بخش پنجاه و سوم ائمه عليهم السلام (جنب اللَّه و وجه اللَّه و يد اللَّه) هستند

پ‏مناقب: ابو الجارود از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد در باره آيه ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ چقدر از دست دادم در جنب خدا. فرمود جنب اللَّه ما هستيم. از حضرت صادق مانند همين روايت نقل شده.

ابو ذر در خبرى از پيامبر اكرم نقل مى‏كند كه فرمود يا ابا ذر منكر مرا روز قيامت مى‏آورند كور و لال است و سرنگون مى‏شود در تاريكيهاى روز قيامت فرياد ميزند اى واى كه چقدر از دست دادم در راه خدا.

حضرت صادق و باقر و سجاد عليه السّلام در مورد اين آيه فرمودند جنب اللَّه علي است كه حجت خدا بر خلق است در روز قيامت.

حضرت رضا عليه السّلام در تفسير فِي جَنْبِ اللَّهِ فرمود در ولايت علي امير المؤمنين عليه السّلام فرموده است: من صراط اللَّه و جنب اللَّه هستم.

در باره آيه وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ حضرت صادق عليه السّلام فرمود ما وجه اللَّه هستيم.

حضرت صادق عليه السّلام در باره آيه كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود ما وجه‏

 

خدائيم كه بايد از آن جانب بسوى خدا رفت.پ كنز جامع الفوائد: از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده كه از آباء گرام خود نقل نموده در مورد آيه يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ خداوند مرا يكى از جنب اللَّه‏ها قرار داده و اين آيه اشاره بهمان است: يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ يعنى در راه ولايت على عليه السّلام.

سدير گفت: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم در جواب مردى كه از او اين آيه را سؤال كرد: يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ ميفرمود بخدا قسم ما را خداوند از نور جنب اللَّه آفريده اين سخن شخص كافر است وقتى در قيامت بپايگاه دادرسى ميرسد و فرياد ميزند افسوس كه چقدر در جنب خدا از دست دادم يعنى ولايت محمّد و آل محمّد عليهم السّلام.پ كنز جامع: سويد سائى از حضرت ابو الحسن عليه السّلام در باره آيه: يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ فرمود جنب اللَّه امير المؤمنين على بن ابى طالب است همچنين اوصياء بعد از او در مقامى بس بلند هستند تا منتهى بآخرين وصى شود ديگر خدا ميداند بعد چه خواهد شد.پ كنز: سلام بن مستنير گفت از حضرت باقر عليه السّلام اين آيه را پرسيدم كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود بخدا قسم ما وجه اللَّه هستيم كه تا روز قيامت پايدار است امرى كه خداوند در مورد ولايت و فرمانبردارى از ما نموده است معنى وجه اللهى كه فرمود كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ هر كدام از ما بميرد يك نفر از فرزندان او جانشينش مى‏شود تا روز قيامت.

كنز: روايت ديگر از صالح بن سهل از حضرت صادق در تفسير وجه اللهى نقل ميكند كه ما هستيم.پ تفسير قمى: ابو حمزه از حضرت باقر عليه السّلام در باره كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود همه چيز از بين ميرود فقط باقى ميماند وجه پروردگار. خدا منزه است از اينكه بداشتن صورت توصيف شود تا وقتى كه خداوند در بقاى مردم نيازى‏

 

داشته باشد ما در ميان آنها خواهيم بود هر گاه صلاحى در بودنشان نديد ما را بجانب خود ميبرد و آنچه مايل باشد در باره ما انجام خواهد داد گفتم فدايت شوم (رويه) كه فرمودند چيست فرمود حاجت و نياز (يعنى تا خدا صلاح در بقاى مردم بداند).پ تفسير قمى: وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ پيروى كنيد از نيكوترين چيزى كه خداوند بر شما نازل كرده مينويسد عبارت است از قرآن و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه. دليل بر اين مطلب اين آيه است: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ يعنى در راه امام بدليل فرموده حضرت صادق كه ما جنب اللَّه هستيم.پ تفسير قمى: آيه چنين است مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ  أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ .. چون حضرت صادق عليه السّلام جنب اللَّه را بائمه تفسير نموده دلالت مى‏كند كه آنچه خداوند دستور داده پيروى از آن نمايند در آيه قبل شامل ولايت است درست دقت كن. «1»پ بصائر: هاشم بن ابى عمار گفت از امير المؤمنين عليه السّلام شنيدم ميفرمود من عين اللَّه و جنب اللَّه و يد اللَّه و باب اللَّه هستم.

دو روايت ديگر در همين كه ائمه عليهم السّلام جنب اللَّه هستند نقل مى‏شود كه حضرت صادق مى‏فرمايد هر كه بما پيوندد بخدا پيوسته.پ احتجاج: در يك روايت مفصل كه ذكر ميكند مردى از كفار خدمت امير- المؤمنين عليه السّلام رسيد و سؤالهائى از آيات قرآن كه برايش مشكل بود نمود و خيال ميكرد اين آيات تناقض دارد حضرت امير المؤمنين عليه السّلام جوابش را ميداد تا بالاخره مسلمان شد از جمله سؤالهائى كه كرد اين بود كه گفت در قرآن هست يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ و كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ‏

 

الشِّمالِ معنى جنب و وجه و يمين و شمال چيست؟ واقعا مشكل است معنى اينها.

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود منافقين بسيارى از قرآن را تغيير و تحريف نموده‏اند و نام گروهى از اوصياء را كه خدا ذكر كرده بود از ميان بردند و نام گروهى از منافقين را اما خدا كور كند آنها آياتى را باز بجاى گذاشتند كه دلالت بر فضل و مقام و وجوب اطاعت اولياء و اوصياء مينمود در اين موقع علي عليه السّلام مقدار زيادى از آن آيات را ذكر كرد تا اينكه فرمود خداوند براى توضيح بيشتر و اثبات حجت در مورد اوصياء و اولياى خود فرموده است:

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ كه تعبير از ائمه به جنب بواسطه قرب و نزديكى آنها بخداست مگر نه اينست كه ميگوئى فلانى پهلوى فلان كس است وقتى منظورت اينست كه باو نزديك است. خداوند اين اسرار و رموز را در كتاب خود قرار داده كه جز او و انبياء و حجج الهى در روى زمين كسى نميداند زيرا مى‏دانست تحريف‏كنندگان چه خواهند كرد در مورد قرآن، نامهاى اوصياء را از ميان مى‏برند و بر مردم مشتبه ميكنند تا در هدف باطلى كه دارند از مردم كمك بگيرند بهمين جهت رموز را در قرآن قرار داده و چشم سر و دل آنها را از توجه بآن رموز كه شاهد بدعت‏هاى آنها در دين است كور كرد.

نگهبانان قرآن و مطلعين از ظاهر و باطن آن را از شجره‏اى قرار داد كه ريشه آن ثابت است و شاخه‏هايش در آسمان هر زمان ميوه خود را باذن خدا ميدهد يعنى علم قرآن آشكار مى‏شود براى جويندگان گاه و بيگاه.

و دشمنان قرآن را از شجره ملعونه قرار داد آنهائى كه خواستند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند. خداوند امتناع ميورزد تا نور خود را تكميل كند.

آنگاه امير المؤمنين عليه السّلام با توضيح كامل مطلب را براى او روشن نمود تا آنجا كه فرمود: اما آيه كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ يعنى هر چيزى ناپايدار

 

است جز دين خدا زيرا محال است كه از خدا چيزى هلاك شود و صورت او باقى بماند خداوند منزه و بزرگتر از اين نسبتها است هلاك‏شدنى چيزهاى ديگر است نمى‏بينى ميفرمايد: كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ  وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ هر چه كه بر روى زمين است فانى است باقى ميماند وجه پروردگار فرق گذاشته بين ساير موجودات و وجه خود.پ تفسير قمى: ابن طريف از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرده در باره آيه:

تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ فرمود ما جلال اللَّه و كرامت او هستيم كه مردم را بواسطه اطاعت از ما گرامى داشته.پ توحيد صدوق: از حضرت باقر عليه السّلام نقل مى‏كند كه فرمود ما مثانى هستيم كه خدا به پيامبر بخشيده و ما وجه اللَّه هستيم كه در ميان شما رفت و آمد داريم هر كه ما را شناخت و هر كه جاهل بمقام بود در هنگام مرگ (متوجه زيان خود مى‏شود).پ توحيد صدوق: خثيمه گفت از حضرت صادق پرسيدم آيه كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود يعنى دينش. پيامبر اكرم و امير المؤمنين عليه السّلام دين اللَّه وجه او و عين اللَّه در ميان مردم بودند و زمانى كه با آن سخن ميگويد و دست خدا در ميان مردم ما وجه اللَّه هستيم كه بايد از جانب ما بخدا نزديك شد پيوسته در ميان بندگان او هستيم تا خداوند را بوجود مردم نظرى است وقتى چشم از وجود آنها برداشت ما را بجانب خود مى‏برد و آنچه خواست انجام مى‏دهد.پ توحيد صدوق: مروان بن صباح گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود خداوند ما را به بهترين وجه آفريد و بهترين صورت را مى‏بخشيد ما را نماينده خود ميان مردم قرار داد و زبان گويا ميان خلق و دست گشاده برأفت و رحمت و وجهى كه از آن جانب بخدا نزديك شوند و بابى كه بسوى خدا است و گنجينه‏ها در آسمان و زمين ببركت ما درخت ميوه ميدهد و ميوه‏ها قابل استفاده مى‏شود و جويها جارى ميگردد و ببركت ما باران از آسمان مى‏بارد روئيدنيها ميرويد بوسيله عبادت و پرستش ما مردم‏

 

خداپرست شدند اگر ما نبوديم مردم خدا پرست نمى‏شدند.

توضيح: يعنى ما راه عبادت را بمردم آموختيم و يا عبادت كامل انجام نمى‏شود مگر از ما و يا ولايت ما شرط قبول عبادت است، توجيه ميانه آشكارتر است.پ توحيد صدوق: عبد الرحمن بن كثير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: «من علم اللَّه و قلب اللَّه» گنجينه و زبان گوياى خدا و چشم بيناى او و جنب اللَّه و يد اللَّه‏ام. صدوق رحمة اللَّه عليه ميگويد معنى‏

 (انا قلب اللَّه الواعى)

يعنى آن قلبى كه خداوند آن را گنجينه علم خود قرار داده و بسوى فرمانبردارى خود سوق داده است البته چنين قلبى مخلوق و آفريده خداست همان طورى كه امير المؤمنين عبد اللَّه است گفته مى‏شود قلب اللَّه مانند عبد اللّه و بيت اللَّه و جنة اللَّه و نار اللَّه اما معنى «عين اللَّه» منظورش اينست كه حافظ دين خدايم خداوند در قرآن فرموده: تَجْرِي بِأَعْيُنِنا يعنى حركت مى‏كند بحفظ و نگهبانى ما همچنين آيه ديگر: وَ لِتُصْنَعَ عَلى‏ عَيْنِي يعنى بحفظ و توجه من بساز آن را.پ معانى الاخبار: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: در يك خطبه خود. من هادى مهتدى پدر يتيمان و بيچارگان و شوهر بيوه زنان و پناه هر ضعيف و ملجا هر ترسان و رهبر مؤمنين بجانب بهشت و حبل اللَّه متين و عروة الوثقى و كلمه تقوى و عين اللَّه و زبان صادق خدا و دست او و جنب اللهى هستم كه مى‏فرمايد: يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ دست گشاده خدا برحمت و مغفرت و باب حطه هستم هر كه مرا بشناسد و قدر و مقام مرا بداند خداى را شناخته چون من وصى پيامبر او و حجت خدا بر خلقم منكر اين مقام نيست مگر كسى كه انكار خدا و پيامبر نمايد.

صدوق رحمة اللَّه عليه مينويسد: جنب در لغت عرب بمعنى طاعت است ميگويد: (هذا صغير فِي جَنْبِ اللَّهِ) يعنى اين در راه اطاعت خدا كوچك است پس معنى فرمايش امير المؤمنين كه من جنب اللَّه هستم يعنى ولايت من اطاعت‏

 

خدا است، خداوند ميفرمايد: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ يعنى در اطاعت خدا.پ بصائر: حضرت صادق فرمود: من درختى از جنب اللَّه هستم يا قطعه‏اى از آن هستم هر كه بما توجه كند خدا باو توجه مى‏نمايد.پ بصائر: حارث بن مغيره گفت: خدمت حضرت صادق عليه السّلام بودم مردى سؤال كرد از آيه: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود: چه معنى ميكنند عرض كرد مى‏گويند هر چيزى از بين ميرود جز وجه و صورت خدا فرمود: سبحان اللَّه چه حرف عظيمى ميزنند منظورش اينست كه هر چيزى از ميان ميرود مگر وجه خدا آن وجهى كه از آن جانب بسوى خدا راه هست و ما همان وجهيم.پ بصائر: سلام بن مستنير گفت: از حضرت باقر عليه السّلام معنى اين آيه را پرسيدم: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود: ما بخدا قسم همان وجه اللَّه هستيم هرگز هلاك نمى‏شود روز قيامت كسى كه به پيشگاه پروردگار بيايد با فرمان- بردارى از ما و ولايت ما اينست همان وجهى كه در آيه: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ مى‏فرمايد، هر يك از ما بميرد جانشينى از فرزندانش بجاى او هست تا روز قيامت.پ توحيد: صفوان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد در تفسير آيه: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود هر كس به پيشگاه خدا بيايد با فرمانبردارى از محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و ائمه بعد از او اين همان راهى است كه منتهى بهلاكت نمى‏شود بعد اين آيه را قرائت نمود: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ.پ محاسن برقى: حارث نضرى گفت: از حضرت صادق عليه السّلام معنى آيه: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ را پرسيدم فرمود: هر چيزى نابود شده و هالك است مگر كسى كه از راهى كه شما ميرويد برود.پ عيون اخبار الرضا: ابا صلت از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرد كه گفتم: يا ابن‏

 

رسول اللَّه معنى خبرى كه نقل ميكنند: ثواب لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ نگاه كردن بوجه خداست چيست؟

فرمود: ابا صلت هر كه خدا را بيكى از صورتها تشبيه كند كافر است اما وجه خدا انبيا و پيامبران و حجتهاى خدايند كسانى كه بوسيله آنها متوجه بجانب خدا و دين و معرفت او مى‏شوند خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ نگاه كردن بانبياء و پيامبران و حجج الهى در درجاتى كه دارند براى مؤمنين ثواب بزرگى دارد در روز قيامت پيامبر اكرم فرموده است هر كه با اهل بيت و عترت من بدشمنى برخيزد نه مرا خواهد ديد و نه من او را مى‏بينم در روز قيامت.پ توضيح: در بخش توحيد تأويل اين آيات گذشت كه بواسطه تكرار از توضيح مجدد صرف نظر مى‏شود اما خلاصه اينست كه چنين تعبيرات و مجازها در كلام عرب معمول است ميگويند فلانى نزد مردم وجهه‏اى دارد و فلان كس بر فلانى دستى دارد از اين قبيل تعبيرها.

وجه اطلاق بجهت و جانب هم مى‏شود پس ائمه آن جهت و جانبى هستند كه خداوند دستور داده مردم بآن جهت توجه كنند و هر چيزى نابودشدنى است جز دين و راه و فرمانبردارى از آنها ائمه عين اللَّه هستند يعنى نگهبان بر بندگان همان طور كه شخص تا نگاه نكند از كارهاى خود اطلاع نمى‏يابد خداوند ائمه عليهم السّلام را نيز خلق كرد تا گواه بر مردم باشند و ناظر بر كارهاى آنها (عين) بجاسوس و به بهترين افراد يك چيز نيز گفته مى‏شود. جزرى در حديث عمر نقل مى‏كند كه مردى در طواف بتماشاى زنان مسلمان مشغول بود علي عليه السّلام باو يك سيلى زد آن مرد از علي بعمر شكايت نمود عمر گفت حق داشته ترا زده يكى از عيون خدا ترا مشاهده كرده يكى از خواص پروردگار و يك وليّ از اولياى خدا. اطلاق (يد) بر نعمت و رحمت و قدرت شايع است ائمه عليهم السّلام در نعمت كامل و رحمت گسترده‏ى او هستند و مظهر قدرت كامل خدايند.

 

جنب بمعنى جانب و ناحيه است آنها آن جهت و جانبى هستند كه مردم بايد بآنجانب توجه كنند جنب بر امير نيز مى‏گويند و ممكن است كنايه از اين باشد كه قرب بخدا حاصل نمى‏شود مگر با تقرب بآنها همان طورى كه مقربين پادشاه همانهائى هستند كه پهلوى او و در جنب اويند.پ كفعمى از حضرت باقر عليه السّلام در تفسير اين كلام نقل كرده كه معناى آن اينست كه چيزى بخدا نزديكتر از پيامبر نيست و چيزى بپيامبر نزديكتر از وصيش نيست پس او در قرب و نزديكى مانند پهلو است خداوند در اين آيه بيان مى‏كند:

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ يعنى در ولايت اولياى خدا.

امام عليه السّلام در معنى باب اللَّه فرمود: معنايش اينست كه خداوند از ديدگاه مردم پنهان است پيامبر و وصى خود را در ميان ايشان قرار داده و بايشان واگذار نموده است احتياجهاى علمى مردم را وقتى پيامبر اكرم بعلى آموخت علوم و حكمت را فرمود:

 «انا مدينة العلم و على بابها»

 

خداوند واجب كرده بر مردم توجه بجانب على را در اين آيه: ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ و در آيه ديگر مى‏فرمايد: وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها يعنى ائمه عليهم السّلام كه بيوت علم خدا و گنجينه دانش اويند ابواب اللَّه و داعيان به بهشت و راهنمايان برستگارى هستند تا روز قيامت.