پ (38) در باره متفرّقات و پراكنده‏ها و دور از هم مسائل اصول فقه كه ممكن است و مى‏شود از آيات (قرآن مجيد) و اخبار (رسيده از ائمّه معصومين، عليهم السّلام) استنباط

پ‏1- امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: هر كس (در چيزى) بر يقين و باور بوده او را شكّ و دودلى روى آورد بايد بر يقين خود باقى و برجا باشد، زيرا يقين و باور بشكّ و دو دلى دفع نشده و دور نميگردد.

 

پ‏2- حضرت صادق (عليه السّلام) فرموده: هر چيز (حكم و فرمان خدا و رسول) مطلق و آزاد و رها است (مقيّد و پاى‏بند نيست) تا اينكه نصّ و سخن آشكار كه جز يك معنى از آن استنباط نشود در آن در آيد (آنگاه آن را از اطلاق و يله بودن بيرون مى‏آورد).پ 3- پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: حكم و فرمان من بر يكى همان حكم و فرمان من است بر جماعت و گروه.پ 4- حضرت صادق (عليه السّلام) فرموده: محقّقا علىّ (عليه السّلام) ميفرمود: پوشيده نمائيد آنچه (فرمانى) را كه خدا آن را پوشيده داشته (از پيش خود حكم و فرمانى را كه خدا بيان نكرده آشكار نسازيد).پ 5- پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: حرام و حلال‏

 

جمع نشده و گرد نيامده مگر آنكه حرام و ناروا بر حلال و روا غالب و چيره بوده.پ 6- و آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: محقّقا مردم بر اموال و دارائيهاشان مسلّط و برگماشته شده‏اند (ناگفته نماند: در ميان مردم و برخى از اهل علم و دانش كه متوجّه نيستند مشهور است كه پيغمبر «صلّى اللَّه عليه و آله» فرموده:

النّاس مسلّطون على أموالهم و أنفسهم‏

يعنى مردم بر دارائيها و بر خودشان تسلّط و چيرگى دارند. در حالى كه جمله و أنفسهم را در كتابى نديده و نيافتم و بعلاوه درست هم نيست، زيرا انسان بر نفس خود مسلّط نميباشد يعنى نميتواند خود را بكشد و اگر كشت معاقب بوده و بكيفر خواهد رسيد).پ 7- از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: هر چيزى (حكمى) كه در قرآن (بين آن و جز آن) كلمه أو (يا) است پس صاحب و پيرو آن مختار است اختيار نموده و برگزيند آنچه (هر كدام) را خواهد.پ 8- از سماعة، از آن حضرت (امام صادق، عليه السّلام)

 

رسيده كه فرموده: نيست چيزى از آنچه خدا حرام و ناروا نموده جز آنكه آن را بر مضطرّ و كسى كه چاره‏اى ندارد حلال نموده.پ 9- از مسعدة بن صدقه، از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه مسعدة بن صدقه گفته: شنيدم حضرت صادق ميفرمود: هر چيزى براى تو حلال و روا است تا اينكه بدانى همان چيز حرام و ناروا است پس آن را از پيش خود رها كن، و آن مانند ثوب و جامه‏اى است كه آن را خريده‏اى در حالى كه آن دزدى است، يا مملوك و برده‏اى است نزد تو و شايد او حرّ و آزاد بوده كه خود را فروخته يا از روى خدعه و فريب دادن بوده كه فروخته شده يا (بزور او را گرفته) مغلوب و بر وى چيره شده باشند، يا زنى كه همسر تو است و او خواهرت يا خواهر همشير تو است (كه هر دو از پستان يك زن شير نوشيده‏ايد) و همه چيزها اين چنين است تا اينكه براى تو جز آن آشكار شود

 

يا حجّت و دليل و راهنما (بر خلاف آن) بپا ايستد (بدست آيد).پ 10- از ابى جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) رسيده:

سمرة بن جندب (يكى از منافقين اصحاب رسول خدا، صلّى اللَّه عليه و آله) در ديوار مرد انصارىّ درخت خرماى با بار داشت و منزل و خانه انصارىّ پهلوى درب بستان و باغ بود، پس سمرة نزد درخت خرماى خود ميرفت و (از مرد انصارىّ) اذن و فرمان نميگرفت، مرد انصارىّ با او سخن گفت باينكه هر گاه (نزد درخت خرمايش) مى‏آيد اذن و فرمان گيرد، سمرة اباء و خوددارى و سرپيچى نمود، و چون خوددارى كرد مرد انصارىّ نزد رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) آمده شكايت و گله نمود و او را از آن گفتار آگاه ساخت، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) باو پيغام داد و وى را خواسته و بگفتار انصارىّ و آنچه شكايت‏

 

و گله كرده آگاهش ساخت و فرمود: هر گاه خواستى (بمنزل انصارىّ) داخل شده و درآئى (از انصارىّ) اذن و فرمان بخواه، سمرة إباء و سرپيچى نمود،پ پس چون خوددارى كرد رسول خدا قيمت و بهاى آن درخت را بيان كرد تا اينكه ثمن و بهاى آن رسيد بآنچه خدا خواسته (بيشترين قيمت را بيان كرد تا سمرة درخت را بانصارىّ بفروشد) سمرة اباء و خوددارى نمود از اينكه (درخت را) بفروشد، حضرت فرمود: (اين درخت را بفروش كه) براى تو در بهشت بجاى درخت خود درخت خرماى با بار باشد كه خوشه‏هاى آن بر شاخه‏هاى آنست (درخت خرمائى كه بسيار خرما داشته) سمرة خوددارى كرد از اينكه (آن را) قبول نموده و بپذيرد، پس رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) بمرد انصارىّ فرمود: برو آن درخت را از جايش بكن و بسوى او انداز، زيرا (بر مؤمن) ضرر و زيان و ضرار و زيان رساندن نيست.پ 11- از عبد الاعلى مولى آل سام رسيده كه گفته: به ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) گفتم: لغزيده و افتادم‏

 

و ناخنم جدا شد و بروى انگشتم مرارة (گياهى است خار دار و تلخ) گذاردم پس هنگام وضوء گرفتن (دست و رو شستن براى نماز) چه كنم؟ فرمود: (حكم) اين (مسأله) و مانندهاى آن را از كتاب خدا (قرآن كريم) ميشناسى، خداى توانا و بزرگ (سوره 22 آيه 78) فرموده: ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ يعنى در دين و آئين (در اوامر و نواهى خود) بر شما تنگى و دشوارى قرار نداده (بلكه آنها را سهل و آسان گردانيده) بر آن انگشت (كه زخم شده و مرارة بروى آن نهاده و بسته‏اى) مسح كن و دست بكش.پ 12- رسول خدا (خدا بر او و بر خويشاوندانش رحمت فرستد) فرموده: از امّت و پيروان من نه چيز برداشته شده (بسبب آن نه چيز عقاب و سزاى گناه بر آنان نيست): (1) خطاء و نادرست (گناهى كه از روى قصد و آهنگ نباشد) و (2) نسيان و فراموشى، و (3) چيزى را كه بر آن كراهت داشته و آن را نپسندد (وادار شوند) و (4) چيزى كه طاقت و توانائى نداشته‏

 

باشند، و (5) چيزى را كه نميدانند، و (6) چيزى را كه بآن اضطرار داشته و ناچار شوند، و (7) حسد و رشك بردن (بر ديگران) و (8) طيرة و فال و شگون بد، و (9) تفكّر و انديشه نمودن در وسوسه و بد انديشيدن در باره مردم تا هنگامى كه بلب سخن نگفته (بر رشك بردن و فال بد زدن و بد انديشيدن گناهى نيست تا هنگامى كه لب بسخن نگشوده باشد).پ 13- از ابن محبوب، از عبد اللَّه بن سنان رسيده كه ابن مجبوب گفته: عبد اللَّه بن سنان از ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) پرسيد و من در آنجا بودم: من جامه خود را بكسى كه ذمّى است (مسلمان نيست مانند يهود و نصارى كه جان و مال و دارائى او در پناه اسلام باشد و جزيه و ماليات دهد) بعارية دادم (عارية چيزى كه كسى بديگرى دهد تا از آن سود برد و پس دهد) و من ميدانم آن ذمّى خمر و مى مينوشد و گوشت خوك ميخورد پس آن جامه را بمن باز گردانيد، آن را پيش از آنكه در آن نماز گزارم بشويم؟ ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرمود: در آن جامه نمازگزار و آن را براى‏

 

اينكه آن ذمّى مى مينوشد و گوشت خوك ميخورد نشو، زيرا تو آن جامه را باو عارية دادى و پاك بوده و باور ندارى كه آن ذمّىّ آن جامه را نجس و پليد نموده پس باكى (گناهى) نيست اينكه در آن جامه نماز گزارى تا اينكه يقين و باور داشته باشى كه آن ذمّى آن جامه را نجس و ناپاك كرده باشد.پ 14- از ضريس كناسىّ رسيده كه گفته: از ابا جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) پرسيدم روغن و پنير را در زمين مشركين (كسانى كه براى خدا شريك و انباز ميگيرند) به (شهر) روم مييابيم آيا آن را بخوريم؟ حضرت فرمود: آنچه را ميدانى حرام با آن آميخته است نخور، و آنچه را نميدانى بخور تا اينكه بدانى آن حرام است.

 

 

پ‏15- از عبد اللَّه بن سنان رسيده كه گفته: حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرموده: هر چيزى در آن حرام و حلال است آن براى تو هميشه حلال و روا است تا اينكه حرام و نارواى دانسته از آن را بشناسى پس آن را رها ميكنى.