پ (27) در باره اينكه براى هر چيزى حدّ و مرزى است (كه خداى تعالى آن را تعيين نموده) و چيزى نيست مگر آنكه (آيه‏اى از) كتاب (قرآن عظيم) يا (سخنى از) سنّت (طريقه و

پ‏1- از يقطينىّ رسيده كه خبر را ميرساند به ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) كه آن حضرت فرموده: خدا اباء داشته و نمى‏پسندد كه چيزها را جارى و برقرار گرداند مگر

 

بوسيله اسباب و دست آويزها، پس براى هر چيزى سببى قرار داد، و براى هر سببى شرح و بيان و آشكار ساختنى، و براى هر شرح و بيانى مفتاح و كليدى و براى هر مفتاحى علم و دانشى، و براى هر علمى باب گويائى، هر كه آن باب گويا را بشناسد خدا را شناخته، و كسى كه آن را انكار كرده و نپذيرد خدا را انكار نموده، آن باب گويا رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) و ما (آل محمّد، صلوات اللَّه عليهم) هستيم.پ 2- از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه آن حضرت فرموده: چيزى نيست مگر آنكه براى آن حدّ و مرزى است مانند حدود و مرزهاى اين خانه من، پس آنچه در طريق و راه است از راه بوده، و آنچه در خانه است از خانه ميباشد.

 

پ‏3- از ابى لبيد بحرانىّ (كه رجال نويسان ابى لبيد هجرىّ ضبط كرده‏اند، و نام و حال او نزد ايشان مجهول و نامعلوم است) از ابى جعفر (امام باقر، عليه السّلام) رسيده:

مردى در مكّه نزد آن حضرت آمده بآن بزرگوار گفت: اى محمّد بن علىّ توئى آنكه گمان دارى كه نيست چيزى مگر آنكه براى آن حدّ و مرزى است (كه نبايد از آن تجاوز نمود و گذشت)؟

حضرت ابو جعفر (امام باقر، عليه السّلام) فرمود: آرى من ميگويم: محقّقا نيست چيزى كه خدا آفريده خواه كوچك باشد و خواه بزرگ مگر آنكه خدا براى آن حدّ و مرزى قرار داده كه هر گاه آن چيز از آن حدّ و مرز تجاوز داده شود و آن را از آن بگذرانند محقّقا در آن از حدّ و مرز خدا تجاوز نموده و گذشته، آن مرد گفت: پس حدّ و مرز اين خوان طعام و خوردنيت چيست؟

حضرت فرمود: هنگامى كه بر زمين نهاده مى‏شود نام خدا را ياد كن، و هنگامى كه برداشته مى‏شود خدا را حمد و سپاس نما، و آنچه (خرده‏ريزه‏اى) را كه زير آن (خوان) است ميخورى،

 

 

آن مرد گفت: حد اين كوزه‏ات چيست؟ حضرت فرمود: از جاى دسته و از جاى شكسته‏شده آن نياشام، زيرا آن جاى نشستن شيطان و ديو سركش است، و هر گاه آن كوزه را بر دهانت نهادى نام خدا را ياد كن، و هر گاه آن را از دهانت برداشتى خدا را حمد و سپاس كن، و در آن آشاميدن سه نفس بكش، زيرا يك نفس (آشاميدن) كراهت داشته شده و پسنديده نيست.