورد آيه نموده‏اند.پ بيضاوى گفته: مِنْ أَنْفُسِهِمْ يعنى از نژاد يا جنس آنها مانند آنها عرب بود تا سخنش را بآسانى بفهمند و بر وضع داخلى او وارد باشند راست و دروغش را تشخيص دهند و افتخار بوجودش نمايند.

باين صورت نيز خوانده شد عن انفسهم يعنى از اشراف و بزرگان آنها زيرا پيامبر اكرم از شريف‏ترين قبايل عرب و نژاد آنها بود.

توضيح: اين قرائت مؤيد همان تأويل است كه منظور ائمه‏اند اما آنچه در اول ذكر كرده صحيح نيست: زيرا مؤمنين منحصر به نژاد عرب نيستند.پ تفسير قمى: عبد الرحمن بن كثير از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ «1».

نقل كرد كه فرمود كسانى كه ايمان به پيامبر و امير المؤمنين و ذريه او (ائمه و اوصياء) بياورند ذريه آنها را بايشان ملحق مى‏كنيم و ذريه آنها از حجتى كه حضرت محمّد در باره علي عليه السّلام آورده كم و كسرى نمى‏كنند حجت آنها يكى و طاعت ايشان نيز يكسان است.

 

علي بن ابراهيم در باره اين آيه وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ يعنى كم نمى‏كنيم از عملشان.

توضيح: مشهور بين مفسرين اينست كه آيه مربوط باطفال مؤمنين است كه خداوند آنها را بپدرانشان در بهشت ملحق مى‏كند همين مطلب از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده، آنچه در اين خبر ذكر شد يكى از بطون آيه است.پ تفسير عياشى: در باره آيه قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ بگوئيد ايمان آورديم بخدا و آنچه نازل كرده بر ما و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل كرده اين را بگوئيد يعنى آل محمّد بدليل اين آيه فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا «1».

اگر ايمان آورند مانند شما هدايت يافته‏اند.پ تفسير عياشى: سلام از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه در آيه: آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا ايمان آورديم بخدا و آنچه بر ما نازل شده منظور على و فاطمه و حسن و حسين است و در مورد ساير ائمه عليهم السّلام نيز جارى است.

آنگاه سخن را از خدا بمردم سوق مى‏دهد فَإِنْ آمَنُوا يعنى اگر مردم ايمان آوردند، بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ مانند ايمان شما يعنى علي و فاطمه و حسن و حسين و ائمه پس از آنها فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ هدايت يافته‏اند اگر پشت نمودند آنها در بدبختى هستند.

توضيح: مفسرين در مورد خطاب (قولوا) مى‏گويند مؤمنين هستند به دليل اين قسمت آيه فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ و منظور از اگر ايمان آورند يعنى يهود و نصارى «2».

تأويلى كه در مورد آيه نقل شد بازگشت بهمين مطلب دارد جز اينكه‏

 

خطاب اختصاص به برجسته‏ترين افراد مؤمنين موجود در آن زمان است، آنگاه ارتباط بسائر مؤمنين كه در زمانهاى بعد مى‏آيند پيدا مى‏كند.

چنانچه ساير دستورات نيز چنين است كه خطاب بافراد موجود در زمان پيامبر يا امام عليه السّلام است و آيندگان را هم شامل مى‏شود اين تأويل بهتر است از آنكه بگوئيم منظور تمام مؤمنين است بدليل وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا آنچه بر ما نازل شده چون انزال دستورات واقعا و در ابتدا به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم بوده و كسانى كه در خانه وحى بوده‏اند كه امر بتبليغ آنها شد و نيز بدليل اينكه همراه شده با اين قسمت و آنچه نازل كرديم بر ابراهيم و اسماعيل و ساير پيامبران.

همان طور كه در اين قسمت آيه آنهائى كه بر ايشان نازل شده انبيا هستند بايد در قسمت اول هم كسانى كه بر ايشان نازل مى‏شود نظير آنها باشند از قبيل ائمه و صديقين و ضمير «آمنوا» بمردم بر مى‏گردد از قريش و اهل كتاب و سايرين.

بنا بر تفسيرى كه امام عليه السّلام مى‏فرمايد آيه دلالت بر امامت و جلالت مقام آنها دارد و معيار در هدايت يافتن متابعت ائمه است و عقايد و اعمال و گفتار و هر كه مخالفت با آنها ورزد در يك قسمت از آنچه ذكر شد از شقاوتمندان و منافقين خواهد بود.پ تفسير قمى: محمّد بن حمدان از حضرت صادق عليه السّلام در مورد آيه إِذا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ نقل كرد كه فرمود وقتى خداى يكتا را ياد مى‏كند با ولايت كسى كه امر بولايت او كرده كافر مى‏شويد اگر شريك او قرار دهد كسى را كه شايستگى ولايت ندارد و ايمان مى‏آوريد كه او داراى ولايت است.

توضيح: چون اعتقاد بامامت كسى كه از جانب خدا تعيين نشده مخالفت و كفر بخدا است بهمين جهت در بيشتر اخبار آيات شرك بخدا در تفسير بطنى بشرك ولايت تفسير شده شبيه اين آيه در قرآن زياد است مانند: أَنْ لا تَعْبُدُوا

 

الشَّيْطانَ و آيه اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ و امثال اين دو آيه.پ تفسير عياشى: ثمالى از حضرت باقر در مورد آيه وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ تا أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ تا بِها بِكافِرِينَ فرمود كسانى هستند از اهل بيت پيغمبر و برادران و ذريه‏اش كه داراى امتياز و فضيلت شده‏اند اين آيه ميفرمايد اگر امت تو راه خلاف را پيمودند و كافر شدند اهل بيت ترا شايسته اين ايمان قرار داده‏ام كه هرگز بآن كافر نمى‏شوند و مسأله رسالت تو از بين نمى‏رود و از خاندان تو گروهى را دانا بعلم و فرمانروا بعد از تو و اهل استنباط علم خود قرار داده‏ام كه در آنها دروغ و گناه و تبهكارى و خود نمائى و ريا وجود ندارد.پ تفسير عياشى: ابو بصير گفت از حضرت صادق شنيدم مى‏فرمود: و لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ منظور اينست كه دو امام براى خود نگيريد همانا امام يكى است.پ مناقب: ابو بصير از حضرت صادق در باره آيه إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ آيا شما تسليم مى‏شويد نسبت بوصيتى كه در باره على عليه السّلام بعد از خود نمودم مسلمون با تشديد قرائت شده.

حضرت باقر فرمود در قرائت علي عليه السّلام كه آن قرآنى است كه بوسيله جبرئيل بر حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل شده فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ يعنى تسليم پيامبر خدا باشند در مورد وصيت امام بعد از او.

از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ هر كس تسليم بولايت ما نباشد.

از امام صادق عليه السّلام نيز نقل شد در باره آيه حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ يعنى امير المؤمنين عليه السّلام وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ بغض و دشمنى ما خانواده را نسبت بكسانى كه مخالفت با پيامبر و مخالفت با ما نموده.

 

ابن عباس در مورد آيه: أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‏

 گفت منظور فرزندان عبد المطلب است.

از حضرت باقر عليه السّلام نقل شده در باره آيه و الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ تا راجِعُونَ فرمود در باره حضرت علي نازل شده، سپس در مورد مؤمنين و شيعيان او كه در واقع آنها مؤمنند، جارى است.پ غيبت نعمانى: عمرو بن ثابت از جابر نقل كرد كه حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ فرمود: آنها دوستداران فلان و فلان هستند كه ايشان را امام خود قرار داده در مقابل امام و پيشوائى كه خدا براى آنها قرار داده.

همچنين در باره آيه وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ.  إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ  وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا فرمود بخدا قسم جابر اين آيه مربوط بائمه و فرمانروايان ستمگر و پيروان ايشان است.پ توضيح: مشهور بين مفسرين اينست كه انداد بتها است، سدى گفته است فرمانروايان و رؤساى آنهايند كه از ايشان پيروى ميكنند مانند اطاعت اربابان دليل بر اين تأويل ضمير يُحِبُّونَهُمْ است كه ضمير جمع مذكر آمده شاهد است كه منظور اشخاص است.

طبرسى مى‏نويسد: يُحِبُّونَهُمْ بنا بر اين قول شاهد بهترين است زيرا بعيد است كه بتها را مانند خدا دوست بدارند با اينكه مى‏دانند آنها ضرر و نفعى ندارد اين قسمت آيه نيز دليل ديگرى است إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا كه اربابها و رؤساى فرمانروا اظهار بيزارى ميكنند از پيروان خود بتها كه شعور بيزارى ندارند.

امام عليه السّلام استشهاد باين وجه جسته براى اينكه گاهى ضمير اشخاص باصنام و بتها نيز نسبت داده مى‏شود گر چه خلاف اصل است.

 

مرحوم طبرسى مى‏نويسد: دوست داشتن آنها يعنى علاقه بعبادت يا قرب بايشان است يا مطيع بودن نسبت به آنها يا همه اين وجوه، كَحُبِّ اللَّهِ يعنى مانند دوست داشتن مؤمنين خدا را يا منظور حب مشركين نسبت باو يا حب و علاقه واجب است نسبت بخدا داشته باشند.

بعد از اين آيات در قرآن اين آيه است: وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ يعنى حب و علاقه مؤمنين بيشتر از آنها است چون آنها در عبادت خود اخلاص مى‏ورزند و شايد چون خدا نعمت دهنده و پروردگار است و چون خدا را داراى صفات عالى و اسماء حسنى مى‏دانند كه حكيم و خبير است نظير و مانندى ندارد.پ توضيح: بنا بر اين تفسير شايد منظور مانند حب اولياء خدا و خلفاى پيامبر باشد.

همچنين اين قسمت آيه أَشَدُّ حُبًّا زيرا در اخبار وارد شده كه خداوند آنها را قرين خويش قرار داده و اطاعت آنها اطاعت خدا است و معصيت ايشان معصيت خدا و آنچه بخود نسبت داده بايشان نيز منتسب كرده.

وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا يعنى اگر بينند ستمگران بتها و فرمانروايانشان براى آنها نفع و سودى ندارند آن وقت خواهند فهميد كه نيرو و قدرت اختصاص بخدا دارد هنگامى كه عذاب را مشاهده مى‏كنند و توجه به شدت عذاب خدا مى‏نمايند.

زمانى كه بيزارى مى‏جويند اربابان از پيروان خود و عذاب را مشاهده مى‏كنند ارتباط بين آنها (از پيروى و بخشش‏ها و ساير اغراض) قطع مى‏شود پيروان مى‏گويند: كاش ما بدنيا بر گرديم همان طورى كه اينها از ما بيزارى جستند ما نيز از ايشان تبرى جوئيم، (اين خبر دليل كفر مخالفين و خلود آنها در جهنم است).پ كنز الفوائد: عيسى بن داود از موسى بن جعفر و آن جناب از پدر خود

 

در باره اين آيه وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً. «1» فرمود هر كس مؤمن به محبت آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و دشمن دشمن ايشان باشد.پ كنز الفوائد: ابو الجارود از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ فرمود يعنى آيا ممكن است امام هادى و رهبرى واقعى با امام و پيشوائى گمراه‏كننده در يك زمان از جانب خدا باشند.پ كنز الفوائد: علي بن جعفر از برادر خود موسى بن جعفر عليه السّلام از آباء گرام از امير المؤمنين نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود يا علي كسى كه با تو محبت مى‏ورزد آنگاه چشمهايش روشن مى‏شود كه با مرگ روبرو گردد، بعد اين آيه را قرائت نمود: رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ يعنى دشمنان اهل بيت وقتى داخل جهنم مى‏شوند مى‏گويند خدايا ما را خارج كن تا كارهاى خوبى كه همراه با ولايت علي عليه السّلام است انجام دهيم غير از آن تبهكاريهائى كه با دشمنى على مى‏كرديم.

در جواب ايشان گفته مى‏شود: أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ مگر بشما فرصت نداديم و وسائل هشيارى و توجه شما را فراهم نكرديم و پيامبر ما راهنمائى لازم را نكرد فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ عذاب را بچشيد ستمگران آل محمّد را ياورى نيست كه موجب نجات و خلاصى آنها شود.پ كنز الفوائد: حضرت صادق عليه السّلام از پدر خود نقل كرد كه فرمود شمائيد كه از پرستش طاغوت اجتناب ورزيديد هر كس ستمگرى را اطاعت كند او را پرستيده.پ كنز الفوائد: حنان بن سدير از پدرش نقل كرد كه گفت شنيدم صامت‏

 

فروشنده هر وى را كه از حضرت باقر عليه السلام راجع بمرجئه پرسيد فرمود با آنها نماز بخوان و در جنازه آنها حاضر شو و از مريضانشان عيادت كن اما اگر مردند براى آنها طلب مغفرت نكن.

زيرا وقتى اسم ما پيش آنها برده مى‏شود در دل متنفرند ولى موقعى كه ديگران را ياد مى‏كنند شادمانند.پ كنز الفوائد: ابو المشرقانى گفت من در خدمت امام بودم گروهى از كوفى‏ها حضور داشتند از اين آيه سؤال كردند لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ فرمود آن طور كه شما خيال مى‏كنيد درست نيست وقتى خداوند به پيامبرش وحى كرد على عليه السلام را بعنوان جانشين خود تعيين كند معاذ بن جبل بايشان پيشنهاد كرد با على عليه السّلام اولى و دومى را شريك بگردان در خلاف تا مردم بگفتار شما دلگرم شوند و تصديق نمايند وقتى خداوند اين آيه را نازل كرد: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ پيامبر ما آنچه بتو دستور داده‏ايم بمردم ابلاغ كن (در مورد ولايت على).

حضرت فرسول شكايت بجبرئيل نمود كه مردم تكذيب مى‏كنند و از من نمى‏پذيرند خداوند اين آيه را نازل كرد: لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ اگر شريك بگردانى آنها را عملت از بين مى‏رود و زيان خواهى كرد.

آيه در اين مورد نازل شده امكان ندارد كه خدا پيامبرى را براى جهانيان بفرستد با مقام شفاعت نسبت بگنه‏كاران آن وقت بترسد از اينكه مشرك بخدا شود.

پيامبر اكرم در نزد خدا مطمئن‏تر از اين بود كه مشرك باو شود با اينكه مأموريت او از بين بردن بت‏پرستى و شرك است منظور از آيه اينست كه ديگرى از مردم را در ولايت شريك على گردانى.

 

پ‏كنز الفوائد: جابر بن يزيد گفت حضرت باقر عليه السّلام در باره وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ چنين تصميم گرفته خدا كه كافران اهل آتشند منظور بنى اميه هستند كه كافر شدند و اهل آتشند، بعد مى‏فرمايد الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ كسانى كه حامل عرش پروردگارند.

منظور پيامبر اكرم و اوصياى بعد از اويند كه حامل علم خدايند سپس ميفرمايد: وَ مَنْ حَوْلَهُ يعنى ملائكه يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا تسبيح خدا مى‏كنند و استغفار مى‏كنند براى كسانى كه ايمان آورده‏اند كه آنها شيعه آل محمّدند رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا مى‏گويند پروردگارا تو كه داناى همه چيز هستى و رحمتت همه جا را فرا گرفته بيامرز كسانى را كه برگشتند از ولايت بنى اميه وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ و پيرو راه امير المؤمنين عليه السّلام شده‏اند.

وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ،  رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ،  وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ منظور از سيئات بنى اميه هستند و ساير پيروان ايشان بعد مى‏فرمايد: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا كسانى كه كافر شدند منظور بنى اميه است.

يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ خشم خدا شديد است از خشم شما بخويش زيرا دعوت بايمان ميشويد ولى كفر مى‏ورزيد.

بعد ميفرمايد: ذلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذا دُعِيَ اللَّهُ زيرا وقتى دعوت بولايت علي مى‏شود كافر ميشويد اگر با او شريكى قرار دهند ايمان مى‏آوريد يعنى اگر امام ديگرى را بگويند ايمان مى‏آوريد فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ فرمان در اختيار خداى برتر و بزرگ است.

سه روايت ديگر در مورد همين آيه نقل مى‏شود كه در يك روايت در مورد فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا يعنى توبه كنند از ولايت فرمانفرماهاى سه‏گانه و بنى اميه و

 

در آيه وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ تفسير بآن سه نفر مى‏شود.پ كنز الفوائد: ابو حمزة از ابو بصير نقل مى‏كند كه از حضرت باقر عليه السّلام پرسيدم راجع بآيه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها فرمود آن فطرت ولايت ائمه عليهم السّلام است.پ كنز الفوائد: از حضرت صادق عليه السّلام نقل مى‏كند كه در باره آيه فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مى‏چشانيم بكسانى كه كافر شدند با ترك ولايت على عليه السّلام عَذاباً شَدِيداً عذابى شديد.

در دنيا وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ ببدترين كيفر كردار آنها را گرفتار خواهيم كرد در آخرت ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ آيات در اين قسمت ائمه عليهم السّلام هستند.پ كنز الفوائد: ابو عبد اللَّه از پدر خود از حضرت زين العابدين عليه السّلام نقل مى- كند كه در باره آيه شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً فرمود ما كسانى هستيم كه خداوند دينش را براى ما در كتاب خود تشريح نموده همين معنى منظور شده از آيه شَرَعَ لَكُمْ يا آل محمّد مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏ وَ عِيسى‏ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ دين را بپاى داريد اى آل محمّد و متفرق نشويد گران است بر مشركين دعوتى كه شما در باره ولايت علي عليه السّلام مى‏نمائيد وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ يعنى خداوند برمى‏گزيند و هدايت ميكند كسى را كه ولايت علي را بپذيرد.

همين روايت با مختصر اختلافى در متن بطريق ديگرى از حضرت رضا عليه السّلام نقل مى‏شود كه در ضمن نامه‏اى نقل از زين العابدين عليه السّلام كرد.پ كنز الفوائد: محمّد بن بشير گفت محمّد بن حنفيه چنين بيان كرد: محبت با ما اهل بيت چيزى است كه در قسمت راست قلب مؤمن نوشته مى‏شود و قلب هر

 

كسى را كه خداوند با محبت و ولاى ما نقش بست هيچ كس را ياراى آن نيست كه محوش كند در اين آيه مباركه توجه نكرده‏اى كه مى‏فرمايد: أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ محبت با ما اهل بيت ايمان است.پ تفسير فرات: محمّد بن علي از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه در باره آيه صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً سرشتى است كه خداوند بر آن سرشته است فرمود سرشتى كه خداوند مؤمنين را بر آن سرشته است در ميثاق ولايت است در اين آيه مى‏فرمايد: مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ كسانى كه اموال خود را در راه علي بن ابي طالب عليه السّلام صرف ميكنند.پ كنز الفوائد: عبد اللَّه رمادى از حضرت رضا عليه السّلام از آباء گرام خود در باره آيه و رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ مشاهده كردى كسى كه دين را تكذيب كرد فرمود يعنى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام.پ تفسير فرات: ابان بن تغلب گفت بحضرت باقر عليه السّلام آيه الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ فرمود ابان شما ميگوئيد شرك بخدا است ما مى‏گوئيم اين آيه در باره امير المؤمنين علي بن ابى طالب و اهل بيتش نازل شده زيرا آنها يك چشم بهمزدن بخدا مشرك نشدند و هرگز لات و عزى را نپرستيدند و او اول كسى بود كه با پيامبر نماز خواند و او اول كسى بود كه پيامبر را تصديق نمود. اين آيه در باره آن جناب نازل شده.پ تفسير فرات: قاسم بن عبيد از حضرت صادق عليه السّلام نقل ميكند كه در باره آيه الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ فرمود پيامبر اكرم از علي بن ابى طالب عليه السّلام پرسيد ميدانى اين آيه در باره چه كسى نازل شده؟

عرضكرد خدا و پيغمبرش داناترند فرمود در باره كسى كه مرا تصديق كند و ايمان آورد بمن و ترا و عترت را بعد از تو دوست بدارد و تسليم تو و ائمه بعد از تو باشد.

 

پ‏تفسير فرات: ابو الجارود از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود حب ما ايمان و بغض و كينه ما كفر است، آنگاه اين آيه را خواند: وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ.پ مناقب: ابو حمزه از حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه: إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ شما داراى عقيده مختلفى هستيد فرمود در مسأله ولايت است يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ هر كه از ولايت كناره گيرد از بهشت محروم خواهد شد.پ كافى: زراره گفت: وقتى ابو الخطاب هنوز مرتد نشده بود برايم نقل كرد كه بحضرت صادق گفتم اين آيه چه معنى دارد: وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فرمود يعنى وقتى خدا را ياد كنند باطاعت كردن از كسى كه امر باطاعت او نموده متنفر مى‏شوند مردمانى كه ايمان بآخرت ندارند وقتى ياد آورند كسانى را كه خداوند باطاعت آنها امر نكرده خوشحال ميشوند.پ تفسير قمى: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ فرمود او را نيروئى نيست كه با آن با خدا همآوردى كند و نه ياورى دارد كه او را يارى كند اگر خدا برايش تصميم بدى بگيرد گفتم إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً فرمود نيرنگ با پيامبر اكرم و علي بن ابى طالب و فاطمه زهرا عليهم السّلام زدند خداوند مى‏فرمايد يا محمّد إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً.  وَ أَكِيدُ كَيْداً  فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً من نيز بآنها مقابله بمثل مى‏كنم ايشان را مهلت بده تا وقتى ظهور حضرت قائم خداوند بوسيله او از ستمگران و جباران قريش و بنى اميه و ساير مردم انتقام مى‏گيرد.پ تفسير قمى: لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ منظور قريش است وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ فرمود آنها در كفر خود هستند تا بينه بر ايشان وارد شود.

در روايت ابو الجارود از حضرت باقر عليه السّلام نقل ميكند بينه حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم است إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ فرمود قرآن بر آنها نازل شد مرتد شدند و كفر ورزيدند و مخالفت با امير-

 

المؤمنين عليه السّلام كردند أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ و اين قسمت آيه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ فرمود در باره آل محمّد نازل شده.پ كنز الفوائد: جابر از حضرت باقر در باره آيه لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ نقل كرد كه فرمود آنها كسانى هستند كه شيعه را تكذيب مى- كنند زيرا كتاب همان آيات است و اهل كتاب يعنى شيعه وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ منظور مرجئه هستند حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ فرمود تا براى آنها حق واضح شود رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يعنى حضرت محمّد يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً يعنى آنها را راهنمائى كند نسبت بامامان بعد از خود آنها صحف مطهره هستند فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ يعنى نزد ايشان است حق و واقعيت. اين قسمت آيه وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يعنى تكذيب‏كنندگان شيعه إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ يعنى بعد از آنكه حق براى ايشان آمد وَ ما أُمِرُوا اين گروه دستور نداده‏اند إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ مگر خداى را باخلاص پرستش كنند فرمود اخلاص ايمان بخدا و پيامبر و ائمه عليهم السّلام است.

وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ نماز و زكات امير المؤمنين علي بن ابى طالب است وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ اشاره بفاطمه عليها السّلام است اين قسمت آيه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فرمود كسانى كه ايمان بخدا و پيامبر و اولي الامر آورده‏اند و اطاعت از دستور ايشان ميكنند اينست ايمان و عمل صالح رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ.

حضرت صادق عليه السّلام فرمود خداوند از مؤمن راضى است در دنيا و آخرت مؤمن گر چه از خدا راضى است ولى در دلش خلجانى است بواسطه بلاها و گرفتارى‏هاى دنيا اما موقعى كه روز قيامت ثواب و پاداش را مى‏بيند واقعا از خدا راضى مى‏شود اينست تفسير اين قسمت آيه وَ رَضُوا عَنْهُ، ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ يعنى اطاعت خدا را بكند.

توضيح: شايد منظور اينست كه نظر اهل كتاب و مشركين در امر نبوت‏

 

اين گروه هستند كه در امامت انكار دارند و شايد منظور از اتيان بينه ظهور دين پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم است در زمان حضرت قائم است. تفسير «قيمه» نيز با همين معنى بدون تكلف در اضافه درست مى‏شود.پ تفسير قمى: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا فرمود:

اين آيه در باره يهود نازل شده كه سؤال كردند از مشركين عرب آيا دين ما بهتر است يا دين محمّد؟ مشركين عرب در جواب گفتند دين شما بهتر است.

راجع بهمين آيه فرموده‏اند كه در باره كسانى نقل شده كه حق آل محمّد را غصب كرده‏اند و بر مقام ايشان حسد برده‏اند خداوند مى‏فرمايد: أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً.  أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً خداوند آنها را لعنت نموده و هر كه خدا او را لعنت كند يار و ياورى نخواهد داشت آيا آنها را از ملك بهره ايست؟! كه در اين صورت بمردم باندازه نقطه‏اى كه در پشت دانه خرما است نميدادند.

أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ يا رشگ بر مردم مى‏برند منظور از مردم امير المؤمنين و ائمه هستند عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً منظور خلافت بعد از نبوت است و آنها ائمه عليهم السّلام هستند.پ تفسير قمى: وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِي واثَقَكُمْ بِهِ فرمود وقتى كه پيامبر اكرم پيمان گرفت از آنها بولايت امير المؤمنين گفتند شنيديم و اطاعت ميكنيم اما بعد پيمان‏شكنى كردند.پ توضيح: مرحوم طبرسى مى‏نويسد در باره ميثاق چهار قول است:

1- پيامبر اكرم در موقع ايمان و بيعت از آنها پيمان گرفت كه مطيع باشند نسبت بهر چه خدا واجب كند.

2- آنچه در حجة الوداع بايشان عرضه نمود از تحريم محرمات و كيفيت‏

 

طهارت و وجوب ولايت و چيزهاى ديگر كه از حضرت باقر نقل شده توسط ابو الجارود. سوم منظور بيعت عقبه و بيعت رضوان است. قول چهارم ميثاق و پيمان ارواح است.پ تفسير قمى: وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ آنها دشمنان محمّد و آل محمّدند پس از آن حضرت.

توضيح: منظور از مفسدين دشمنان آل محمّد است كه حق آنها را غصب كردند زيرا بوسيله آنها فساد در بر و بحر آشكار شد.پ كنز الفوائد: مؤلف نهج الامامه مى‏نويسد: كه صاحب شرح الاخبار باسناد خود از حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ يعنى بولايت علي عليه السّلام.پ كافى: عبد الرحمن بن كثير از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ فرمود ايمان بآنچه پيامبر آورده از ولايت و مخلوط نكرده‏اند ايمان خود را بولايت فلان و فلان، اينست ايمان آغشته بظلم.پ كافى: نعيم صحاف گفت: از حضرت صادق پرسيدم راجع به آيه فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ فرمود خداوند آنها را بولايت ما شناخت و كفر نسبت بولايت هنگام اخذ ميثاق در نهاد آدم كه آنها بصورت ذره بودند.

توضيح: در قرآن آيه چنين است: هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ شايد اين تغيير از نسخه برداران بوده يا در قرآن ائمه چنين است يا نقل بمعنى شده از طرف راوى اما توجيه اول ظاهرتر است، زيرا كلينى بسند ديگرى از صحاف نقل كرده مطابق با قرآن.

بعضى گفته‏اند: خداوند در آيه كافر را جلوتر ذكر كرده چون آنها بيشترند معنى آيه اينست كه كسى كه كافر مى‏شود يا در علم خدا او كافر است ظاهرا تأويل ائمه عليهم السّلام برگشت بمعنى دوم دارد يعنى در تكليفى كه اول بآنها كرد در وقتى‏

 

كه بصورت ذر بودند مى‏شناخت چه كسى ايمان مى‏آورد و چه كسى ايمان نمى- آورد چگونه نخواهد دانست وقتى كه اجساد را خلق كرد مراد از خلق همان خلق اجساد است معنى آيه اينست موقعى كه خداوند شما را آفريد بعضى كافر بوديد بواسطه كفرى كه در عالم ذر داشتيد و بعضى مؤمن بواسطه ايمانتان در عالم ذرو ذر جمع ذره است كه مورچه‏هاى كوچك را ميگويند كه صد عدد آنها باندازه وزن يك جو است و ذره بآنچه در شعاع خورشيد است ديده مى‏شود نيز گفته مى‏شود.

بعدها خواهد آمد كه خداوند ذريه آدم از نهادش بصورت ذر خارج نمود و ارواح را بآنها پيوست و از آنها پيمان گرفت.پ كافى: جابر از حضرت باقر نقل كرد كه جبرئيل اين آيه را بر حضرت محمّد نازل نمود: بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بعد چيزى براى خود پسنديده‏اند كه كفر باشد به آنچه خدا نازل كرده در باره حضرت علي از روى ستم.

و گفته است جبرئيل اين آيه را بر حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم چنين آورد وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا في على فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ.

و فرمود اين آيه را چنين آورد جبرئيل يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا في على عليه السّلام نُوراً مُبِيناً.

توضيح: اينكه فرموده است اگر شك داريد در آنچه نازل كرده‏ايم بر بنده‏مان در باره على شايد شك آنها در مورد آياتى بوده كه در شأن على عليه السّلام پيغمبر ميخواند بهمين جهت خداوند ايشان را رد مى‏كند باين طور كه قرآن معجزه است ممكن است كه از طرف ديگرى جز خدا باشد.

اما آيه سوم ابتداى آن در سوره نساء چنين است: يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا- الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ آخر همين آيه در اين سوره چنين است: يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً شايد قسمتى از خبر افتاده باشد و اسم آن جناب در دو قسمت آيه نزلنا و أنزلنا بوده‏

 

آخر قسمت اول و اول قسمت دوم حذف شده است يا در قرآن ائمه يكى از دو آيه چنين بوده. البته نبايد چنين گمان شود كه اين قسمت آيه مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ منافات با اين توجيه دارد زيرا ممكن است بنا بر اين توجيه خطاب باهل كتاب باشد زيرا آنها نيز با على عليه السّلام كينه داشتند بواسطه تعداد زيادى كه از آنها كشته بود از قبول ولايتش امتناع داشتند. اسم حضرت على در كتابهاى آنها هست مانند اسم پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم همچنين أُوتُوا الْكِتابَ گرچه ممكن است مراد از كتاب قرآن باشد.پ كافى: جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد در باره آيه وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ في على لَكانَ خَيْراً لَهُمْ.

توضيح: قبل از اين آيه چنين است: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً.  فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً.

در اخبار چنان رسيده كه مخاطب در هر دو آيه امير المؤمنين عليه السّلام است بقرينه وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ. ممكن است ما يُوعَظُونَ بِهِ پندى كه بآنها داده مى‏شود اشاره بهمين مطلب باشد احتمال تنزيل و تأويل هر دو نيز هست.پ كافى: مفضل گفت: بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم معنى آيه بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا فرمود اين انتخاب زندگى دنيا اشاره بفرمانروائى آنها است اما وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ آخرت بهتر و پايدار است اشاره بولايت امير المؤمنين عليه السّلام. إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى‏.  صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏.پ كافى: جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد در باره آيه جاءَكُمْ آورد براى شما حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُكُمُ چيزى را كه ميل نداشتيد و آن موالات علي عليه السّلام است اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ كبر ورزيديد گروهى آل محمّد را تكذيب كرديد گروهى را كشتيد.

 

توضيح: در قرآن مجيد آيه چنين است: أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ.

شايد امام مفاد و منظور آيه را فرموده است يا در مصحف ائمه چنين است.پ كافى: محمّد بن سنان از حضرت رضا عليه السّلام در مورد آيه كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ دشوار است بر مشركين، نسبت بولايت على ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ آنچه تو ايشان را بآن دعوت مى‏كنى كه عبارت است از ولايت علي عليه السّلام.پ كافى: ابو بصير از حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فرمود منظور ولايت است.پ كافى: عبد اللَّه بن كثير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد در مورد آيه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً، لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ.

كسانى كه ايمان آوردند بعد كافر شدند سپس ايمان آوردند باز كافر شدند آنگاه كفر خويش را افزون نمودند هرگز خدا توبه آنها را قبول نمى‏كند.

فرمود اين آيه در باره فلان و فلان و فلان نازل شده كه ايمان آوردند اول به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم وقتى ولايت بر آنها عرضه شد كافر شدند موقعى كه فرمود:

 «من كنت مولاه فعلى مولاه».

ايمان آوردند با بيعت براى امير المؤمنين عليه السّلام باز كافر شدند موقعى كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم از دنيا رفت بيعت خود را انكار نمودند بعد در كفر خود افزودند چون بيعت گرفتند براى خود از كسانى كه با على بيعت كرده بودند آنها ديگر از ايمان ذره‏اى برايشان باقى نماند.پ با همين اسناد از حضرت صادق عليه السّلام نقل مى‏كند در باره آيه إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى كسانى كه مرتد شدند پس از اينكه هدايت براى آنها آشكار شد فرمود فلان و فلان و فلان است از ايمان مرتد

 

شدند در ترك ولايت امير المؤمنين عليه السّلام پرسيدم اين آيه چيست ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ فرمود بخدا قسم اين نيز نازل شده در باره آن دو و پيروانشان و همين است معنى آيه‏اى كه جبرئيل براى پيامبر اكرم آورد ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ اين بواسطه آنست كه گفتند بكسانى كه دوست نداشتند آنچه خدا در باره علي عليه السّلام نازل نموده (يعنى بعضى از بنى اميه از قبيل عثمان و ابى سفيان و معاويه گفتند به ابا بكر و عمر) سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ.

فرمود بنى اميه را با خود همآهنگ نمودند راجع به پيمانى كه داشتند كه خلافت بعد از پيامبر اكرم باهل بيت نرسد و از خمس چيز بما ندهند مدعى بودند كه اگر خمس را بايشان بدهيم ديگر احتياج نخواهند داشت و از نرسيدن بخلافت باكى ندارند.

بنى اميه گفتند ما بعضى از آن پيمان با شما همكارى داريم و آن مسأله خمس بود كه بما ندهند اين قسمت آيه كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ از آنچه خدا لازم نموده بود ناراحت بودند و آن وجوب ولايت علي عليه السّلام بود براى مردم.

با اين دسته ابو عبيده نيز بود كه نويسنده ايشان بشمار ميرفت خداوند اين آيه را فرستاد: أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ،  أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ پيمان مى‏بندند ما نيز پيمان بسته‏ايم آنها خيال ميكنند ما اسرارشان را نميدانيم و آهسته نجوا كردنشان را نميشنويم.پ با همين اسناد از حضرت صادق نقل ميكند در باره آيه وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ فرمود اين آيه در باره آنها نازل شد موقعى كه وارد كعبه شدند و در آنجا پيمان بستند و قرار گذاشتند كه كفر و انكار ورزيد در مورد ولايت امير المؤمنين عليه السّلام در خانه خدا مرتد شدند و قرار گذاشتند كه ظلم كنند به پيامبر و جانشينش، چقدر بدبختند ستمكاران.

 

توضيح: آيه در سوره نساء چنين است: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا و در سوره آل عمران چنين: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ.

شايد امام يك قسمت از آيه را بقسمت ديگر آيه ديگر وصل نموده تا اشاره باين باشد كه مفاد هر دو آيه يكى است اين احتمال نيز هست كه در مصحف ائمه چنين باشد.

اين كه امام ميفرمايد پيمان را قبول كردند كه در بعضى از آن مطيع باشند شايد چنين بوده كه جرات نميكردند در مورد ولايت هم پيمان شوند فقط در مسأله خمس كه بآل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم ندهند قرار داد را قبول كردند بعد در هر دو قسمت عملا با آنها موافقت نمودند.پ كافى: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه در تفسير آيه فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ.

فرمود اى گروهى كه تكذيب كرديد موقعى كه امر پروردگار را در مورد ولايت علي و ائمه عليهم السّلام بعد از او بشما رساندم خواهيد فهميد چه كس در گمراهى آشكار است چنين نازل گرديد و در آيه إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فرمود اگر تغيير دهيد جريان را و برگرديد از آنچه مأموريت داريد فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً.

خداوند بآنچه انجام مى‏دهيد مطلع است.

و در باره آيه فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا خواهيم چشانيد بكسانى كه كافر شدند با ترك نمودن ولايت امير المؤمنين عَذاباً شَدِيداً عذابى بسيار سخت در دنيا وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ و بدترين كيفر كارهائى كه انجام ميدهند خواهند ديد.پ كافى: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام در مورد آيه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ‏

 

 لِلْكافِرينَ فرمود كافران بولايت علي لَيْسَ لَهُ دافِعٌ فرمود بخدا قسم اين طور جبرئيل آورد براى حضرت محمّد.پ كافى: ابو حمزه از حضرت باقر نقل مى‏كند در باره آيه هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا يعنى كسانى كه كافر بولايت علي شوند قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ جامه‏اى از آتش بر پيكر آنها پوشيده مى‏شود.پ كافى: ابو حمزه از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه جبرئيل اين آيه را چنين آورد:

فَأَبى‏ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً يعنى بيشتر مردم نسبت بولايت علي كفر ورزيدند و اين آيه را نيز چنين آورد: وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ بگو حق از جانب خداست در مورد ولايت علي فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً هر كه مايل نيست نپذيرد ما براى ستمگران آل محمّد آتشى تهيه ديده‏ايم.پ كافى: عبد الرحمن بن كثير از حضرت صادق در باره آيه وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمِيدِ.

فرمود آنها حمزه و جعفر و عبيده و سلمان و ابو ذر و مقداد بن اسود و عمارند كه هدايت بجانب امير المؤمنين عليه السّلام يافتند حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ يعني امير المؤمنين محبت ايمان را در دل شما انداخت و آن را بنظر شما آراست.

وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ و ناپسند نمود در نظر شما كفر و فسق و خطا را كه مراد از اين سه فقره اولى و دومى و سومى است.پ كافى: نعيم صحاف گفت از حضرت صادق عليه السّلام در مورد آيه فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ پرسيد فرمودم، خداوند آنها را شناخت در روز ميثاق بموالات ما خاندان و انكار ولايت ما در صورتى كه بصورت ذر بودند در نهاد آدم.

از اين آيه سؤال كردم أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ.

 

فرمود بخدا قسم هلاك نشدند پيشينيان و نه كسانى كه مى‏آيند تا زمان قيام قائم، ما مگر بواسطه ترك ولايت ما و انكار حق ما پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم از دنيا خارج نشد مگر اينكه بر گردن اين امت لازم نمود حق ما را، خداوند هر كه را بخواهد هدايت ميكند براه راست.پ كافى: حكم بن بهلول از مردى نقل كرد كه حضرت صادق عليه السّلام در مورد آيه وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ يعنى اگر ديگرى را شريك در ولايت علي بكنى عملت از بين ميرود بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ يعنى خدا را بپرست باطاعت و از شكرگزاران باش كه كمك تو قرار دادم برادر و پسر عمويت را.پ كنز الفوائد: عيسى بن داود از ابو الحسن موسى از پدر خود حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد در باره آيه وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ در باره ولايت علي فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ خواند آيه را تا رسيد باين قسمت أَحْسَنَ عَمَلًا آنگاه بيان نمود كه خداوند به پيامبر اكرم فرمود اصدع بما تؤمر آشكارا بيان كن مسأله ولايت علي را اين است حق از جانب خدا هر كه مايل است بپذيرد و هر كه مايل نيست نپذيرد.

خداوند ترك ولايت علي را معصيت و كفر قرار داده بعد خواند إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ما آماده كرده‏ايم براى ستمگران آل محمّد ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها سپس خواند: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا منظور آل محمّدند عليهم السّلام.پ كنز الفوائد: با همين اسناد از حضرت صادق نقل كرد كه در باره آيه فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ فرمود اينها آل محمّدند وَ الَّذِينَ سَعَوْا كسانى سعى ميكنند در قطع محبت آل محمّد مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ فرمود آنها همان چهار نفرند يعنى ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه‏

 

 (يا ابو سفيان).پ كنز الفوائد: با همين اسناد از حضرت صادق نقل كرد كه در باره آيه قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ تا هُمْ فِيها خالِدُونَ فرمود در باره پيامبر اكرم و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام نازل شد و اين آيه إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ.  وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ تا وَ هُمْ لَها سابِقُونَ در باره امير المؤمنين و فرزندانش عليه السّلام نازل شده.پ كنز جامع الفوائد: اسحاق بن عمار گفت: از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم معنى آيه چيست: إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا خداوند دفاع ميكند از كسانى كه ايمان آورده‏اند فرمود ما آنهائيم كه ايمان آورده‏ايم خداوند از ما دفاع ميكند هر چه را كه شيعيان ما افشا نمايند.پ كنز الفوائد: ابن عباس گفت: وليد بن عقبة بن ابى معيط بحضرت على عليه السّلام گفت من از تو زبان‏دارتر و دليرتر و بيشتر از تو طرفدار و جمعيت دارم حضرت على عليه السّلام در جواب او فرمود ساكت باش فاسق! خداوند اين آيه را در باره او نازل نمود: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ.پ كنز جامع الفوائد: ابن عباس در باره آيه: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ گفت اين در باره دو نفر نازل شده كه يكى از ياران پيامبر او مؤمن است و ديگرى فاسق. مرد فاسق بمؤمن گفت من از تو دليرتر و زبان آورتر و هوا خواهم بيشتر است. مؤمن گفت ساكت باش فاسق! خداوند اين آيه را نازل كرد:

 «آيا كسى كه مؤمن است مانند فاسق خواهد بود هرگز برابرى ندارند» آنگاه آينده مؤمن را توضيح مى‏دهد: أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى‏ نُزُلًا بِما كانُوا يَعْمَلُونَ كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام مى‏دهند رهسپار بهشت برين مى‏شوند اين جايگاه بپاس كارهائى كه انجام داده‏اند به آنها

 

ارزانى مى‏شود و آينده فاسق را چنين بيان ميكند: وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعِيدُوا فِيها وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ كسانى كه فسق را از پيش گرفته‏اند جايگاه آنها آتش است هر وقت تصميم بيرون آمدن داشته باشند آنها را بر ميگردانند و ميگويند اينك بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب ميكرديد.

ابو مخنف ذكر نموده كه بين حسن بن على صلوات اللَّه عليه و مرد تبهكار وليد بن عقبه پيش معاويه سخن شد امام حسن عليه السّلام باو گفت: من ترا سرزنش نميكنم كه على را ناسزا بگوئى چون او ترا هشتاد تازيانه زد بواسطه شراب- خوارى و پدرت را با كمال خوارى كشت در پيشگاه پيامبر در جنگ بدر خداوند على را در آيات بسيار زيادى مؤمن ناميده و ترا فاسق.پ تفسير قمى: داود بن كثير از حضرت صادق در باره آيه قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ فرمود معنى آيه چنين است بگو به كسانى كه منت نهاديم بر آنها كه شناختند آنهائى را نادانند با همين شناختن از آنها چشم- پوشى ميكنند.پ كنز الفوائد: روايت شده كه علي بن الحسين عليه السّلام تصميم گرفت غلامى را تنبيه كند غلام اين آيه را خواند: قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ.

امام عليه السّلام از شنيدن آيه شلاق را از دست رها كرد. غلام شروع بگريه نمود زين العابدين عليه السّلام فرمود چرا گريه ميكنى عرض كرد آقا من در نزد شما از كسانى هستم كه اميد ايام خدا را ندارند؟! فرمود: پس از تو كسانى هستى كه بايام خدا اميدوارند؟! عرضكرد آرى مولاى من.

فرمود: خوشم نمى‏آيد مالك كسى باشم كه اميد ايام خدا را دارد اكنون‏

 

از جاى حركت كن برو كنار قبر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم و بگو خدايا از خطاى علي بن الحسين در گذر روز قيامت آنگاه آزادى در راه خدا.پ كنز جامع الفوائد: ابن عباس در باره آيه: أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ‏

 فرمود كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند بنى هاشم و بنى عبد المطلبند و كسانى كه گنه‏كارى را از پيش گرفته‏اند بنى عبد الشمس.

در روايت بعد نقل ميكند در تفسير همين آيه كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند علي بن ابي طالب و حمزه و عبيدة بن حارثند و كسانى كه گنه‏كارى را از پيش گرفته‏اند عتبه و شبيه دو فرزند ربيعه و وليد بن عتبه هستند.پ كنز الفوائد: ابن نباته از علي عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: در سوره محمّد يك آيه در باره ما است و يك آيه در باره بنى اميه.

و نيز از ابراهيم بن ابى الحسن موسى عليه السّلام نقل مى‏كند كه فرمود هر كه مايل است فضل ما را بر دشمنان‏مان بداند اين سوره را بخواند كه در آن اين آيه است: الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ يك آيه در باره ما و يك آيه در باره آنها است تا آخر سوره.پ كنز الفوائد: آيه وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً تأويل اين آيه را از ابن نباته از علي عليه السلام چنين نقل ميكند كه فرمود ما در خدمت پيامبر اكرم بوديم ما را از وحى مطلع ميساخت من آن را حفظ ميشدم اما آنها ياد نمى‏گرفتند وقتى خارج ميشدند ميگفتند پيامبر چه گفت الان.پ كنز الفوائد: ابن عباس در باره آيه: فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ تصميم داريد در صورت اعراض تبهكارى كنيد و قطع رحم نمائيد.

فرمود در باره بنى هاشم و بنى اميه نازل شده است.

 

پ‏كنز الفوائد: محمّد بن علي حلبى از حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى فرمود هدى راه امير المؤمنين عليه السّلام است.پ كنز الفوائد: جابر از حضرت باقر و آن جناب از جابر بن عبد اللَّه انصارى كه گفت وقتى پيامبر اكرم علي مرتضى عليه السّلام را بولايت در غدير خم تعيين نمود بعضى گفتند پيوسته پسر عمويش را بالا مى‏برد خداوند اين آيه را نازل كرد:

أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ.

ابو سعيد خدرى در تفسير آيه وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ خواهى شناخت آنها را در بدزبانى.

گفت: بعضى از آنها در باره علي عليه السّلام چنين كرده بودند.پ كنز جامع الفوائد: محمّد بن فضيل از حضرت صادق در تفسير آيه: ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ و اين آيه ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ پرسيد.

فرمود: پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم موقعى كه براى امير المؤمنين پيمان گرفت فرمود ميدانيد ولى و جانشين بعد از من كيست؟ گفتند خدا و پيامبرش مى‏داند فرمود خداوند ميگويد: إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ اگر راه مخالفت با پيامبر را گرفتند خداوند ياور و مولاى اوست و جبرئيل و پاك مردم مؤمن فرمود منظور علي عليه السّلام است كه او ولى شما است بعد از من.

اين مرتبه اول بود.

اما مرتبه دوم موقعى كه از غدير خم مردم را گواه بر ولايت علي گرفت گروهى ميگفتند اگر خداوند محمّد را قبض روح نمايد هرگز نخواهيم گذاشت خلافت به بستگان او برسد و از خمس بايشان نخواهيم داد.

خداوند پيامبر اكرم را از اين راز مطلع نمود و اين آيه را بر او نازل فرمود: أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ خيال‏

 

ميكنند ما اسرار و سخن پنهانى آنها را نمى‏فهميم كاملا متوجه هستيم مأمورين ما آنچه انجام ميدهند يادداشت ميكنند.

و اين آيه را نيز نازل كرد: فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ،  أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ،  أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها،  إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى.

هدى راه امير المؤمنين عليه السّلام است فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ ميخواهيد اگر به ولايت رسيديد و قدرت بدست شما افتاد تبهكارى روى زمين براه اندازيد و قطع پيوند خويشاوندى را نمائيد.

فرمود: اين آيه در باره پسر عموهاى ما بنى اميه نازل شده خداوند در باره ايشان ميفرمايد: أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ،  أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ آيا در باره قرآن نمى‏انديشند تا حق و وظيفه خود را انجام دهند أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها.پ حضرت صادق عليه السّلام فرمود پيامبر اكرم باصحاب خود ميفرمود خداوند در باره هر كس تصميم خوبى را داشته باشد دعوت پيامبر را ميشنود و ميفهمد و نسبت بهر كس تصميم خوبى را نداشته باشد نميشنود و نميفهمد اين است تفسير آيه:

حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً، أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ.

وقتى از خدمت تو اى پيامبر خارج ميشوند ميگويند بكسانى كه داراى علم هستند پيغمبر الان چه گفت خداوند بر دلهاى آنها مهر زده و پيروى هواى نفس خويش شده‏اند.

فرمود هيچ كدام از شيعيان ما خارج نميشود مگر اينكه خداوند بجاى او بهترى را بما عنايت ميكند زيرا در اين آيه ميفرمايد: وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ.

 

توضيح: در تفسيرهاى موجود نزد ما اين اخبار باين صورت نيست.پ كنز الفوائد: ابن عباس گفت: گروهى از پيامبر اكرم پرسيدند اين آيه در باره چه كس نازل شده: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً.

فرمود روز قيامت خداوند پرچمى از نور سفيد ترتيب ميدهد و منادى فرياد ميزند: سرور مؤمنين از جاى حركت كند و بهمراه او كسانى كه ايمان آورده‏اند، پس از بعثت حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم بيايند.

علي بن ابى طالب عليه السّلام از جاى حركت ميكند و پرچمى از نور سفيد در اختيار او قرار ميگيرد در تحت اين پرچم تمام سابقين اولين از مهاجر و انصار هستند، و ديگرى با آنها مخلوط نميشود مى‏آيد و بر منبرى از نور رب العزة مينشيند يكايك آنها بآن جناب معرفى مى‏شوند بهر كدام پاداش و نور اختصاصى او را ميدهد تا نفر آخر بايشان گفته مى‏شود بامتيازات و منزل‏هاى خود در بهشت توجه كرديد.

خداى شما ميفرمايد كه در نزد ما آمرزش و پاداش عظيمى است براى شما كه منظور بهشت است.

علي عليه السّلام از جاى حركت ميكند آن گروهى در زير پرچم اويند تا داخل بهشت ميشوند.

آنگاه بر مى‏گردد بجانب منبر خود پيوسته تمام مؤمنين بايشان معرفى مى‏شوند امتياز خويش را مى‏گيرند و بجانب بهشت ميروند.

گروهى نيز بآتش سپرده ميشوند اينست تفسير آيه شريفه: وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ منظور سابقين اول و مؤمنين و اهل ولايت علي هستند وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا

 

أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ يعنى كفر ورزيدند و تكذيب كردند ولايت را و توجه نكردند بحق علي عليه السّلام.پ كنز جامع الفوائد: ابن عباس در باره آيه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ گفت: علي عليه السّلام تمام امتياز و فضيلت و شرافت اين آيه را بخويش اختصاص داده.پ كنز جامع الفوائد: صباح ازرق گفت: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود اين آيه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فرمود متعلق بامير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان اوست.پ كنز جامع الفوائد: يزيد بن شراحيل كاتب و منشى حضرت علي گفت از حضرت علي عليه السّلام شنيدم ميفرمود در حالى كه پيامبر اكرم بر پشتم تكيه داشت و عايشه نزديك گوش من آمده بود تا بشنود پيامبر اكرم چه ميفرمايد.

آن جناب فرمود: برادرم اين آيه را نشنيده‏اى كه خداوند مى‏فرمايد: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند بهترين افراد هستند فرمود آنها تو و شيعيانت هستند قرارگاه من و شما حوض كوثر است وقتى امتها محشور شوند شما با چهره‏اى درخشان و قيافه‏اى تابناك در حالى كه نه گرسنگى داريد و نه تشنگى سير و سيراب مى‏آئيد.پ كنز الفوائد: يعقوب بن ميثم همين روايت را نقل مى‏كند اضافه مينمايد كه بحضرت باقر جريان را نقل كردم فرمود همين طور است در كتاب علي عليه السّلام.پ توضيح: بايد توجه داشت كه اطلاق لفظ شرك و كفر بر كسى كه معتقد به امامت امير المؤمنين و ائمه از فرزندانش نيست و ديگرى را بر آنها مقدم دارد دليل است بر اينكه آنها كافر و مخلد در آتشند. در قسمت معاد اين مطلب گذشت و در ابواب ايمان و كفر خواهد آمد ان شاء اللَّه. شيخ مفيد: در كتاب مسائل مينويسد: دانشمندان شيعه اماميه اتفاق دارند بر اينكه منكر امامت يكى از ائمه و كسى كه آنها را واجب الاطاعه نداند كافر و

 

گمراه است و مستوجب خلود در جهنم.

در جاى ديگر مينويسد: دانشمندان شيعه اتفاق دارند بر اينكه بدعت‏گذاران همه كافرند لازم است امام بعد از دعوت آنها را بتوبه وادارد و بينه بر ايشان اقامه نمايد اگر توبه كردند و راه حق را پذيرفتند آزادند و گر نه كشته مى‏شوند بواسطه برگشت از ايمان هر كس با اين عقيده بميرد اهل آتش است.

 

ولى معتزله بر خلاف اين عقيده دارند و مى‏گويند: بيشتر بدعت‏گذاران فاسقند نه كافر بعضى از ايشان با بدعت خود فاسق هم نميشوند و از اسلام خارج نشده‏اند مانند مرجئه كه از طرفداران ابن شبيب و تبرى‏ها از زيديها در اصول با آنها موافقند ولى در صفات امام با يك ديگر اختلاف دارند.