بخش يازدهم كيفر كشنده پيامبر يا امام و اينكه پيامبر و امام را نمى‏كشد مگر زنا زاده

خصال: از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه پيامبر اكرم فرمود:

فرزند آدم عملى بزرگتر انجام نميدهد از كشتن پيامبر يا امام يا ويران كردن كعبه كه خدا آن را قبله براى مردم قرار داده يا آب مردى خود را در زنى بريزد بطور حرام (زنا كند). خصال: از حضرت صادق عليه السّلام در مورد گفته فرعون (ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‏) مرا بگذاريد تا موسى را بكشم. سؤال شد چه كسى او را مانع از كشتن موسى ميشد فرمود چون زنا زاده نبود زيرا انبياء و اولاد انبياء را نمى‏كشند مگر زنازادگان از كامل الزيارة بدو سند همين روايت را نقل نموده.

 

قصص الأنبياء جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود پيامبران و اولادشان را نميكشند مگر زنازادگان. قصص الأنبياء: جابر از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه فرمود پى‏كننده شتر صالح چشم آبى و زنازاده بود. قاتل حضرت على عليه السّلام نيز زنازاده بود قبيله مراد كه ابن ملجم از آن قبيله بود ميگفتند ما براى او پدر و نسبى نمى‏شناسيم قاتل حضرت حسين عليه السّلام نيز زنازاده بود انبياء و فرزندان آن‏ها را نمى‏كشند مگر زنازادگان.

 

سه روايت در مورد زنازاده بودن قاتل انبياء و فرزندانشان نقل مى‏شود حتى پيمبران گذشته را نيز مشمول همين حكم در يك روايت ميداند كه ترجمه نشد. اعتقادات صدوق: اعتقاد ما در مورد كشندگان انبياء و ائمه عليهم السّلام اين است كه آنها كافر و مشرك هستند و مخلد در بدترين جاى جهنم هستند هر كس در مورد آنها غير آنچه ذكر شد معتقد باشد بهره‏اى از دين خدا نبرده.