بخش هشتم فضيلت پيامبر و اهل بيتش بر ملائكه و شهادت ملائكه بولايت ايشان

پ‏كمال الدين: هروى از حضرت رضا از آباء گرامش از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: خدا خلقى را بهتر از من نيافريده و نه گرامى‏تر از من نزد او هست.

على عليه السّلام گفت: يا رسول اللَّه شما برتريد يا جبرئيل؟ فرمود: يا على خداوند برترى بخشيده انبياء مرسل را بر ملائكه مقرب و مرا برترى بخشيده از تمام انبياء مرسل و فضيلت بعد از من مال تو است ملائكه خدمتكاران ما و خدمتكاران محبين ما هستند يا على كسانى كه حامل عرش و كسانى كه اطراف آن هستند تسبيح ميكنند بحمد پروردگارشان و استغفار مينمايند از براى كسانى كه ايمان آورده‏اند بولايت ما.

يا على اگر ما نبوديم خداوند آدم و حوا و بهشت و جهنم و آسمان و زمين را نمى‏آفريد چطور مى‏شود كه از ملائكه برتر نباشيم زيرا اول چيزى كه خداوند آفريد ارواح ما بود ما را بسخن در آورد بتوحيد و تحميد خود.

بعد ملائكه را آفريد وقتى ارواح ما را يك نور واحد مشاهده كردند ما

 

را بزرگ شمردند شروع به تسبيح پروردگار نموديم تا ملائكه بدانند ما مخلوق هستيم و خداوند منزه است از اينكه داراى صفات ما باشد آنگاه ملائكه از تسبيح ما شروع به تسبيح نمودند و او را منزه از صفات ما نمودند وقتى مشاهده عظمت مقام ما را نمودند ما خدا را تهليل گفتيم تا ملائكه بدانند كه جز او پروردگارى نيست و ما بنده‏ايم نه خدا كه هم رديف با خدا پرستيده شويم يا در مقامى پائين‏تر از او گفتند لا اله الا اللَّه.پ همين كه بزرگى مقام ما را مشاهده كردند ما اللَّه اكبر گفتيم تا ملائكه بدانند خداوند بزرگتر از آن است كه مقامش درك شود مگر بوسيله خودش وقتى مشاهده كردند خداوند چقدر عزت و نيرو بما داده گفتيم لا حول و لا قوة الا باللَّه تا ملائكه بدانند حركت و نيروئى نيست مگر بخدا.

همين كه مشاهده نعمت‏هاى خدا را بر ما نمودند و اينكه اطاعت ما را واجب كرده گفتيم الحمد للَّه پس بواسطه ما هدايت يافتند بمعرفت توحيد خدا و تهليل و تحميد و تمجيد او.

سپس وقتى خداوند آدم را آفريد ما را در صلب او بامانت نهاد بملائكه دستور داد او را سجده كنند بواسطه تعظيم و گرامى داشت ما سجده آن‏ها براى خدا عبادت بود و براى آدم احترام و اطاعت چون ما در صلب او بوديم چطورى ما از ملائكه برتر نباشيم با اينكه همه آنها براى آدم سجده كردند.

چون مرا بمعراج بردند جبرئيل دو تا دو تا اذان گفت و دو تا دو تا اقامه بعد بمن گفت محمّد! جلو بايست گفتم بر تو نيز مقدم بايستم گفت آرى چون خداوند انبياى خود را برترى بخشيد بر تمام ملائكه و ترا فضيلتى مخصوص عنايت كرده من جلو ايستادم و بر آن‏ها نماز خواندم جاى فخر و مباهات نيست.

وقتى رسيدم به پرده‏هاى نور جبرئيل بمن گفت جلو برو و از من جدا شو گفتم در چنين جايى از من جدا ميشوى جبرئيل گفت يا محمّد اينجا آخرين محلى است كه خدا براى من قرار داده اگر از اينجا بالاتر روم پر و بالم ميسوزد

 

بواسطه تجاوز از مرزى كه خدا برايم قرار داده.

مرا درون نور انداخت تا رسيدم بجائى كه خدا ميخواست از مقام بلند مملكتش.پ صدائى شنيدم يا محمّد. گفتم لبيك ربى و سعديك تباركت و تعاليت صدائى شنيدم اى محمّد تو بنده منى و من پروردگار تو مرا بپرست و بر من توكل كن تو نور من در ميان بندگانم و رسولم بسوى مردمى و حجت در ميان خلق براى تو و پيروانت بهشت را آفريده‏ام و براى مخالفينت جهنم را و براى جانشينان تو كرامت خود را لازم نموده‏ام و براى شيعيان ايشان ثوابم را.

گفتم خدايا اوصياى من كيانند؟ خطاب رسيد يا محمّد اوصياى تو بر ساق عرش اسم آنها نوشته شده در آن موقع كه مقابل پروردگارم بودم نگاه كردم بساق عرش ديدم دوازده نور در هر نورى سطرى سبز كه بر او اسم يكى از اوصياى من است اول آن‏ها على بن ابى طالب و آخر آن‏ها مهدى امتم.

گفتم خدايا اينهايند اوصيايم بعد از من خطاب رسيد اى محمّد اينها اولياى من و اوصيا و اصفيا و حجت‏هاى منند بعد از تو بر مردم و آن‏ها جانشينان و اوصياى تو و بهترين خلق من پس از تو هستند.

بعزت و جلالم سوگند بوسيله آن‏ها دينم را اظهار و كلمه خود را بلند و زمين را بوسيله آخرى آن‏ها پاك ميكنم و او را مالك شرق و غرب زمين مينمايم بادها را در تسخيرش در مى‏آورم و ابرهاى سخت را تابع او ميكنم او را با سپاه خود يارى ميكنم و با ملائكه مدد مينمايم تا دعوت من بلند شود و مردم بر توحيد و يكتائيم اجتماع نمايند سپس ملك و فرمانفرمائى او را ادامه ميدهم و دوران را بين اولياء خود تا روز قيامت مى‏چرخانم.پ علل الشرائع: عمرو بن جميع از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود جبرئيل هر وقت خدمت پيامبر اكرم ميرسيد روبروى او مى‏نشست مانند نشستن بنده و بدون اجازه داخل نميشد.

 

پ‏علل الشرائع: هشام بن سالم گفت حضرت صادق فرمود وقتى پيامبر را بمعراج بردند و موقع نماز شد جبرئيل اذان و اقامه گفت بعد عرضكرد جلو بايست يا رسول اللَّه پيامبر فرمود تو جلو بايست گفت از موقعى كه ما را دستور بسجده آدم داده‏اند ما بر بنى آدم مقدم نميشويم.پ احتجاج طبرسى و تفسير امام: حضرت عسكرى فرمود: منافقين از پيامبر اكرم پرسيدند آيا على افضل است يا ملائكه مقرب خدا؟ فرمود آيا ملائكه محترم و مقرب شدند جز بواسطه محبت با محمّد و على و قبول ولايت آن دو هر يك از محبين على كه دل از كثافت غش و دغلبازى و فريبكارى و نجاست گناه پاك كنند پاك‏تر و افضل از ملائكه هستند.

مگر جز اين بود كه ملائكه را دستور دادند كه سجده آدم كنند چون آن‏ها با خود خيال مى‏كردند كسى بهتر از آن‏ها نيست و هر كسى بيايد خود را از او برتر ميدانستند از نظر فضيلت دينى و شناخت خدا و اطلاعات دينى.

خداوند خواست بآن‏ها بفهماند كه در اين خيال اشتباه كرده‏اند آدم را آفريد و باو تعليم تمام اسماء را نمود سپس بر ملائكه عرضه داشت آن‏ها از جواب عاجز شدند بآدم دستور داد بايشان اطلاع دهد و بفهماند كه در علم از ملائكه برتر است سپس از صلب آدم ذريه‏اى خارج نمود كه گروهى از آن‏ها انبياء و رسل و بندگان برجسته خدا بودند بهترين ايشان محمّد و پس از او آلش بودند و شخصيت‏هاى برجسته از اين ميان اصحاب محمّد و افراد شايسته امت او بودند.

با همين كار بملائكه فهماند كه آن‏ها برتر از ايشان هستند حديث ادامه دارد تا آخر آنچه قبلا در باره غزوه تبوك در داستان عقبه نقل كرديم.پ تفسير على بن ابراهيم: حماد از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه سؤال كردند آيا ملائكه بيشترند يا بنى آدم فرمود قسم بخدائى كه جانم در اختيار اوست ملائكه خدا در آسمان‏ها بيشتر از تعداد خاك روى زمين هستند در آسمان محل هر قدمى ملائكه‏اى تسبيح و تقديس خدا را ميكند و در زمين نه درخت و

 

نه گل و خانه‏ايست مگر اينكه فرشته‏اى موكل بر آن است كه هر روز عمل كرد آن را تقديم پيشگاه پروردگار ميكند با اينكه خدا از او داناتر است هيچ كدام از آنها نيست مگر اينكه هر روز تقرب بخدا ميجويد بواسطه ولايت ما اهل بيت و استغفار ميكند براى دوستان ما و لعنت مى‏كند دشمنان ما را و از خدا ميخواهد كه هر چه بيشتر بر آن‏ها عذاب نازل كند.پ بصائر: ابو الصباح از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود بخدا قسم در آسمان هفتاد صنف از ملائكه هستند كه اگر تمام اهل زمين اجتماع كنند و شروع بشماره يك صنف از آن‏ها نمايند نميتوانند آن‏ها را بشمرند تمام اين ملائكه پيرو ولايت ما هستند.

اين حديث از بصائر بدو سند و از كافى نيز نقل شده.پ بصائر: سدير صيرفى از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود امر شما را بر ملائكه عرضه داشتند اقرار بآن نياوردند مگر ملائكه مقرب.

در روايت بعد ميفرمايد و بر انبياء اقرار نياوردند مگر مرسلين و بر مؤمنين اقرار نياوردند مگر ممتحنين (امتحان‏شدگان).

در روايت بعد مى‏فرمايد: حضرت باقر مگر نمى‏بينى براى امر ما خداوند ملائكه مقرب و انبياى مرسل و مؤمنين ممتحن را انتخاب نمود.پ بصائر: از هر بطيخى از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود خداوند ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را بر ملائكه عرضه داشت پذيرفتند بجز ملكى بنام فطرس. خداوند پر و بال او را شكست وقتى حسين بن على عليه السّلام متولد شد خداوند جبرئيل را با هفتاد هزار فرشته براى تهنيت پيامبر اكرم از جهت ولادت حضرت حسين فرستاد جبرئيل از فطرس گذشت. فطرس باو گفت: كجا ميروى؟

جواب داد خدا مرا بسوى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرستاده تا تهنيت بگويم باو در مورد مولودى كه برايش اين شب متولد شده.

فطرس گفت: مرا هم با خود ببر و از آن جناب بخواه برايم دعا كند

 

جبرئيل گفت: سوار بالم بشو سوار بال او شد و خدمت حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم رسيد و ايشان را تهنيت گفت و عرض كرد يا رسول اللَّه بين من و فطرس برادرى است و از من درخواست كرده از شما بخواهم برايش دعا كنيد بال و پرش برگردد.

پيامبر اكرم بفطرس فرمود: مى‏پذيرى؟ عرض كرد آرى پيامبر اكرم باو ولايت امير المؤمنين را عرضه داشت پذيرفت. فرمود: اينك پناه بگهواره ببر خود را بگهواره حسين بمال و بآن تبرك بجو.

فطرس بجانب گهواره حضرت حسين عليه السّلام رفت پيامبر نيز برايش دعا ميكرد پيامبر اكرم فرمود: ميديدم كه بال و پرش ميرويد و از آن خون جارى بود بزرگ شد تا چسبيد به بال ديگرش و عروج كرد با جبرئيل تا آسمان و بمحل خود برگشت.پ بصائر: ابن ظبيان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود ملائكه خدا سبب نزديكى و قرب آن‏ها بخدا چيزى نشد مگر همين ولايتى كه شما داريد ملائكه آنچه را شما توصيف ميكنيد آنها نيز توصيف ميكنند و در جستجوى آنچه شما ميجوئيد هستند بعضى از ملائكه مى‏گويند سخن ما در باره آل محمّد همان است كه شما بر آنيد (يعنى بكنه معرفت آن‏ها نرسيده‏ايم).پ بصائر: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: كروبيين گروهى از شيعيان ما هستند از خلق اول كه خداوند آن‏ها را پشت عرش قرار داده اگر تقسيم شود نور يكى از آن‏ها بر اهل زمين آن‏ها را كافى است سپس فرمود: وقتى موسى از خداى خود درخواست كرد آنچه ميخواست خداوند امر كرد بيكى از كروبيين در كوه تجلى كرد آن را از هم پاشاند.پ اكمال الدين: حسين بن خالد از ابو الحسن على بن موسى از پدرش از آباء گرامش گفت پيامبر اكرم فرمود من بهترين خلق خدايم من از جبرئيل و اسرافيل و حاملين عرش و تمام ملائكه مقرب و انبياى مرسل بهترم.

من صاحب شفاعت و حوض شريفم من و على دو پدر اين امت هستيم هر كه‏

 

ما را بشناسد خدا را شناخته و هر كه منكر ما باشد خدا را انكار نموده از على است دو نواده امت من سرور جوانان بهشت حسن و حسين و از نژاد حسين است ائمه نه‏گانه كه اطاعت آن‏ها اطاعت من و معصيت ايشان معصيت من نهمى آن‏ها مهدى و قائم ايشان است.پ كشف اليقين: عبد اللَّه بن سنان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد وقتى خداوند عرش را آفريد دو ملك خلق كرد عرش را در برگرفتند بآن‏ها فرمود گواهى بدهيد كه خدائى جز من نيست سپس فرمود: گواهى دهيد محمّد رسول خدا است شهادت دادند سپس فرمود: شهادت دهيد كه على امير المؤمنين است.

شهادت دادند.پ تفسير امام ميفرمايد امّا تائيد نمودن خدا عيسى را بروح القدس. همانا جبرئيل وقتى خدمت پيامبر اكرم رسيد موقعى كه خود را در عباى قطوانى «1» پيچيده بود با على و فاطمه و حسن و حسين فرمود: خدايا اينها خانواده من هستند من جنگ دارم با هر كه با ايشان جنگ كند و سازگارم با كسى كه با ايشان سازگار باشد و هر كه آن‏ها را دوست بدارد دوست ميدارم و دشمنم با دشمن آن‏ها خداوند فرمود: خواسته ترا اجابت كردم.

ام سلمه يك طرف عبا را بلند كرد تا داخل شود پيامبر اكرم آن را گرفت و فرمود: تو نبايد داخل شوى گر چه عاقبتت بخير است و جبرئيل آمد در حالى كه خود را پيچيده بود و گفت يا رسول اللَّه مرا با خودتان قرار دهيد گفت: يا رسول اللَّه مرا از خودتان قرار بده فرمود: تو از ما هستى گفت عبا را بلند كنم و داخل شوم ميان شما. گفت آرى.

جبرئيل داخل عبا شد سپس بيرون آمد و صعود كرد بآسمان تا ملكوت اعلى زيبائى و درخشش او دو برابر شده بود ملائكه گفتند با زيبائى برگشتى بخلاف وقتى كه از پيش ما رفته بودى گفت چطور چنين نباشم با اينكه بسيار

 

شخصيت پيدا كردم كه از آل محمّد و اهل بيت او شدم ملائكه در ملكوت آسمان‏ها و حجاب‏ها و كرسى و عرش گفتند شايسته است براى تو اين شخصيت آن طور كه گفتى باشى با على در جنگها جبرئيل طرف راست و ميكائيل طرف چپ و اسرافيل پشت سرش و ملك الموت جلويش بودند.پ جامع الاخبار: جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: از پيامبر شنيدم ميفرمود خداوند من و على و حسن و حسين و ائمه را از نور واحد آفريد آن نور را فشرد از آن شيعيان ما خارج شدند ما تسبيح گفتيم آن‏ها نيز تسبيح گفتند ما تقديس كرديم آن‏ها نيز تقديس كردند ما تهليل نموديم آن‏ها نيز تهليل گفتند ما تمجيد نموديم آن‏ها نيز تمجيد كردند ما اقرار بوحدانيت نموديم آن‏ها نيز اقرار كردند سپس خداوند آسمان‏ها و زمين‏ها و ملائكه را آفريد ملائكه صد سال ماندند كه تسبيح و تقديس و تمجيد را نمى‏دانستند ما و شيعيانمان تسبيح كرديم ملائكه تسبيح گفتند از تسبيح ما تقديس نموديم و شيعيانمان تقديس كردند ملائكه از تقديس ما تقديس نمودند ما تمجيد كرديم و شيعيان تمجيد كردند ملائكه از تمجيد ما تمجيد نمودند ما اقرار بتوحيد نموديم شيعيان ما نيز اقرار كردند ملائكه از اقرار ما اقرار كردند ملائكه تسبيح و تقديس را نميدانستند قبل از تسبيح ما و شيعيانمان.

پس ما موحد بوديم موقعى كه موحدى جز ما نبود شايسته است بر خدا چنانچه اين امتياز را بما بخشيده اينكه ما و شيعيانمان را در اعلى عليين جاى دهد خداوند سبحان ما و شيعيان ما را برگزيد قبل از اينكه اجسام باشيم ما را خواند جواب داديم ما و شيعيانمان را آمرزيد قبل از اينكه طلب مغفرت كنيم.

توضيح: قبل از اينكه اجسام باشيم يعنى قبل از اينكه داخل اين بدن‏هاى جسمى بشويم ظاهر روايت تجرد ارواح است.پ ارشاد القلوب: از ابو ذر غفارى گفت: شنيدم پيامبر اكرم مى‏فرمود:

اسرافيل بر جبرئيل افتخار نمود و گفت من از تو بهترم پرسيد تو چرا از من‏

 

بهترى گفت چون من از هشت نفر حاملين عرشم و من در صور ميدمم و من نزديكترين ملائكه بخدا هستم.

جبرئيل گفت من از تو بهترم پرسيد بچه دليل از من بهترى جواب داد چون من امين خدا بر وحى اويم و من پيك خدا بسوى انبياء و مرسلينم و من متصدى خسوف و كسوفم و ملتى را خدا هلاك نكرده مگر بدست من.

حكومت پيش خدا بردند خداوند بآن‏ها وحى نمود ساكت باشيد بعزت و جلالم از شما بهتر آفريده‏ام گفتند مگر بهتر از ما آفريده‏اى؟ با اينكه ما از نور آفريده‏شده‏ايم. خداوند فرمود: آرى و دستور بحجابهاى قدرت داد كه باز شويد باز شدند ناگاه متوجه شدند كه بر طرف راست ساق عرش نوشته شده‏

 «لا اله الا اللَّه محمّد و على و فاطمه و الحسن و الحسين احباء اللَّه»

جبرئيل گفت خدايا ترا سوگند ميدهم بحقى كه بر تو دارند مرا خادم آن‏ها قرار ده خداوند فرمود: پذيرفتم پس جبرئيل از اهل بيت است و او خادم ما است.پ ارشاد القلوب: عبد اللَّه بن عباس از تفسير «إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ.  وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ» گفت: خدمت پيامبر اكرم بوديم كه على بن ابى طالب وارد شد همين كه پيامبر او را مشاهده كرد در صورتش تبسم نمود و فرمود: مرحبا بكسى كه خداوند او را چهل هزار سال قبل از پدرش آفريد.

عرضكردم يا رسول اللَّه ممكن است پسر قبل از پدر باشد؟ فرمود: آرى خداوند من و على را با همين فاصله قبل از آدم آفريد يك نور آفريد و آن را دو نصف كرد مرا از يك نصف و على را از نصف ديگر قبل از اشياء آفريد پس نور اشياء از نور من و على است.

سپس ما را سمت راست عرش قرار داد بعد ملائكه را آفريد ما تسبيح كرديم و ملائكه تسبيح كردند ما تهليل نموديم آن‏ها تهليل نمودند ما تكبير گفتيم ملائكه نيز تكبير گفتند و اين بواسطه تعليم من و على بود.

خداوند ميدانست كه ملائكه از ما تسبيح و تهليل خواهند آموخت و هر

 

چيزى كه خدا را تسبيح گويد و تكبير و تهليل نمايد بتعليم من و على است و در علم سابق خدا است كه دوست من و على داخل آتش نميشود و همچنين در علم اوست كه داخل بهشت نمى‏شود دشمن من و على آگاه باشيد كه خداوند ملائكه‏اى را آفريد. كه بدست آنها آفتابه‏هائى از نقره پر است از آب بهشت از فردوس هيچ يك از شيعيان على نيست مگر اينكه از نظر پدر و مادر پاك است و پرهيزگار و صاف است در امن و ايمان بخدا است هر گاه يكى از آن‏ها تصميم همبسترى با خانواده خود را داشته باشد يكى از ملائكه‏اى كه در دست آفتابه‏هاى بهشتى را دارد مى‏آيد از آن آب در ظرف آبى كه مى‏آشامد مى‏ريزد او از آن آب مى‏آشامد ايمان در دلش ميرويد همان طورى كه گياه ميرويد آن‏ها با دليل و برهان شناخت دارند نسبت بخدا و پيامبر و وصى او على و دخترش فاطمه زهرا سپس حسن و حسين و امامان از نژاد حسين.

عرضكردم يا رسول اللَّه آن‏ها كيانند؟ فرمود: يازده نفر پدرشان على بن ابى طالب عليه السّلام سپس پيامبر اكرم فرمود: ستايش خدائى راست كه محبت على و ايمان را دو سبب قرار داد.پ كنز: ابو سعيد خدرى گفت: ما نشسته بوديم خدمت پيامبر اكرم كه ناگاه مردى روى آورد گفت اين فرموده خدا را برايم تفسير فرما كه بشيطان ميگويد: أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ آن‏هائى كه از ملائكه مقرب بالاترند كيانند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: من و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام ما در سرادق عرش خدا را تسبيح مى‏كرديم ملائكه از تسبيح ما به تسبيح مشغول شدند دو هزار سال قبل از خلقت آدم.

وقتى خداوند آدم را آفريد بملائكه دستور داد او را سجده كنند و اين سجده نبود مگر بواسطه ما، همه ملائكه سجده كردند بجز شيطان كه امتناع ورزيد خداوند فرمود: چه شد سجده نكردى براى كسى كه بدست خود او را

 

آفريدم تكبر ورزيدى يا از يا برتران بودى يعنى آن پنج نفرى كه آنها در سرادق عرش نوشته شده.

ما درب بسوى خدا هستيم كه بايد از آنجا وارد شد و بوسيله ما هدايت مى‏يابند هدايت‏جويان هر كه ما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر كه ما را دشمن بدارد خدا را دشمن داشته و او را ساكن جهنم خواهد نمود و ما را دوست نخواهد داشت مگر كسى كه ولادت پاك داشته باشد.پ مستدرك از فردوس: جابر گفت: پيامبر اكرم فرمود: خداوند مباهات ميكند بعلى بن ابى طالب هر روز بر ملائكه مقرب تا وقتى ملائكه ميگويند به‏به يا على گوارايت باد.

توضيح: بزودى خواهد آمد مطالبى كه شاهد اين بخش است در بخش نصوص بر امير المؤمنين و بخش‏هاى مناقب آن جناب و ساير بخش‏ها و همچنين در بخش صفات ملائكه در كتاب سماء و العالم.پ اعتقادات صدوق: اعتقاد ما در باره انبياء و حجج و رسل اين است كه آن‏ها بهتر از ملائكه هستند و سخن ملائكه بخداى عز و جل وقتى بآن‏ها فرمود: إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ اين آرزوى مقام آدم است آنها مقامى بالاتر از مقام آدم را ميخواستند و علم موجب فضيلت مى‏شود در قرآن ميفرمايد:

وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ.  قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ.  قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ تمام اين آيات شاهد تفضيل آدم بر ملائكه است با اينكه آدم پيامبر آن‏ها بود بدليل اين آيه أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ از چيزهائى كه فضيلت آدم را بر ملائكه ثابت ميكند امر بسجده كردن‏

 

براى آدم است و اين آيه فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ* خداوند دستور بسجده نمى‏دهد مگر براى كسى كه او بهتر باشد و سجده آن‏ها براى خدا اطاعت و براى آدم احترام بود چون در صلب او از ارواح پيامبر و ائمه عليهم السّلام بودند.

و پيامبر اكرم فرمود: من بهتر از جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و از تمام ملائكه مقرب و من بهترين مردم و برترين فرزند آدمم اما اين آيه‏نْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لَا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ‏

 دليل نميشود كه ملائكه بر عيسى برترى داشته‏اند اين فرمايش خدا از آن جهت است كه بعضى از مردم معتقد خدائى عيسى و گروهى از نصارى او را مى‏پرستيدند و بعضى ملائكه را پرستش مى‏كردند كه آن‏ها را صابئين مى‏گفتند و ديگران را نيز مى‏پرستيدند خداوند مى‏فرمايد عيسى و ملائكه استنكاف ندارند از اينكه بنده‏ى خدا باشند با اينكه ملائكه معصوم هستند و مخالفت با دستور خدا نمى‏نمايند هر چه بايشان دستور داده شود انجام مى‏دهند نه ميخورند و نه مى‏آشامند ناراحت نميشوند و بيمار نمى‏گردند و نه پير مى‏شوند و نه كهنسال مى‏گردند غذا و آب آن‏ها تقديس و تسبيح است و زندگى آن‏ها از نسيم عرش و لذت آن‏ها بانواع علمها خداوند بقدرت خود آن‏ها را نور و روح آفريده بطورى كه اراده داشته و مى‏خواسته هر گروهى از آن‏ها حافظ يك نوع از مخلوقات هستند و ما معتقد به برترى انبياء بر ملائكه هستيم زيرا عاقبتى كه آن‏ها دارند بزرگتر و بهتر از حال ملائكه است.پ مناقب: ابو هريره گفت: پيامبر اكرم فرمود: خداوند در آسمان چهارم صد هزار ملك آفريده و در آسمان پنجم سيصد هزار ملك و در آسمان هفتم فرشته‏اى است كه سرش زير عرش و دو پايش زير زمين است. ملائكه بيشتر از تعداد قبيله ربيعه و مضر هستند نه غذا و نه آب دارند بجز صلوات بر امير- المؤمنين على بن ابى طالب و محبين آن سرور و استغفار براى شيعيان گنه‏كار و دوستان آن سرور است.

 

پ‏كتاب محتضر: محمّد بن حنيفه گفت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: از پيغمبر شنيدم كه مى‏فرمود: خداوند فرموده است هر آينه عذاب خواهم كرد هر پيروى كه معتقد برهبرى امامى باشد كه از جانب من تعيين نشده گر چه آن رعيت در واقع خودشان اشخاص خوبى باشند و مورد محبت قرار خواهم داد هر رعيتى را كه معتقد بامامت امام عادلى كه از جانب من تعيين شده باشد گر چه آن مردم خوب نباشند و نه متّقى.

سپس بمن فرمود: يا على تو امام هستى و جانشين بعد از من جنگ تو جنگ من و صلح و سازش تو سازش من و تو پدر دو نواده من و همسر دختر من و از نژاد تو است ائمه طاهرين من سرور انبياء و تو سيد اوصيائى و من و تو از يك درختيم اگر ما نبوديم خداوند بهشت و جهنم و انبياء و ملائكه را نمى‏آفريد.

من گفتم: يا رسول اللَّه پس ما از ملائكه برتريم. فرمود: يا على ما بهتر از تمام خلايق خدا در زمين هستيم و بهترين فرشتگان مقرب چطور از آن‏ها بهتر نباشيم با اينكه ما بر آن‏ها در معرفت و شناخت خدا و توحيد سبقت گرفتيم آن‏ها بوسيله ما خدا را شناختند و پرستش كردند و راه را يافتند بسوى شناخت خدا.

يا على تو از من و من از تو هستم تو برادر و وزير منى وقتى من از دنيا رفتم كينه‏هائى كه در دل گروهى است آشكار خواهد شد در آينده فتنه‏اى بس شديد و سخت اتفاق خواهد افتاد كه هر دوست و صاحب سرى از انسان جدا مى‏شود و اين جريان موقعى است كه شيعيانت از دست بدهند پنجمى از اولاد هفتم از نسل ترا بواسطه نبودن او اهل زمين و آسمان فزون مى‏شوند چقدر از مؤمنين كه اندوهگين و ناراحت و حيران هستند از فقدان او.پ* مفضل گفت: بمولايمان حضرت صادق عليه السّلام گفتم: شما قبل از خلقت آسمان‏ها و زمين چه بوديد؟ فرمود: ما انوارى بوديم كه تسبيح مى‏كرديم و تقديس مى‏نموديم تا خداوند ملائكه را آفريد بآن‏ها فرمود: تسبيح كنيد

 

 

گفتند خدايا ما نميدانيم بما فرمود تسبيح كنيد ما تسبيح نموديم ملائكه از تسبيح ما تسبيح نمودند ما نور آفريده شديم و شيعيان ما از شعاع اين نور خلق شده‏اند بهمين جهت شيعه نام گرفته‏اند روز قيامت پائين به بالا ملحق مى‏شود بعد دو انگشت خود را (بعنوان تشبيه) بهم نزديك كرد.