بخش دهم اسماء ائمه عليهم السّلام بر عرش و كرسى و لوح و پيشانى ملائكه و درب بهشت و چيزهاى ديگر نوشته است‏ احتجاج: قاسم بن معاويه گفت: بحضرت صادق عليه السّلام عرض

اينها در حديث معراج خود نقل ميكنند كه وقتى پيامبر اكرم را بمعراج بردند مشاهده كرد كه بر عرش نوشته است لا اله الّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، ابو بكر الصديق.

فرمود: سبحان اللَّه همه چيز را تغيير دادند حتّى اين حديث را؟ عرضكردم آرى فرمود: خداوند وقتى عرش را آفريد بر پايه‏هاى آن نوشت:

لا اله الا اللَّه، محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

وقتى آب را آفريد در مجراى آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

وقتى كرسى را آفريد بر پايه‏هاى آن نوشت:

لا اله الا اللَّه، محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

.

 وقتى لوح را آفريد در آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير- المؤمنين‏

. آنگاه كه اسرافيل را آفريد بر پيشانى او نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين.

وقتى جبرئيل را آفريد بر بال او نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

. آنگاه كه آسمان‏ها را آفريد بر اطراف آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين.

وقتى زمين‏ها را آفريد در طبقات آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

وقتى كوهها را آفريد در سر آن كوه‏ها نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين.

وقتى خورشيد را آفريد بر آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

وقتى خداوند عزيز ماه را آفريد بر آن نوشت:

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

اين همان سياهى است كه در روى ماه مى‏بينيد وقتى يكى از شما بزبان آورد

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه‏

را بايد بگويد:

على امير المؤمنين ولى اللَّه.

خصال و امالى: عطيه از جابر نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: بر درب بهشت نوشته است‏

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه‏

على برادر رسول اكرم است دو هزار سال پيش از آفرينش آسمانها و زمين. امالى: ابو هريره گفت: بر عرش نوشته شده‏

انا اللَّه لا اله الا انا وحدى لا شريك لى و محمّد عبدى و رسولى ايدته بعلى‏

خداوند اين آيه را در همين مورد فرستاده هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ ياور پيامبر على بود و بالمؤمنين نيز وجود دارد پس على عليه السّلام در اين آيه در هر دو وجه آن (يعنى نصر خدا) و يارى مؤمنين هر دو وجود دارد. امالى: ابو الحمراء گفت: پيامبر اكرم فرمود: در شب معراج ديدم بر پايه‏هاى عرش نوشته شده است:

انا اللَّه لا اله الا انا وحدى‏

بهشت برين را

 

بدست خود آفريدم محمّد بر گزيده خلق من است او را مدد كردم بعلى و يارى نمودم بعلى. خصال: در وصيت پيامبر اكرم بامير المؤمنين عليه السّلام آمده است يا على من اسم ترا همراه با اسم خود در چهار جا ديدم، دل بستم بتماشاى آن. وقتى من در شب معراج رسيدم به بيت المقدس ديدم بر صخره بيت المقدس نوشته است‏

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه‏

او را كمك كردم و يارى نمودم بوسيله وزيرش.

بجبرئيل گفتم: وزيرش كيست؟ گفت: على بن ابى طالب وقتى گذشتم از سدرة المنتهى رسيدم به عرش، ديدم بر پايه‏هاى آن نوشته است‏

انا اللَّه لا اله الا انا وحدى محمّد حبيبى‏

. او را تائيد كردم و يارى نمودم بوسيله وزيرش. چون سر بلند كردم ديدم بر دل عرش نوشته شده است‏

انا اللَّه لا اله الا انا وحدى. محمّد عبدى و رسولى‏

. او را تائيد و يارى نمودم بوسيله وزيرش. خصال: موسى بن جعفر از آباء گرام خود از على بن ابى طالب عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: داخل بهشت شدم ديدم بر درب آن با طلا نوشته شده‏

لا اله الا اللَّه. محمّد حبيب اللَّه. علي ولى اللَّه. فاطمه امة اللَّه. الحسن و الحسين صفوة اللَّه‏

بر كينه‏توزان آنها باد لعنت خدا (همين روايت با اختلاف لفظى در همين صفحه تكرار شده). معانى الاخبار: ابن عباس گفت: پيامبر اكرم بعلى بن ابى طالب عليه السّلام فرمود:

وقتى خداوند بزرگ آدم را آفريد و در او از روح خود دميد و ملائكه را دستور بسجده او داد و او را ساكن بهشت گردانيد و كنيز خود حوا را بازدواج او در آورد چشم بجانب عرش انداخت ناگاه ديد پنج خط نوشته شده است.

آدم گفت: خدايا اينها كيانند؟ خداوند فرمود اينها كسانى هستند كه هر گاه مردم آن‏ها را واسطه و شفيع قرار دهند نزد من شفاعت ايشان را مى‏پذيرم. آدم گفت خدايا ترا سوگند ميدهم بمنزلت ايشان در نزدت كه نام آن‏ها را بفرمائى فرمود: اول اينست كه من محمودم او محمّد. دوم: من عالى هستم و اين على سوم:

 

من فاطرم و اين فاطمه و چهارم: من محسن هستم و اين حسن پنجم: من صاحب احسانم و اين حسين. همه ستايش خدا را مى‏كنند. تفسير قمى: اصبغ از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال كرد از اين آيه سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى فرمود: بر پايه عرش دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها و زمين‏ها نوشته شده است:

لا اله الا اللَّه وحده لا شريك له و ان محمّدا عبده و رسوله‏

گواهى بدهيد راجع باين دو

و ان عليا وصى محمّد صلّى اللَّه عليهما.

قصص الأنبياء: ابو هريره گفت: پيامبر اكرم فرمود: وقتى خداوند آدم را آفريد و در او از روح خويش دميد آدم توجه بطرف راست عرش كرد پنج شبح را مشاهده نمود گفت خدايا آيا قبل از من بشرى آفريده‏اى؟ فرمود:

نه «1».

گفت خدايا پس اينها كه اسم آنها را مى‏بينم كيانند؟ فرمود: اينها پنج نفر از فرزندان تويند كه اگر آنها نبودند تو و بهشت و جهنم و نه عرش و نه كرسى و نه آسمان و نه زمين و نه ملائكه و جنّ و انس را نمى‏آفريدم.

اينها پنج نفرند كه از نام خود براى آنها نام جدا كرده‏ام من محمودم و اين محمّد و من اعلى هستم و اين على و من فاطرم و اين فاطمه و من صاحب احسانم و اين حسن و من محسن هستم و اين حسين بر خود سوگند ياد نموده‏ام كه پيش من نيايد احدى كه در دلش باندازه خردلى محبت آن‏ها باشد مگر اينكه او را وارد بهشت خود كنم. و بعزت خود سوگند ياد كرده‏ام كه نيايد احدى پيش من كه در دلش باندازه خردلى محبت دشمن يكى از آن‏ها باشد مگر اينكه داخل جهنم كنم او را. آدم! اينها برگزيده من از خلقند بوسيله آن‏ها نجات مى‏يابد هر كه نجات يابد و بوسيله آن‏ها هلاك مى‏شود هر كه هلاك شود.

 

در روايت ديگرى از ابا صلت هروى از حضرت رضا عليه السّلام نقل مى‏شود وقتى خداوند آدم را گرامى داشت باينكه ملائكه را دستور داد برايش سجده كنند و او را داخل بهشت نمود خداوند باو فرمود: سرت را بلند كن آدم! و ساق عرش را نگاه كن.

توجّه نمود ديد نوشته شده «

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه. علي بن ابى طالب امير المؤمنين‏

. همسرش سرور زنان جهان است و حسن و حسين سرور جوانان اهل بهشتند. آدم گفت خدايا اينها كيانند؟ فرمود: اينها از فرزندان تويند اگر آنها نبودند ترا خلق نميكردم. قصص الأنبياء: ابن عباس «رضى اللَّه عنه» گفت پيامبر اكرم فرمود:

وقتى خداوند آدم را آفريد او را در مقابل خود نگه داشت. آدم عطسه‏اى زد خداوند باو الهام نمود كه حمد خدا را نمايد. بعد فرمود: آدم! مرا حمد كردى بعزت و جلالم سوگند اگر نبودند دو بنده كه ميخواهم آن‏ها را در آخر الزمان خلق كنم هر آينه ترا نمى‏آفريدم.

آدم گفت: خدايا ترا سوگند بمقام ايشان در نزدت ميدهم كه اسم آنها را بفرمائى. خداوند فرمود: نگاه كن بجانب عرش آدم ديد دو سطر از نور نوشته شده خط اول چنين بود

لا اله الا اللَّه محمّد نبى الرحمة و على مفتاح الجنة

خط دوم نوشته بود سوگند ياد كردم بنفس خود كه ببخشم هر كه آن دو را دوست داشته باشد و شكنجه و عذاب نمايم هر كه با آن دو دشمن باشد. بصائر: بكير هجرى از حضرت باقر عليه السّلام نقل كرد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: اولين وصى و جانشين پيامبر در روى زمين هبة اللَّه بن آدم بود هر پيامبرى كه از دنيا رفت او را جانشينى بود تعداد تمام انبياء صد و بيست و چهار هزار نفر بودند پنج نفر آنها اولو العزمند نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمّد و على بن ابى طالب هبة اللَّه براى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله بود او وارث علم اوصياء بود و علم كسانى كه قبل از خودش بودند.

 

حضرت محمّد وارث علم انبياء و مرسلين پيش از خود بود و بر پايه عرش نوشته است. حمزه شير خدا و شير پيامبر است و سيد الشهداء است و در زواياى عرش طرف راست خدا با اينكه راست و چپ آن فرقى ندارد نوشته است على امير المؤمنين است اينست دليل ما براى كسى كه منكر حق ما است و منكر ميراث ما است ما را چيزى مانع از گفتن حقايق نيست با اينكه روبروى ما مرگ قرار دارد (و بزودى ميميريم و بثواب خدا ميرسيم و از دست ستمكاران آسوده ميشويم) چه دليلى بالاتر از اينست. كشف اليقين: حارث بن مغيرة بن نضرى گفت: اطراف عرش سطرى بسيار عالى نوشته شده است من خدايم كه جز من خدائى نيست. محمّد رسول اللَّه است على امير المؤمنين است. كشف اليقين: عبد اللَّه بن سنان از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود: وقتى آدم گرفتار خطاى خود گرديد متوسل بمحمد و اهل بيتش شد خداوند باو وحى كرد: آدم از كجا اطلاع از محمّد پيدا كردى گفت موقعى كه مرا آفريدى سرم را بلند كردم ديدم در عرش نوشته است: محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين. كشف اليقين: ابن عباس گفت: پيامبر اكرم فرمود: قسم بآن كسى كه مرا بحق بشارت دهنده بر انگيخت، كرسى و عرش قرار نگرفت و فلك بحركت در نيامد و نه آسمان‏ها و زمين بپا ايستاد مگر باينكه بر آن نوشته شد

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين‏

و وقتى خداوند مرا بمعراج آسمان برد و مرا مخاطب خويش قرار داد گفت اى محمّد گفتم: آرى خداى من گفت: من محمودم و تو محمّدى اسم ترا از اسم خود جدا كردم و ترا بر تمام مردم برترى دادم برادرت على را بعنوان رهبر بندگانم معيّن كن تا آن‏ها را هدايت كند بدين من يا محمّد من على را امير المؤمنين قرار دادم هر كه خود را امير او بداند

 

او را لعنت كردم و هر كه با او مخالفت كند عذابش ميكنم و هر كه مطيع او باشد مقرّبش ميگردانم يا محمّد من على را پيشواى مسلمين قرار دادم هر كه خود را بر او مقدم بدارد او را خوار و ذليل ميكنم و هر كه مخالفت با او نمايد او را گرفتار اندوه ميكنم على سرور وصيين و رهبر سفيد چهرگان و حجت من بر تمام خلق است. كتاب روضه و فضايل بنقل از كتاب فردوس مينويسد كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: وقتى مرا بآسمان عروج دادند و بهشت بر من عرضه گرديد بر روى برگهاى بهشت ديدم نوشته است‏

لا اله الا اللَّه. محمّد رسول اللَّه، على بن ابى- طالب ولى اللَّه الحسن و الحسين صفوة اللَّه.

كشف الغمه: جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: پيامبر اكرم فرمود: بر درب بهشت نوشته است «محمّد رسول اللَّه على بن ابى طالب برادر پيامبر است» اين كلمات دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها و زمين بوده. از همين كتاب از على عليه السّلام نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود: جبرئيل پيش من آمد دو بالش را گشوده بود ديدم در يكى نوشته است: «

لا اله الا اللَّه محمّد النبى‏

» و بر ديگرى نوشته است: «

لا اله الا اللَّه على الوصى‏

». كراجكى در كنز الفوائد از معمر نقل ميكند كه گفت: هشام مرا از سرزمين حجاز بشام خواست براى ملاقات با خودش براه افتادم وقتى رسيدم بسر زمين بلقاء كوهى را ديدم سياه بر روى او حروفى نوشته شده بود كه نفهميدم آنها چيست اما در شگفت شدم.

بعد وارد عمان كه دهكده‏اى از بلقا است شدم از مردى كه نوشته‏هاى قبرها و كوهها را ميخواند جستجو كردم مرا راهنمائى به پيرمردى نمودند.

آنچه ديده بودم باو گفتم. گفت من يك وسيله سوارى پيدا كنم و با تو برويم بآنجا. او را سوار مال سوارى خود نمودم و با هم بطرف كوه رفتيم من با خود كاغذ و مركب داشتم، همين كه كلمات را خواند گفت تعجب ميكنم از اين‏

 

كلمات كه بزبان عبرانى است آن كلمات را بعربى برگرداندم نوشته بود بار خدايا حق از جانب تو بزبان عربى آشكار آمد: لا اله الا اللَّه. محمّد رسول اللَّه و على ولى اللَّه صلّى اللَّه عليهما موسى بن عمران اين نوشته را بدست خود نوشت. مناقب: ابن مسعود گفت از پيامبر اكرم شنيدم مى‏فرمود: خورشيد دو جانب دارد، يك طرف آن براى اهل آسمانها ميدرخشد و يك طرف براى اهل زمين بر روى هر دو طرف نوشته است سپس فرمود ميدانيد آن نوشته چيست؟

عرض كرديم خدا و پيامبرش داناترند فرمود: نوشته‏اى كه بجانب آسمانها است اينست «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» و اما طرف زمين نوشته است «على نور زمين‏ها است».* با همان اسناد از ابن مسعود نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود: وقتى خداوند آدم را آفريد و از روح خود در او دميد آدم عطسه‏اى زد گفت الحمد للَّه خداوند باو وحى كرد كه بنده من مرا ستايش كردى بعزت و جلالم اگر نبودند آن دو بنده‏اى كه ميخواهم خلق كنم آنها را در دنيا ترا نيز خلق نميكردم آدم عرضكرد خدايا آنها از فرزندان منند. فرمود آرى سر بلند كن و نگاه كن آدم سر بلند كرد ديد نوشته است بر عرش‏

لا اله الا اللَّه محمّد نبى الرحمة و على مقيم الحجة

هر كس حق على را بشناسد پاك و پاكيزه است و هر كه منكر حق او باشد ملعون و نااميد است سوگند بعزت خود ميخورم كه داخل بهشت مى‏نمايم هر كه مطيع او باشد گر چه معصيت كار من باشد و بعزت خود سوگند داخل جهنم ميكنم هر كه معصيت و مخالفت با او كند گر چه اطاعت مرا نمايد.

توضيح: بعضى از اخبار را در بخش ازدواج حضرت فاطمه عليها السّلام ذكر كرده‏ايم و هم در بخش اينكه جنيان خدمت آنها ميرسند. حسن بن سليمان در كتاب محتضر نقل ميكند از ابى هريره از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كه فرمود بر عرش نوشته شده:

لا اله الا اللَّه وحده لا شريك له محمّد عبدى و رسولى ايدته بعلى بن ابى طالب‏

.

 اين آيه اشاره بهمين مطلب است هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ يعنى او را بيارى خود تائيد ميكند و بوسيله مؤمنين. منظور على بن ابى طالب است. از كتاب مقنع در باره امامت از جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: پيامبر اكرم فرمود وقتى مرا بآسمان‏ها بردند بهشت و جهنم را بر من عرضه داشتند هر دو را ديدم بهشت را با انواع نعمتهايش و جهنم را با انواع عذابهايش، بر درب هر يك از درهاى هشتگانه بهشت نوشته است‏

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على ولى اللَّه‏

. از تفسير محمّد بن عباس بن مروان سند را بعباد بن محمّد از جعفر بن محمّد از آباء گرامش عليهم السّلام نقل ميكند كه فرمود ملكى خدمت پيامبر اكرم رسيد كه داراى بيست هزار سر بود پيامبر اكرم حركت كرد تا دستش را ببوسد فرشته گفت نه صبر كنيد چنين نكنيد شما از تمام اهل آسمانها و ساكنين زمين بهتر و گرامى‏تريد. نام ملك محمود بود در ميان دو كتف او نوشته بود «

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على الصديق الاكبر

» پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود باو از چه وقت اين نوشته بين شانه تو است گفت دوازده هزار سال قبل از آفرينش پدرت آدم.* از كتاب معراج ابو الحمراء گفت: پيامبر اكرم فرمود وقتى مرا بآسمان‏ها بردند داخل بهشت شدم در طرف راست عرش نوشته بود «

انى انا اللَّه لا اله الا انا وحدى‏

» بهشت عدن را بدست خود كاشتم و ملائكه را ساكن آن نمودم محمّد برگزيده خلق من است او را تائيد نمودم بوسيله على.* صدوق از ماجيلويه از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود با خط درخشانى نوشته است اطراف عرش‏

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على امير المؤمنين.

* صدوق از ابن الوليد از جابر انصارى نقل ميكند كه پيامبر اكرم فرمود چه شده گروهى را كه مرا سرزنش ميكنند بدوست داشتنم برادرم على بن ابى- طالب را قسم بآن كسى كه مرا بحق به پيامبرى برانگيخت او را دوست نداشتم تا اينكه خداى بزرگ مرا مأمور بمحبت او نمود بعد فرمود چه شده گروهى‏

 

را كه مرا مورد سرزنش قرار ميدهند كه على بن ابى طالب را مقدم ميدارم، بعزت پروردگارم او را مقدم نداشتم تا اينكه خداى عزيز مرا دستور بمقدم داشتن او داد و او را امير المؤمنين و امير امت و امام آن‏ها قرار داد.

مردم! وقتى مرا بآسمان هفتم بردند در درب هر آسمانى ديدم نوشته شده است «

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه، على بن ابى طالب امير المؤمنين‏

وقتى بحجب نور رسيدم ديدم نوشته شده بر حجاب هر كدام «

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه، على بن ابى طالب امير المؤمنين‏

» وقتى بعرش رسيدم ديدم بر هر يك از اركان عرش نوشته شده است‏

 

لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه على بن ابى طالب امير المؤمنين‏