بخش چهارم لزوم شناختن امام و اينكه عذرى پذيرفته نخواهد بود در ترك ولايت و امام‏شناسى

 [ترجمه روايات‏]

پ‏محاسن برقى: ص 153- بشير دهان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: (من مات و هو لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية) هر كس بميرد در حالى كه امام خويش را نمى‏شناسد بمانند مردم جاهليت كافر و بى‏اعتقاد بمبانى دينى از دنيا رفته.

سعى كنيد فرمانبردار باشيد شما ملاحظه كرديد ياران علي را كه چگونه بودند شما پيرو كسى هستيد كه عذر احدى را در نشناختن او نمى‏پذيرند، آيات نفيس قرآن در باره ما است خداوند اطاعت و فرمانبردارى از ما را بر مردم واجب نموده غنائم در اختيار ما است و نعمت پاك دنيا بما تعلق دارد.پ محاسن: ابو اليسع عيسى بن سري گفت: حضرت صادق عليه السّلام فرمود زمين جز با امام برقرار نخواهد بود هر كس بميرد در حالى كه امامش را نمى‏شناسد همانند مردم جاهليت مرده مهمترين موقعى كه احتياج بمعرفت امام داريد وقتى است كه جان شما باينجا برسد در اين موقع اشاره بسينه خود كرد. آن وقت خواهد گفت به به چقدر اعتقاد خوبى داشتم.

 

پ‏محاسن برقى: حسين بن ابى العلا گفت از حضرت صادق عليه السّلام راجع باين فرمايش پيامبر اكرم پرسيدم‏

 «من مات ليس له امام مات ميتة جاهلية»

فرمود صحيح است.

اگر مردم پيرو علي بن الحسين ميشدند و عبد الملك بن مروان را رها ميكردند هدايت مى‏يافتند گفتم آيا كسى كه با نشناختن امام بميرد مرگ در حال كفر است فرمود: نه مرگ در حال ضلال و گمراهى است.

توضيح: امام عليه السّلام كفر را نفى كرد زيرا سئوال‏كننده خيال ميكرد احكام كفر در دنيا بر چنين شخصى جارى است بهمين جهت فرمود: نه او گمراه است در دنيا و به بهشت نخواهد رفت در آخرت و هرگز راهى به بهشت ندارد اين خبر منافى با اخبار ديگرى كه اثبات كفر مى‏كند نخواهد بود زيرا آن اخبار ناظر باين است كه چنين افرادى در آخرت در حكم كفارند.پ محاسن: عثمان بن مغيره گفت: حضرت صادق از علي بن ابي طالب عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود:

 «من مات بغير امام جماعة مات ميتة جاهلية»

حارث بن مغيره گفت بعد كه خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدم اين جريان را پرسيدم فرمود آرى ما پرسيديم آيا مرگ او مرگ مردم جاهليت است فرمود آرى مرگ كفر و ضلال و نفاق.پ محاسن: فضيل گفت از حضرت ابو جعفر عليه السّلام شنيدم ميفرمود هر كس بدون امام بميرد مرگ او چون مردن مردم جاهليت است هرگز عذر مردم را در شناختن امام نمى‏پذيرند، كسى كه با شناختن امام بميرد، او را زيانى نخواهد رسيد چه جلوتر از ظهور امام بميرد يا بعد از آن و كسى كه با عرفان امام از دنيا برود مانند كسى است كه با قائم عجل اللَّه فرجه در خيمه او بوده.پ اكمال الدين: ص 375- محمّد بن اسماعيل از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرد كه فرمود هر كس بميرد با آنكه امامى نداشته باشد بمرگ جاهليت مرده عرض‏

 

كردم هر كس چنين بميرد مرگ جاهليت داشته؟ فرمود: آرى كسى كه توقف دارد كافر است و ناصب مشرك است.پ غيبت نعمانى: يحيى بن عبد اللَّه از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد فرمود يحيى هر كس شب را بسر برد با نشناختن امام زمان خود به مرگ جاهليت مرده.پ غيبت نعمانى: از حضرت ابو الحسن نقل مى‏كند در باره آيه وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ. فرمود: يعنى كسى كه دين خود را از ائمه هدى عليهم السّلام نگيرد.پ غيبت نعمانى: محمّد بن سنان از راوى خود نقل مى‏كند كه حضرت صادق فرمود كسى كه شريك قرار دهد شخصى را كه از جانب خدا بامامت منصوب نشده با امامى كه از جانب خدا تعيين شده است مشرك خواهد بود.پ غيبت نعمانى: ابن ابى يعفور گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم مردى شما را دوست مى‏دارد و از دشمنتان بيزار است حلال شما را حلال و حرامتان را حرام ميداند و قبول دارد كه امامت متعلق بشما است و ديگرى حق امامت ندارد جز اينكه مى‏گويد اين خاندان در ميان راجع بشخص امام اختلاف دارند با اينكه آنها پيشوا و رهبر هستند.

اگر همه خانواده پيامبر اتفاق نمايند و بگويند فلانى از ما خانواده امام است، ما هم ميگوئيم هم او امام است.

امام عليه السّلام فرمود اگر بر اين اعتقاد بميرد بمانند مردم جاهليت مرده.

در خبر ديگر آخر آن ميافزايد قرآن داراى تأويلهائى است كه در حال جريان است مانند شب و روز و حركت خورشيد و ماه وقتى زمان يكى از آنها برسد اتفاق خواهد افتاد و بعضى بعدها بوقوع مى‏پيوندد.

توضيح: منظور از تأويل قرآن شايد اين باشد كه بطون و تأويلهاى قرآن تدريجى و منوط بوقت و زمان مخصوصى است از آن جمله اجتماع مردم‏

 

بر يك امام در زمان حضرت قائم عجل اللَّه فرجه خواهد بود كه حالا موقع آن نيست يا منظور اينست كه قرآن دلالت دارد كه بايد در هر زمان امام مى‏باشد بعضى از ائمه زمان آنها گذشته و بعضى خواهند آمد.پ تفسير قمى: ص 579- ابو حمزه گفت حضرت باقر عليه السّلام فرمود: خداوند روز قيامت عذر احدى را نمى‏پذيرد كه بگويد خدايا من نمى‏دانستم كه فرزندان فاطمه زهرا عليها السّلام رهبر و امام بر تمام مردمند، در باره شيعيان اولاد فاطمه عليها السلام فقط اين آيه نازل شده:

يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ «1».پ قرب الاسناد: بزنطى از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرد كه حضرت باقر عليه السّلام فرمود: هر كه مسرور مى‏شود از اينكه بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را بيند و خداوند او را مشاهده كند بايد آل محمّد عليهم السلام را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امام از اين خانواده گردد.

اگر چنين بود خدا را مى‏بيند و خدا نيز او را مى‏بيند.

توضيح: اين ديدن منظور ديدن كرامت و لطف خدا است يا ديدن اولياء خدايا به نهايت رسيدن درجه معرفت است باندازه قدرت و نيروى بشرى.پ عيون اخبار الرضا: تميمى از حضرت رضا نقل كرد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: هر كس بميرد با اينكه امامى از فرزندان من نداشته باشد بمثل جاهليت مرده و از او مؤاخذه و بازخواست مى‏شود نسبت بكر دارى كه در جاهليت انجام داده و آنچه در اسلام عمل كرده‏پ امالى شيخ: ص 162- ابو سعيد همدانى از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه در باره آيه إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فرمود بخدا قسم اگر توبه كند و

 

ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد ولى راه بولايت و محبت ما نداشته باشد و فضل و مقام ما را نشناسد توبه و ايمان و عمل صالح او برايش سودى نخواهد داشت.

توضيح: اين آيه در چهار جاى قرآن نقل شده:

1- در سوره مريم إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ.

2- در سوره طه وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏.

3- در سوره فرقان إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ.

4- در سوره قصص فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى‏ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ.

با خبرى كه ذكر شد فقط آيه اول و دوم مناسبت دارد. اشكال مى‏شود كه آيه اول داراى لفظ «ثُمَّ اهْتَدى‏» نيست آيه دوم نيز اولش با خبر مطابقت ندارد زيرا در خبر نقل شده:

إِلَّا مَنْ تابَ ولى در قرآن هست لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ شايد خبر نيز در اصل لِمَنْ تابَ بوده كه راويان يا نسخه برداران باشتباه تغيير داده‏اند.پ علل الشرائع: حنان بن سدير گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم بچه دليل بايد حتما امامهاى بعد از پيغمبر را بشناسم ولى امام‏هاى قبل از پيامبر را الزامى نيست، فرمود بواسطه اختلاف شرايع.پ معانى الاخبار: ص 112- سليم بن قيس هلالى گفت بحضرت امير المؤمنين عليه السّلام عرضكردم كمترين چيزى كه موجب گمراه شدن شخص مى‏شود چيست؟

فرمود اينكه نشناسد خداوند دستور داده اطاعت از چه كسى بكند و ولايت او لازم شده و حجت در روى زمين و گواه بر خلق است.

عرضكردم آنها كيانند يا امير المؤمنين فرمود! كسانى كه اطاعت آنها را خداوند در قرآن قرين اطاعت خويش قرار داده در اين آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ.

 

گفت پيشانى آن جناب را بوسيده عرضكردم برايم واضح كردى و عقده دلم را گشودى و هر شك و ترديدى در دلم بود از بين بردى.پ علل الشرائع: سلمة بن عطا از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود:

حضرت حسين عليه السّلام در ميان اصحاب خود فرمود: اصحاب من! خداوند مردم را آفريد تا او را بشناسند وقتى شناختند او را مى‏پرستند وقتى او را پرستيدند از پرستش ديگران دست ميكشند.

مردى عرضكرد يا ابن رسول اللَّه پدر و مادرم فدايت معنى معرفت خدا چيست؟

فرمود همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى است امام زمان خود را.

صدوق در توضيح اينخبر مى‏نويسد: اهل هر زمان بايد بشناسند و بدانند كه خدا ايشان را وانگذاشته و زمين را خالى از امام معصوم ننموده كسى كه بپرستد خدائى را كه حجت براى مردم قرار نداده او خداى واقعى را نپرستيده ديگرى را پرستش نموده.

توضيح: شايد امام عليه السّلام كه معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش اينست كه معرفت خدا حاصل نمى‏شود مگر از طرف امام يا بجهت اينكه شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است كه اگر خدا را بشناسد ولى امام‏شناسى نداشته باشد خداشناسى او برايش سودى ندارد و توضيحى كه صدوق نيز داده است بى‏مناسبت نيست.پ تفسير قمى: ابان بن تغلب گفت حضرت صادق عليه السّلام فرمود: ابان! خداوند از مشركين زكات مالشان را نخواسته در حالى كه مشرك باشند چنانچه در اين آيه مى‏فرمايد وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ  الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ عرضكردم آقا! فدايت شوم اين مطلب را برايم توضيح بدهيد.

فرمود واى بر مشركين كه شرك آوردند در مورد امام اول آنها در مورد ائمه ديگر هم كافرند. ابان! خداوند مردم را دعوت بايمان بخود كرده وقتى ايمان بخدا و پيامبر آوردند واجبات بر آنها لازم مى‏شود.

 

توضيح: امام عليه السّلام مشرك را در آيه تفسير نموده بكسى كه شريك قرار دهد با امام واقعى ديگرى را و لفظ آخرت را بائمه ديگر تفسير نموده اين يكى از بطون آيه است، اين خبر دلالت دارد كه مشركين ملزم بانجام فرائض نيستند ولى مخالفين مكلف بآنها هستند با اينكه مفاد آن بر خلاف مشهور بين دانشمندان شيعه است.

ممكن است بگوئيم منظور اينست كه وادار كردن كسانى كه ايمان بخدا و رسول ندارند بايمان مقدم است بر تكليف نمودن ايشان را بدستورات نه اينكه مكلف بدستورات اصلا نباشند.پ عيون اخبار الرضا: يك جمله از نوشته حضرت رضا عليه السّلام براى مأمون در شرايع دين اين بود: «

من مات لا يعرف ائمته مات ميتة جاهلية

.پ ثواب الاعمال: ص 7: ابو سعيد خدرى گفت: روزى پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم نشسته بود چند نفر از اصحاب نيز خدمت آن جناب بودند از آن جمله علي بن ابى طالب عليه السّلام حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود هر كس بگويد: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ داخل بهشت مى‏شود.

دو نفر از اصحاب عرضكردند ما ميگوئيم لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ فرمود شهادت لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ از اين و شيعيانش پذيرفته مى‏شود آن كسانى كه خداوند پيمان آنها را گرفته آن دو گفتند ما ميگوئيم لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ در اين موقع پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم دست روى سر علي عليه السّلام نهاده فرمود علامت اينكه شيعه او باشيد اينست كه پيمانش را نشكنيد و جاى او را تصاحب نكنيد و گفتارش را تكذيب ننمائيد.پ ثواب الاعمال: عيسى بن سرى گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرموده است:

 «من مات لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية»

حضرت صادق عليه السّلام فرمود مهمترين موقعى كه شخص احتياج بشناختن امام خود دارد آن موقعى است كه جانش باينجا برسد اشاره بسينه خود نمود. تو بر راه و طريقى شايسته هستى.پ ثواب الاعمال: ابو ذريح از ابو حمزه نقل كرد كه امام صادق عليه السّلام فرمود:

 

از ما خانواده است امامى كه فرمانبردارى از او واجب است هر كس منكر او شود يهودى يا نصرانى ميميرد. بخدا سوگند خداوند از روزى كه آدم را قبض روح كرده زمين را خالى از امامى كه راهنماى مردم بسوى خدا باشد نگذاشته، هم او حجت بر مردم است هر كه ترك او كند هلاك مى‏شود و هر كه پيرو او باشد نجات مى‏يابد و خداوند چنين ملتزم شده است.پ بصائر: ابو عبيده حذاء گفت: ما در زمان حضرت باقر كه از دنيا رفت مثل گوسفند بدون چوپان سرگردان بوديم- روزى سالم بن ابى حفصه مرا ديد پرسيد امام تو كيست گفتم امام من آل محمّد هستند گفت پس در اين صورت خود را نابود كرده‏اى و ديگران را نيز بنابودى كشيده‏اى. مگر من و تو با هم خدمت حضرت باقر نبوديم كه فرمود

 «من مات و ليس عليه امام مات ميتة جاهلية»

گفتم چرا خدا مرا بمعرفت امام راهنمائى كند. همين سخنان را براى حضرت صادق عليه السّلام نقل كردم كه سالم بن ابى حفصه بمن چه گفت.

فرمود يا ابا عبيده هر يك از ما ائمه بميرد جانشينى براى خود قرار ميدهد كه مثل او عمل كند و روش او را از پيش گيرد و مردم را بهمان راه دعوت كند.

ابا عبيده- اشكالى ندارد كه خداوند آنچه بداود داده بسلمان نيز بدهد پيغمبر فرمود يا ابا عبيده زمانى كه قائم آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلم قيام كند حكم ميكند مانند داود و سليمان و از مردم شاهد نميخواهد.پ محاسن برقى: محمّد بن مسلم گفت از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم ميفرمود هر كس خدا را بپرستد و خويشتن را بزحمت اندازد با عبادت اما بدون اعتقاد بامام عادل كه از جانب خدا تعيين شده تمام رنج و كوشش او نامقبول است و گمراه و سرگردان خواهد بود؟ او چون گوسفندى است كه از جلو چوپان گم شده است و روز خود را تنها ميان بيابان بسرگردانى تمام كند همين كه تاريكى شب برسيد از دور چشمش بگله‏اى بيافتاد بهمراه چوپانى. خود را بآن گله برساند آن شب را در خوابگاه اين گله بخوابد. سحرگاه كه چوپان گله را بحركت در آورد متوجه شود كه‏

 

اين نه آن گله و نه آن چوپان است در سرگردانى و تحير پا بفرار گذارد بدنبال گله و چوپان خود متحير و سرگردان.

از دور گله‏اى ديگر را مى‏بيند خود را بآن گله ميرساند و نزديك مى‏شود اما چوپان فرياد ميزند برو گله خود را پيدا كن تو سر گردان و متحيرى و از چوپان خود گم‏شده‏اى باز با ترس پا بفرار ميگذارد كسى نيست كه او را راهنمائى بچراگاه خود كند او را بگله برگرداند در همين هنگام گرگ از فرصت استفاده ميكند و او را از هم ميدرد و ميخورد همين طور هر كس از اين امت داراى امام عادلى كه منصوب از جانب خداوند است نباشد سرگردان و متحير است اگر بر چنين حالتى بميرد مرگ كفر و نفاق نموده. بدان اى محمّد بن مسلم كه ائمه حق و پيروانشان بر دين و آئين خدايند ...پ در غيبت نعمانى همين حديث نقل شده تا آنجا كه مى‏فرمايد ائمه حق و پيروان آنها بر دين خدايند و پيشوايان ستمگر از دين خدا و حق منحرفند خود گمراهند و ديگران را نيز گمراه كرده‏اند اعمالى كه انجام ميدهند مانند خاكسترى است كه در مسير تند بادى سخت در يك روز طوفانى قرار گيرد نتيجه‏اى از كار خود نميبرند اين يك گمراهى بسيار سختى است.

توضيح: وجه تمثيل آشكار است زيرا كسى كه پيرو يكى از ائمه هدى عليهم السّلام بوده و گمراه شده است و بهر يك از پيشوايان ستمگر كه بپيوندد هر خلافى كه از آن پيشوا ببيند موجب نفرت و انزجارش مى‏شود و پيشوا نيز وقتى مشاهده كند او بر خلاف نظرش رفتار ميكند طردش مى‏نمايد و او را ميراند، مبادا پيروانش را از گرد او پراكنده كند بالاخره همين طور سرگردان است تا شيطان بر او غلبه نمايد يا بكلى از دين خارجش كند و يا تابع يكى از پيشوايان زور و ستم شود.پ اكمال الدين: سليم بن قيس هلالى گفت از سلمان و ابى ذر و مقداد شنيدم كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرموده است:

 «من مات و ليس له امام مات ميتة جاهلية»

 

اين حديث را بر جابر و ابن عباس عرضه داشتم گفتند: صحيح است، راست گفته‏اند ما نيز خود شاهد بوديم و شنيديم از پيامبر اكرم. سلمان گفت: يا رسول اللَّه شما فرموديد هر كس بميرد و امامى نداشته باشد بمرگ جاهليت مرده آن امام كيست؟ فرمود او از اوصياء من است هر كس بميرد از امت من و امامى از اوصياء مرا نشناسد بمرگ جاهليت مرده اگر او را نشناسد و دشمن بدارد مشرك است اما اگر نشناسد ولى دشمنى با او نداشته باشد نادان است ولى مشرك نيست.پ اكمال الدين: ص 230- مروان بن مسلم از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود امام واسطه بين خدا و خلق است هر كه او را بشناسد مؤمن است و هر كه منكرش باشد كافر است.پ اكمال الدين: از فضيل نقل كرد كه حضرت باقر عليه السّلام فرمود:

 «من مات و ليس له امام مات ميتة جاهلية»

و مردم معذور نيستند از شناختن امام خود.پ غيبت نعمانى: ص 63- محمّد بن مسلم گفت بحضرت باقر عليه السّلام گفتم: اگر كسى منكر امامى از شما خانواده باشد حالش چگونه خواهد بود.

فرمود هر كس منكر امامى كه از جانب خدا تعيين شده بشود و بيزار از او و دينش باشد كافر و مرتد است چون امام از جانب خدا است و دين او دين خدا است كسى كه از دين خدا بيزار باشد خونش در آن حال مباح است مگر اينكه توبه كند و از عقيده خود بر گردد.پ رجال كشى: ابو اليسع گفت: بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم برايم توضيح بفرمائيد استوانه‏هاى اصلى اسلام كه بر آن پايه‏گذارى شده است و هيچ كس را ياراى آن نيست كه كوتاهى در شناخت آنها داشته باشد چيست؟ و اگر كوتاهى كند دينش و تباه شده و عملش قبول نمى‏شود و هر كس آنها را بشناسد و عمل كند دينش درست است و عملش مقبول و جهل و ندانستن بعضى از امور زيانى برايش نخواهد داشت.

فرمود: شهادت بيكتائى خدا و ايمان بپيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم و اقرار بآنچه از جانب‏

 

خدا آورده، سپس فرمود: زكات در اموال و ولايت نسبت بائمه حق كه داراى نشانه و علامت هستند براى كسى كه بخواهد آنها را بشناسد.

پيامبر اكرم فرمود:

 «من مات لا يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية»

و خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. «1» اولى الامر على بن ابى طالب عليه السّلام بود، گروهى مدعي شدند نه، معاويه است. بعد از علي عليه السّلام امام حسن و امام حسين بودند باز گروهى گفتند يزيد بن معاويه است نه ديگرى.

فرمود: مايليد توضيح بيشترى بدهم. چند نفر عرضكردند بفرمائيد فرمود بعد از آنها علي بن الحسين عليه السّلام بود، پس از آن جناب حضرت باقر. شيعيان قبل از ايشان حلال و حرام خود را نميدانستند، مگر اينكه در اين مورد از مردم اطلاع بگيرند تا زمان حضرت باقر عليه السّلام كه درهاى علوم را گشود و براى آنها توضيح و تشريح كرد از آن ببعد مردم براى كسب علم بشيعيان مراجعه ميكردند با اينكه قبلا بديگران نيازمند بودند.

جريان بهمين وضع خواهد بود زمين پايدار نيست مگر بوسيله امام هر كس بميرد و امام خود را نشناسد بمرگ جاهليت مرده و مهمترين موقعى كه احتياج بشناسائى امام دارى وقتى است كه جانب باينجا برسد، اشاره بحلق خود نمود و از دنيا دست بكشى آن وقت خواهى گفت به به چه عقيده خوبى داشتم.

ابو اليسع عيسى بن سرى گفت: ابو حمزه كه در آن مجلس حضور داشت در دنباله خبر ميگفت حضرت صادق عليه السّلام اضافه نمود كه حضرت باقر واقعا امامي بحق و شايسته بود.پ اختصاص: ص 268- عمر بن يزيد گفت از ابو الحسن اول عليه السّلام شنيدم ميفرمود هر كس بميرد بدون امام بمرگ جاهليت مرده امام زنده‏اى كه او را بشناسد

 

عرضكردم: آقا! من از پدرتان نشنيدم جمله امام زنده را بفرمايد. فرمود بخدا قسم اين حرف را پيامبر اكرم فرموده است.

آن جناب فرمود هر كه بميرد بدون امامى كه از او بشنود و مطيعش باشد بمرگ جاهليت مرده.پ اختصاص: حلبى گفت: حضرت صادق فرمود هر كه بميرد بدون داشتن امام زنده و آشكار بمرگ جاهليت مرده.پ اختصاص: ابو الجارود گفت: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم فرمود هر كس بميرد بدون امام زنده آشكار بمرگ جاهليت مرده عرضكردم: آقا! امام زنده؟

فرمود امام زنده آرى امام زنده.پ كنز الفوائد كراجكى: حضرت رضا عليه السّلام از آباء گرام خود از پيامبر اكرم نقل كرد كه فرمود هر كه بميرد بدون امامى از فرزندان من بمرگ جاهليت مرده و بازخواست مى‏شود از او آنچه در جاهليت و اسلام انجام داده.

در حديث از طريق اهل سنت از عبد اللَّه بن عمر بن خطاب آمده است كه پيامبر اكرم فرمود:

 «من مات و ليس في عنقه بيعة امام او ليس في عنقه عهد الامام مات ميتة جاهلية»

هر كس بميرد در حالى كه بيعت امامى (يا پيمان) بر گردنش نباشد بمرگ جاهليت مرده. بسيارى از اهل سنت روايت كرده‏اند كه فرمود هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده.

اين دو خبر مطابقت دارند با معنى آيه شريفه: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا.

اگر مخالفين مدعى شوند كه امام در اين آيه همان كتاب است بآنها جواب ميدهيم اين سخن مخالف ظاهر آيه است و بايد از معنى ظاهرى آن بدون دليل و برهانى انصراف نمائيم.

زيرا ظاهر آيه چنين ميفهماند كه امام كسى است كه پيشوا است در كارها

 

و دستور او را در امر و نهى پذيرفته است كتاب و نامه را نمى‏توان بچنين امتيازى اختصاص داد جز اينكه از بابت مجاز گفته شود با اينكه حمل كلام را بظاهر آن بهتر است جز در مواردى كه مجبور باشيم از ظاهر دست بكشيم.پ ديگر اينكه يكى از دو خبر متضمن بيعت و پيمان امام است ما ميدانيم كه كتاب و نامه بيعتى بر گردن مردم ندارد و صحيح نيست بگوئيم كتاب بر گردن مردم پيمانى دارد از توضيح گذشته معلوم مى‏شود كه تفسير امام را بكتاب سخن صحيح نيست.

اگر بگويند شما منكر نيستيد كه امام در اين آيه خود پيامبر باشد جواب داده مى‏شود.

پيامبر اكرم با مرگ از امت جدا شده در يكى از دو خبر مى‏گويد امام زمان. مضمون خبر شاهد است بر اينكه امام بايد زنده و سخن گو و موجود در زمان باشد كسى كه از دنيا رفته باشد نمى‏گويند امام است مگر بهمان تقريبى كه در مورد كتاب گفتيم از روى مجاز اگر مى‏شد شخص فوت شده را پيشوا دانست بايد ابراهيم خليل را امام زمان خود بدانيم، زيرا ما بدين و شريعت او ملتزم و عامل هستيم، اين سخن صحيح نيست مگر از روى استعاره و مجاز.

ظاهر سخن پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم‏

 «من مات و هو لا يعرف امام زمانه»

دليل بر اينست كه هر زمانى امامى دارد كه بايد باو مراجعه نمود و از او پيروى كرد اين مطلب واضحى است و از آن جمله اين سخن پيامبر است كه تمام مسلمانان بر آن اجماع دارند فرمود:

 «انى مخلف فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلوا: كتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض»

من ميان شما چيزى را ميگذارم كه اگر چنگ بآن بزنيد گمراه نمى‏شويد كتاب خدا و عترتم، اين دو از يك ديگر جدا نخواهد شد تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.

 

پيامبر اكرم اطلاع ميدهد كه در ميان مردم از عترت و خاندان خود كسانى را گذارده كه از كتاب جدا نمى‏شوند و پيوسته با هم خواهند بود در اين فرمايش نيز دليلى است كه زمان خالى از امام نيست.

 

از آن جمله اين فرمايش پيامبر است كه مشهور بين روات احاديث شده فرموده است: در هر زمانى پيشوائى واقعى از ميان خاندان من هست كه تحريف و تغيير ستمگران و سخن ياوه‏سرايان كه در دين بوجود آورده‏اند از بين مى‏برد امامان رهبر و راهنماى شما بسوى خدايند دقت كنيد با چه پيشوائى به پيشگاه خدا وارد مى‏شويد.